احمد سمیعی گیلانی

احمد سمیعی گیلانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

مضمون، مایه غالب، و نماد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
تعریف مفهوم مضمون دچار مشکلاتی است نه تنها ناشی از خلط مضمون و اسطوره، که رفته رفته در کار رفع شدن است، بلکه همچنین ناشی از تداخل واژگان نقد ادبی و نقد هنری به ویژه نقد موسیقی. می توان پنداشت که کاربرد مفهوم لایت موتیف (مایه مکرر) - اصطلاح موسیقایی - در نقد ادبی کار را به چنین مقاربه ها و خطاها کشانیده و مرزهای مضمون و مایه غالب را بر هم زده است. شاید بهتر آن باشد که استفاده از مفهوم leitmotiv را به اپرانامه ها محدود سازیم - که البته از آثار ادبی اند اما نوع خاصی از این آثارند - و در پی آن نباشیم که leitmotiv (مایه مکرر) و motif (مایه غالب) را معادل بشماریم. همچنین پیشنهاد من این است که مفهوم مضمون را ابتدا با رجوع به ریشه آن تعریف کنیم. مفهوم مایه غالب در رابطه با مضمون به دست می آید، همچنان که معنای نماد در نسبت آن با مضمون و مایه غالب بهتر فهم می شود.
۲.

مبانی سبک‌شناسی شعر

کلید واژه ها: زیباشناسی شعر سبک زبان معیار زبان شناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی
تعداد بازدید : ۲۷۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۵۵
در سبک‌شناسی شعر سه عنصر سبک، شعر و، به تبع آن، زبان مندرج است. این هر سه مفاهیمی سیّال و دستخوش تحوّل‌اند. نوآوری در سبک با انتخاب یا هنجارگریزی و یا هر دو مقارنه دارد. لذا مطالعه سبکی باید مسبوق به آگاهی از هنجار و کدهای پیشینی یا دستگاه وسایل باشد؛ یعنی نخست باید دید که شاعر در کدام چارچوب زبانی و سنّتی جای گرفته، کدام امکانات زبانی و بیانی و ساختاری در دسترس اوست تا سپس بازشناخت که از این امکانات چه عناصری را برگزیده، در آنها چه تصرّفاتی کرده و نقش این تصرّفات در پیام او چیست. در این نوشتار، ضمن تأکید بر ثابت ماندن مفهوم سبک به رغم تحوّل و تطوّر آن، از مباحثی چون مفاهیم مربوط به سبک، بازشناسی عناصر سبکی، سبک‌شناسی علمی، رابطه مکتب و سبک، نسبت میان سبک و ذهنیّت؛ نقش سبک‌شناسی در مطالعه زبان ادبی؛ سبک جمعی و سبک شخصی و سبک به عنوان ابزار فردیّت‌ساز گفت‌و‌گو می‌شود. هدف از این مقاله تأمّلاتی درباره مبانی سبک‌شناسی شعر با در نظر داشتن تازه‌ترین نظریات مربوط به آن است.
۶.

سعدی، شاعر ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳
در سال 1634، اثری با عنوان Gulistan ou l’empire des roses (گلستان یا گل های سرخ)، تالیف سعدی، شهریار شاعران ترک [کذا] و ایرانی، در یک جلد 166 صفحه ای به قطع رقعی، در پاریس به بازار آمد. این نخستین آزمایش ترجمه ای، که تنها ترجمه و شرح چند پاره از اثر را در برداشت و کمتر از نیمی از متن اصلی را شامل می شد، به قلم آندره دوریه بود که با ترجمه ای از قرآن نیز شناخته شده بود. چندی پس از آن، در سال 1651، گئورگ گنتس، رایزن ژان ژرژ دوم امیر ساکس، متن و ترجمه لاتینی گلستان را در آمستردام، به نام لاتینی شده Gentius، به چاپ رساند. سه سال پس از او، آدام الشلگر، که به سمت دیلماج در هیات دیپلماتیک اعزامی فردریک سوم دوک شلسویگ – هولشتاین - گوتورپ به روسیه و ایران عضویت داشت و آشنایی خود با زبان فارسی را در مهد تکلم به آن کامل کرده بود، ترجمه ای از همین اثر سعدی را در سال 1654 منتشر ساخت و، به همین مناسبت، اولئاریوس لقب گرفت؛ وی، چنان که خود گفته، از پیرمردی ایرانی به نام حق وردی «خداداد» کمک گرفته بود. این حق وردی همراه جمعی بود که شاه ایران متقابلا و به رسم سپاسگزاری به نزد دوک فرستاده بود. اما بوستان، اثر دیگر سعدی، تنها با ترجمه ای به زبان هلندی شناخته شد که در سال 1688 در آمستردام به چاپ رسید و مترجم آن معلوم نیست. ترجمه لاتینی تامس هاید همچنان چاپ نشده ماند. این است چند و چون منابعی که لافونتن، سنسه، ولتر، پدر روحانی بلانشه، هردر، و گوته از آن بهره جستند.
۸.

مستخرج از نامه باربیه دومنار به آقای رنو، وابسته سفارت فرانسه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۲ تعداد دانلود : ۵۶۸
... سیر انحطاطی پرشتابی که متجاوز از یک قرن باز ایران را به سوی اضمحلال اجتناب ناپذیر قریب الوقوعی سوق می دهد برای ادبیات کمتر از شعب دیگر تمدن کهن سال آن کشور فلاکت بار نیست. به محض ورود به بوشهر این واقعیت ناگوار بر من مسلم گشت و هر آنچه بر سر راه خود دیدم موید سرخوردگی هایم شد. من با دلی سرشار از خیال های خام به خاک ایران پا نهاده بودم؛ با مشاهده این سرزمین به تعبیری بکر و ناآشنا باری اروپاییان، امید بسته بودم که بتوانم، با جستجوی مجدانه، اگر هم برای عصر پیش از اسلام نباشد، دست کم برای سلسله های متعدد اسلامی که بر سر انی کشور تیره بخت با یکدیگر نزاع داشتند، مدارک گران بهای چندی بیابم و در همان شهر اصفهان بود که به خطای خود پی بردم. عناوین چند اثر شرقی، که در اروپا توان گفت معروف عام بود، هیچ گاه به گوش ملایان پروزن و اعتباری که امیدوار بودم بار من باشند نخورده بود. کهنه پرستی با جهل آنان همدست گشته بود تا مرا از راهی که در پیش گرفته بودم منصرف سازند و من پایتخت قدیم ایران را با این بارو دردناک ترک گفتم که گنج های نهفته در مساجد و مدارس و اندرونی های میرزایانی بی خیال و بی علاقه، در اثر اهمال و غفلت، همچنان مدفون خواهندماند تا روزی که همسایه ای پرقدرت سررسد و از این غنایم کتابخانه های خود را که، زین پیش، با کشورگشایی پروار شده بود پرمایه تر سازد. تا آن روز، موریانه و آتش و افغان ها فرصت خواهند داشت که خسارات بسیاری به بار آورند. به لطف حاکم اصفهان، اطلاعاتی کسب کردم که، براساس آنها، از وجود متونی چند از کهن ترین آثار عصر اسلامی در فارس و یزد و حتی در بلوچستان اطمینان یافتم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان