ستاره احسنت

ستاره احسنت

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری تخصصی فلسفه هنر، گروه فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تجلی مفهوم تقدس درتلاقی خوشنویسی و کتیبه نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقدس خوشنویسی اسلامی رمزوارگی حروف کتیبه نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۶۷۸
خوشنویسی اسلامی تجلی گاهی است که رسالتش بیان مادی و زمینی مفاهیم آسمانی برگرفته از کلام وحی است؛ آنچنان که اصول و قواعد حاکم بر صورت آن حقیقت معنوی وحدت در کثرت را متعین ساخته و کلمات و عبارات روحانی برخاسته از کتاب و سنت حکایت از حقایق ازلی و ابدی دارد. این چنین هنری که واسط تجلی امر قدسی است واجد خصیصه تقدس نیز هست. به نظر می رسد کتیبه نگاری نیز به واسطه تلاقی با خوشنویسی و بستر ظهور مفاهیم الوهی و معنوی، از این دریافت قدسی بی بهره نباشد. هدف این پژوهش، بررسی نظری عوامل و عناصر مرتبط با این موضوع و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی می باشد که در راستای مطالعات کتابخانه ای و میدانی، سعی در جهت برشمردن خصوصیات امر قدسی در رمزوارگی حروف خوشنویسی داشته و نحوه و ضرورت امکان انتقال خصیصه تقدس از خوشنویسی به کتیبه نگاری اسلامی با تکیه بر نمونه کتیبه نگاری های مسجد وکیل شیراز بیان می گردد.
۲.

تحول نظام آموزشی آکادمیک هنر در تقویت تفکر خلاق و فرآیند ادراک دانشجویان (با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آموزشی آکادمیک تفکر خلاق فرآیند ادراک آشنایی زدایی آفرینش هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۲۵
از جمله وظایف مهم نظام آموزش عالی آکادمیک هنر، افزایش مهارتهای تفکر خلاق در دانشجویان و ایجاد نسبت مناسب آن با فرآیندهای ادراک در آفرینش های هنری بدیع است. در این میان، یکی از متغیر های مهم، چگونگی سازماندهی نظام آموزش هنر در نسبت میان تفکر، خلاقیت و انواع ادراکات انسانی است که با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی می تواند بر ایجاد تحولی هر چند ساده اما عمیق و بدیع در نظام آموزش مؤثر باشد. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب جهت تنظیم سلسله مراتب مراحل آموزش در هر یک از این سطوح است که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبردهای نظریه داده بنیاد صورت پذیرفت. در این راستا سعی بر آن شده است که محورهای اصلی و سطوح فرعی داده ها از طریق تجزیه و تحلیل استقرائیِ متنی و با تکیه بر کدگذاری باز، نظری و انتخابی انجام گردد. برای به دست آوردن میزان اعتبار روایی و کاربردی داده ها نیز، از تحلیلگران توانمند هنریِ خارج از محدوده نظریات تئوری درون متنی استفاده شده است. نتایج حاکی از 35 مقوله کلی در 4 سلسله مراتب ارتباطی است که سیر مطالعه در چارچوب مدل پارادایمی شامل: راهکارهای اولیه، نسبت های ثانویه و سطوح پیامدها ارائه شده است.
۳.

بررسی نشانه شناختی سیر رسانه ایِ خط تا خوش نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خط و خوش نویسی رسالت رسانه ای نظام نشانه ای فرآیند نشانگی پیرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۲۷
نشانه ها تنها ابزار ارتباطی واجد معنا می باشند که ویژگی منحصر به فرد آن ها در وابستگی به بسترهای فرهنگی و تاریخی، نحوه رشد معرفت بشری را آشکار نموده و می توان این امر را با تاکید بر روابط میان نشانه ها و معنای آن ها با عالم خارج بررسی نمود. پژوهش حاضر در تلاش است، تا با تکیه بر دو ساحت نظام نشانه ای و فرآیند نشانگی، به تحلیل نشانه شناختی سیر تحول خط تا خوش نویسی فارسی بپردازد. پرسش این است که، چگونه می توان در رسالت رسانه ایِ خط و خوش نویسی، نسبتی با نظام نشانه ای و فرآیند نشانگی مبتنی بر نقاط اشتراک آن ها یافت؟ هدف پژوهش، بر تبیین زمینه های وابستگیِ ریشه های مشترک، میان خط و نوشتار با نظام نشانه شناختی استوار است که به شیوه تطبیقی– تحلیلی و در راستای مطالعه منابع معتبر مکتوب و اسناد تصویری به روش کیفی توصیف می گردد. بدین منظور با توجه به سیر تحول نشانه شناختی خط تا خوش نویسی، ابتدا، نقش نظام نشانه ای، در این میان احراز شده و سپس، لایه های اشتراک میان آن ها در برخورد با مولفه های فرآیند نشانگی تبیین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که، خط و خوش نویسی در سیر تحولات خویش، همواره، زبان بصری بدیعی خلق نموده که می توان دگرگونی آن ها را در انواع نظام نشانه ایِ شمایلی، نمایه ای، نمادین و انتزاعی جستجو نمود. این در حالی است که، نسبت میان آن با فرآیند نشانگی و در قالب دریافت متعلق نشانه شناختی، نمود و تفسیر نیز آشکار می گردد.
۴.

نقش زمان و نسبت آن با رویکرد درزمانی و هم زمانی در مکتب نگارگری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب شیراز نگارگری زمان هم زمانی درزمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۳
مکتب نگارگری شیراز، برخوردار از نگاره های متمایزی در دوره های آل اینجو، آل مظفر و تیموری است که زبان بصری آن، از حیث استمرار و زمینه های تجربه شناختی، در بیانی متفاوت از سایر مکاتب هنری به لحاظ اهمیتِ نقش زمان ، شایسته بررسی است. بر این اساس، رویکردهای هم زمانی و درزمانی روش هایی هستند که امکان بررسی متنی تصویری چون نگاره را در مقطعی خاص یا در لایه های متوالی زمان فراهم می کنند. به عبارت دیگر، رویکرد هم زمانی، عناصر تصویری را که هم زمان در مناسبت با سایر اجزاء و عناصر، در یک نگاره به کار رفته اند، تحلیل می کند و رویکرد درزمانی عناصر را در قالب متنی که بخشی از یک نظام تاریخی به حساب می آیند، بررسی می کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش زمان در نگاره های مکتب نگارگری شیراز و در نسبت با دو رویکرد هم زمانی و درزمانی به دنبال پاسخ این پرسش است که مفهوم سازی زمان و بازنمود آن در یک اثر نگارگری، بر چه اقسامی استوار بوده و چگونه رویکردهای هم زمانی و درزمانی به ترتیب در جهت به نظم درآوردن نظام زبان تصویری نگاره ها و تبیین سیر تکامل تاریخی آنها تفسیر می شود. نتایج حاصل از پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و در راستای مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای صورت گرفته است، حاکی از آن است که نقش زمان در نگارگری مکتب شیراز، نه تنها بر انواع زمان های خطی، کیفی، زبانی، روایی و مکانی استوار است، بلکه در نسبت با رویکردهای هم زمانی و درزمانی، به ترتیب بر مؤلفه های موقعیت نمایی، بعدنمایی و جهت نمایی در گستره رخدادها و احوالات فرهنگی، اجتماعی نیز تبیین پذیر است.    
۵.

دگرگونی فرآیند ادراکِ اثر هنری در نسبت میان نشانه و مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دگرگونی ادراک نشانه مفهوم گرافیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
درک و دریافت مناسب از نسبت میان نشانه ها و مفاهیم، همواره در وابستگی به فرآیند ادراک رخ می دهد و در یک مواجهه هنری، دگرگونیِ مسیر ادراک، ایجاد شگفتیِ فارغ از هر گونه عادت وارگی مألوف را به دنبال دارد. این پژوهش در تلاش است تا با تکیه بر دو ساحت آشنایی زدایی و فرآیند نشانگی، به تحلیلی بر مسئله فرآیند ادراک و چگونگیِ دگرگون سازی مسیر آن بپردازد. هدف پژوهش، بر تبیین زمینه های ایجاد این دگرگونی در وابستگی به ریشه های مشترک میان این دو ساحت استوار است که به شیوه توصیفی– تحلیلی و در راستای مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای، صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که طراح اثر در راستای تبیین هستی هنر، هدف و شگردهای هنری، زبان بصری بدیعی خلق نموده و مخاطب نیز به منظور نیل به آن، در دریافت متعلق نشانه شناختی، نمود و تفسیر، با تکیه بر ادراک حسی، عقلی و خیالی خویش، اهتمام می ورزد. لذا دگرگونی حاصل، در فرآیند ادراک و در نسبت با نظام نشانه ای و مفاهیم وابسته، نه تنها در ایجاد لذت ذهنی و عینی مخاطب و تجربه زیبایی شناختی وی اثر می گذارد، بلکه مدت زمان ماندگاری آن را در ذهن افزون می سازد.
۶.

تقابل ادراک مخاطبان اثر هنری از کشف و دگرگونی در نسبت با اصل تداعی و ساختار نشانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطب کشف و دگرگونی قوانین تداعی نشانه و مفهوم گرافیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۳
ادراکِ نسبت میان نشانه و مفهوم عامل بسیار مهمی است که در فرآیند گذر از شناخت به بازشناخت مخاطبان، تقابل قابل توجهی را عیان ساخته و گویی دو نقش متفاوت از آن قابل استنباط است؛ آن چنان که در خلق یک اثر هنری، طراح به عنوان مخاطب اولیه موضوع مورد نظر، پس از گذار از شناخت ابعاد آن می کوشد که بیننده را به عنوان مخاطب ثانویه، در مرحله مشاهده به سوی تجربه بازشناختی هدایت سازد. بازشناخت، فرصتی است که نشانه در یک موقعیت بازنمایی شده و در مفاهیم جدید برای بیننده اثر تداعی می گردد. تداعی، فرآیندی تجسمی است که در آن شخص، به درک متفاوت مفاهیمی دست می یابد که یکدیگر را به فراخوان مشترک می طلبند. پژوهش حاضر با هدف معرفی انواع بازشناخت در نسبت با اصل تداعی که در راستای دگرگونی های دو سطح نشانه و مفهوم ایجاد می گردد، پرسش از چگونگی تقابل ادراک مخاطبان اثر گرافیکی از کشف و دگرگونی در نسبت با اصل تداعی و ساختار نشانه دارد؟ لذا به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب و اسناد تصویری به شیوه کیفی، نشان می دهد که طراح، در راستای شناخت موضوع به دگرگون سازی ساختار نشانه ها پرداخته و قوانین تداعی نیز بیننده را به کشف و بازشناخت پیام هدایت می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان