مقدمه ای بر راهبردهای چین با تأکید برموقعیت ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران درخلیج فارس و شمال اقیانوس هند
تغییر و تحولات سریع و پیچیده الگوهای تعاملی منطقه ای و جهانی، و تلاش برای شکل دهی به این معادلات ازبعد از فروپاشی شوروی سابق که الگوهای متفاوتی را در ساختار بین المللی در نظریه های اندیشمندان این حوزه بروزداده است، ازجمله مسائل راهبردی است که در انواع بازیگران منطقه ای و جهانی اعم از دولت ها، نهادها، اشخاص ذی نفوذ و ... بین المللی حساسیت هایی را برانگیخته و اولویت هایی را برای تأثیرگذاری بر این تغییر و تحولات در راستای تأمین منافع آتی خود و تعریف نقش خود در الگوی نظم آینده جهان در دستور کار آنها قرار داده است. در این میان«چین» به عنوان یکی از بازیگران اصلی این عرصه در سطوح منطقه ای و جهانی مورد رصد و پایش بازیگران مختلف قرارداشته و از جهات گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با بهرگیری از روش آمیخته(اسنادی و تحلیل محتوا) ضمن بررسی موقعیت های مختلف الگویی چین در بُعد بین المللی و منطقه ای، به تبیین و پیش بینی راهبردهای احتمالی این کشور در منطقه غرب آسیا خصوصاً شمال اقیانوس هند و خلیج فارس، مبتنی بر موقعیت ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. این پژوهش با بهره گیری از دو الگوی نظریِ «برخوردتمدن ها»ی هانتینگتون و «الگوی تغییر و تحولات ژئوپلیتیکی منطقه ای و بین المللی» دکتر حافظ نیا، به عنوان مبنای تحلیل و ارزیابی راهبردی پژوهش، دو دسته راهبرد «حضورمستقیم» و «حضور غیرمستقیم» چین در منطقه و نیز شرایط دوران گذار منطقه ای مورد ارزیابی قرار داده است.