پوریا پرندوش

پوریا پرندوش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تلاش های اخوان المسلمین مصر پس از کودتا؛ از گسست درونی تا انشعاب احتمالی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخوان المسلمین کودتا مصر اسلام سیاسی رادیکالیسم اسلامی انقلاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۹۴
سقوط حکومت اخوانیِ مصر به رهبری محمد مُرسی در پی کودتای ارتش در سال 2013، این سازمان و به طور کلی آینده اسلام سیاسی را در این کشور دچار پرسش وجودی و ماهوی کرده است. نوشتار حاضر در کنار بررسی وضعیت اخوان پسا کودتا و جریان های گوناگون و گاه مقابل هم در این سازمان، به دنبال بررسی امکان و احتمال گسست و چگونگی آن در این سازمان است. برای این منظور افزون بر طبقه بندی گرایش های کنونی و دسته بندی های درونی اخوان، در تلاش برای پاسخ به این پرسش است که: آیا اخوان امکان بازسازی دوباره خود را دارد؟ علاوه بر این، امکان دگردیسی اخوان و تحول و تغییر پارادایم کنش این گروه به سمت رادیکالیزاسیون اسلامی جهادی بررسی خواهد شد. نوشتار حاضر با مفروض گرفتن دیالکتیک سه گانه عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی، به تأثیر و تأثر این متغیرها بر آینده و تشکیلات اخوان نظر دارد. برای این منظور به جهت گیری بین المللی حول محور اخوان و تلاش های آنها در این زمینه به صورت خلاصه می پردازد و در پایان، سناریوهای پیشِ روی این گروه را در بازی سیاسی داخلی مصر پس از بررسی چگونگی و چرایی امکانِ گسستِ سازمانی در اخوان و پتانسیل انشعاب آن بررسی خواهد کرد. پژوهش حاضر از روش تحقیق کتابخانه ای به همراه تحلیل متون و اسناد دستِ اول موجود در کنار تحلیل گفتار شخصیت های اصلی اخوان، بررسی مصاحبه های افراد و مسئولان اخوانی و نخبگان سیاسی مصر استفاده کرده و همچنین به بررسی داده های میدانی و آماری موجود مرتبط نیز پرداخته است. به باور نوشتار حاضر، استفاده از یک تئوری خاص به منظور شناخت وضعیتِ حال حاضر راهگشا نخواهد بود و با توجه به ماهیت چندگانه بررسی کنونی، ضرورت نگرش توصیفی تحلیلیِ عمیق با رویکرد طراحیِ مدل را در چرایی وضعیت حاضر، بدون وابستگی به نظریه ای خاص پیشنهاد می کند
۲.

پیوند نظام دانش-قدرت نئولیبرال؛ بررسی موردی تاچریسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نئولیبرالیسم‏ تاچریسم لیبرالیسم اقتصاد سیاسی کینزیانیسم سرمایه داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۴۰۱
در پژوهش حاضر نئولیبرالیسم به منزله پدیده ای حاصل از گسست در نظام قدرت  دانش لیبرال کینزی بررسی شده است. آن گاه با روش تبارشناسی نظام دانش نئولیبرال، تاچریسم به مثابه سرنمون و صورت نوعی پیوند نظام قدرت دانش نئولیبرال مطالعه می شود. بدین منظور از چهارچوب نظری دیالکتیکی نظام دانش قدرت استفاده شده است. پس از بررسی مبانی نظام دانش نئولیبرالی، با بررسی اردولیبرالیسم و ایده بازار اجتماعی از یک سو و مکتب شیکاگو با عنوان امپریالیسم اقتصادی نوین از سوی دیگر فلسفه سیاسی نئولیبرالیسم بررسی شده است. درنهایت پیوند این نظام دانش/ اپیستمه نئولیبرال با نظام قدرت، در صورت نوعی آن، با عنوان تاچریسم نشان داده شده است. هدف اصلی این پژوهش یافتن مبانی و بنیادهایی است که به قدرت گیری نئولیبرالیسم منجر شده و در تاچریسم و ریگانومیکس به ماشین سیاسی این دستگاه بزرگ تبدیل شده است. بنابراین نوشتار کنونی به دنبال ریشه یابی رژیم حقیقت مندی نئولیبرالیسم به مثابه سرمایه داری تجدیدساختاریافته در ساحت نظری دیالکتیک نظام قدرت دانش و ترجمان سیاسی آن در عمل ذیل قدرت گیری تاچریسم است. به این منظور، با استفاده از اصول نظریه دانش  قدرت فوکویی از روش تبارشناسی فوکو برای فهم تبارِ نظام دانش نئولیبرال بهره گرفته شده و درنتیجه از نوعی هرمنوتیک رادیکال، با عنوان تاچریسم، برای فهم رئوس نئولیبرالیسم در صورت بندی نظام قدرت دانش آن استفاده شده است.
۳.

تحلیل پارادایمی توسعه در اندیشه آمارتیا سن و نسبت آن با صلح کل عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمارتیا سن توسعه توسعه سیاسی پارادایم رویکرد توانایی (توانمندسازی) توسعه اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۸
این مقاله با مفروض گرفتن و استخراج عناصر اساسی توسعه لیبرالی به مثابه یک الگوواره (پارادایم) درصدد سنجش میزان اشتراک و یا افتراق اندیشه آمارتیا سن با جریان اصلی توسعه سیاسی لیبرالی به مثابه پارادایم غالب می باشد. وجود تمایز وی بر ابعاد ارزش شناختی و زیبایی شناختی با اندیشه های جریان اصلی توسعه لیبرال و تأکید بر سوژه و توانمندسازی فردی به جای تأکید بر ساخت این پرسش را به پیش می کشد که آیا اندیشه آمارتیا سن را می توان تحولی پارادایمی در نظر گرفت و یا تحولی است در درون پارادایم موجود توسعه لیبرال؟ همچنین آیا می توان شباهت های پارادایمی بین اندیشه آمارتیاسن با نظریه صلح کل عرفانی یافت به گونه ای که به منزله بدیل و یا مکمل نظریه توسعه او به عنوان الگویی باشد که فراهم کننده زمینه توانمندسازی سوژه انسانی با برقراری عدالت هویتی در جوامعی تحت توتالیتاریسم هویتی تمرکز گرا است؟ نوشتار کنونی با استفاده از مقالات و کتاب های آمارتیا سن و با روش گردآوری داده های کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا/ پارادایم ابتدا به توصیف و استخراج عناصر توسعه ای اندیشه سن و امهات کلان نظریه صلح کل عرفانی پرداخته و با عطف تمرکز اصلی بر اندیشه سِن بر آن است تا تا تحول پارادایمی/درون پارادایمی را با جریان اصلی توسعه از یک سو به مثابه صورت نوعی توسعه لیبرالی و نظریه صلح کل عرفانی از سوی دیگر با رویکردی پارادایمی/مقایسه ای دریابد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان