رضا نکویی

رضا نکویی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

بررسی امکانات و محدودیت های روایی انواع کانونی سازی در ایجاد تعلیق و غافل گیری در رمان بامداد خمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی کانونی سازی بیرونی کانونی سازی درونی تعلیق غافلگیری بامداد خمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 321 تعداد دانلود : 194
کانونی سازی ها با امکانات و محدودیت های روایی خود از مهم ترین عناصر در ایجاد تعلیق و غافل گیری به شمار می روند. نویسندگان مقاله با رویکردی مبتنی بر سنت های صوری و محتوایی در تحلیل گفتمان روایی، به دنبال بررسی و یافتن امکانات و محدودیت های روایی انواع کانونی سازی در ایجاد تعلیق و غافل گیری و بیان دلیل زیبایی شناسی استفاده از یک کانونی سازی غالب در رمان بامداد خمار هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد کانونی سازی های بیرونی و درونی به صورت متناوب از امکانات و محدودیت های روایی خاص و مشترکی در توزیع اطلاعات روایی استفاده می کنند که تعلیق و غافل گیری را در این رمان به وجود می آورد. بر این اساس، امکانات روایی آغاز از میانه، تعلیق اشیا، روایت درونه ای و پی رنگ باز مختص کانونی سازی بیرونی، و امکانات و محدودیت های روایی روایت رمان به شیوه داستان های موازی، نقض نهی، کشمکش درونی، کانونی سازی درونی چندگانه، تک گویی نمایشی، محدودیت مکانی کانونی ساز و تعلیق پس از غافل گیری مختص کانونی سازی درونی هستند. همچنین طرح پرسش های تلویحی در صحنه آغازین رمان و بخش های دیگر آن، هم سازه اندیشی، پیشواز زمانی، بازگشت به گذشته، کشمکش بیرونی و کشمکش در مکالمه امکانات روایی مشترک کانونی سازی های بیرونی و درونی در ایجاد تعلیق شمرده می شوند. در این رمان، غافل گیری فقط در حوزه کانونی سازی درونی صورت می گیرد؛ زیرا فقط این کانونی ساز با تغییر ناگهانی فرایند توزیع اطلاعات روایی به خواننده یا هریک از کنشگرهای رمان اطلاعات اضافی می دهد. همچنین کمک به تسریع غلبه جهت گیری ایدئولوژیکی کانونی ساز درونی با همکاری شگردهایی مانند فرایند همدلی یکی از مهم ترین دلایل زیبایی شناسی استفاده بیشتر از کانونی سازی درونی در رمان بامداد خمار است.
۲.

بررسی و مقایسه سرعت روایت در دو حکایت از مثنوی معنوی با مآخذ آنها براساس نظریه روایت شناسی جرالد پرینس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی سرعتِ روایت مثنوی معنوی مآخذ مثنوی معنوی پرینس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 511
این مقاله سرعت روایت را در دو حکایت از مثنوی معنوی با مآخذ آنها براساس نظریه روایت شناسی جرالد پرینس مقایسه می کند. هدف ما، بررسی علل انواع سرعت های روایی است که جهان رویدادهای روایت شده را می سازند. با این مقایسه درمی یابیم که م آخذ حکایت های مولوی، به ویژه روایت های منثور، گزاره های روایی کمتری دارند و از دسته های سرعت روایت صحنه و چکیده به عنوان ابزاری برای حفظ سخنان مشایخ و آموزش غیرمستقیم آموزه های اخلاقی و عرفانی این سخنان بهره می برند؛ درنتیجه حکایت های بدون پیرایش آنها نیز سرعت های روایی تند، کم و بیش تند و متعادل روبه تند دارند. مولوی با بهره گیری مستقیم از معارف و اندیشه های موجود در گفتمان ایرانی - اسلامی و انواع شگردهای روایی مانند تداعی معانی، درج، راوی مداخله گر، راوی ناموثق و غیره، روایت های برهنه و تند را آماده پذیرش انواع دسته های پنج گانه سرعت روایت و سرعت های روایی خیلی کند و کند می کند که از نظر زیبایی شناختی متنوع تر، کامل تر و لذت بخش تر است.
۳.

روایت شناسی داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» براساس الگوهای کنشی و شوشی گرمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی «مرثیه برای ژاله و قاتلش» الگوی کنشی الگوی شوشی گرمس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 294 تعداد دانلود : 223
این مقاله به روایت شناسی داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» نوشتة ابوتراب خسروی براساس الگوهای کنشی و شَوشی گرمس اختصاص دارد. هدف اصلی مقاله یافتن سازه های داستانی مورد نظر گرمس برای بیان چگونگی تکامل تدریجی پیرفت ها و شکل گیری داستان، مقایسة دو الگوی کنشی و شوشی و بررسی چگونگی عبور از نظام کنشی به نظام شوشی در این داستان است. الگوی کنشی این داستان حول کنش های ستوان کاووس شکل می گیرد که در آن، با نظمی خاص در زنجیره های پیمانی، اجرایی و انفصالی، برای کسب منفعت در حرکتی تجویزی و ازپیش برنامه ریزی شده می کوشد بر ابژة ارزشی تأثیر بگذارد و کنشیارها و ضدکنشگرها نیز به نوبة خود، شرایط تسهیل یا دشوار سازی کنش قهرمان را فراهم می کنند. در الگوی شوشی داستان، درمی یابیم که چگونه کنشگران و ابژة ارزشی در چرخة گفتمانی به ابژة ارزشی و شوشگر تبدیل می شوند و شوشگر بدون اینکه ازپیش برنامه ای داشته باشد، در برخورد با ابژة ارزشی و پس از طی فرآیندهای حسی ادراکی و ابعاد دیگر گفتمان، دچار وضعیتی جدید می شود که آن را می توان حرکت به سوی وصال معشوق نامید. به این ترتیب، این نتیجه به دست می آید که در این استحالة گفتمانی، رابطة بین کنشگران با یک دگرگونی تدریجی در پیرفت های پنج گانه بازتعریف می شود و گفتمان تثبیت شدة کنشی به گفتمان تردید و تغییر شوشی می رسد.
۴.

تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس

کلید واژه ها: تحلیل روایی صادق هدایت «داش آکل» نظام گفتمانی کنشی نظام گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 805
این مقاله به تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» نوشته صادق هدایت بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس اختصاص دارد. هدف اصلی این مقاله یافتن سازه های داستانی مورد نظر گرمس برای مقایسه ی نظام های گفتمانی کنشی و شوشی با تکیه بر چگونگی گره خوردگی و تأثیرگذاری متقابل آن ها و بررسی دلایل شکست در عبور از نظام گفتمانی کنشی به نظام گفتمانی شوشی یا همان چرخه گفتمانی در این داستان است. در تحلیل روایی این داستان بر اساس نظام گفتمانی کنشی خواننده شاهد حضور داش آکل و کاکارستم به عنوان کنش گرهای بالقوه و بالفعلی است که یکی برای حفظ ابژه ارزشی پهلوانی و لوطی صفتی و دیگری برای بدست آوردن همان ابژه ارزشی به صورت موازی رابطه ای تعاملی از نوع القایی به میدان داری کاکارستم برقرار می کنند تا این که از میانه داستان با نمایان شدن مرجان به عنوان ابژه ارزشی دیگر و با درگیر کردن داش آکل به عشق، کنش های او را به تأخیر می اندازد. اما در تحلیل روایی داستان بر اساس نظام گفتمانی شوشی درمی یابیم که چگونه کنش گر با دریافت ناگهانی میزان زیادی انرژی از طرف ابژه ارزشی به شوش گر تبدیل می شود و پس از طی فرایندهای حسی ادراکی و ابعاد دیگر گفتمان دچار وضعیتی جدید می شود که می توان آن را حرکت به سوی وصال معشوق نامید.
۵.

شکل شناسی شریطه و تشریح برخی از مسائل زیبایی شناسی آن در قصاید انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: انوری قصیده مدح شریطه شکل شناسی محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 425 تعداد دانلود : 466
این مقاله با الگو قرار دادن شکل شریطه ها در قصاید مدحی به شکل شناسی شریطه و تشریح برخی از مسائل زیبایی شناسی آن در قصاید انوری می پردازد. با توجه به بررسی های شکل شناسانه، انوری از جمله شاعرانی است که به لحاظ شکل شناسی، به شریطه یا دعای دوام و همیشگی برای ممدوح اهمیت زیادی می دهد و تمایل بسیار کمی برای پرداختن به موضوعات دیگر در این قسمت قصیده از خود نشان می دهد. هم چنین بیشتر شریطه های شاعر از دو قسمت صدر و مقدمه ی دعا و سپس ذیل یا اصل دعا ساخته شده اند که در اکثر موارد با هم راهی ادات شرط «تا» و مشابهات آن می باشد. اما آن چه باعث شکل گراتر شدن این شریطه ها می شود استفاده از شکلی است که ما در این مقاله آن را تجدید شرط می نامیم. بهره گیری از تقابل های دوگانه و ساخت شبکه ای، استفاده از ردیف برای مضمون سازی و تکرار مضامین ابیات شریطه برای دست یافتن به بهترین مضمون و شکل در ساخت ابیات شریطه از دیگر شگردهای انوری در شکل گرایی شریطه ها می باشند. از نظر عناصر غالباً محتوایی نیز امور مسلم و بدیهی، اندیشه ها و اعتقاداتی که ریشه در مذهب و علوم دینی دارند و صور خیال از عناصر پرکاربردی هستند که در شریطه های انوری شرط جاودانگی قرار گرفته اند. هم چپنین می توان انوری را بر اساس فهرست موضوعات پرکاربردی چون اشاره به عدل ممدوح، به نوبت بودن پادشاهان و شعر باطل خواندن قصاید مدحی، الگوی چهره ی دیگر سعدی در اعلام مرگ قصیده ی سنتی دانست.
۶.

The Narrative Affordances and Limitations of Internal Focalization for Creating Suspense and Surprise in Persian Detective Novels, A Case Study: Esmail Fassih’s the Falcon and the Owls(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: narratology internal focalization suspense Surprise The Falcon and the Owls

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 343 تعداد دانلود : 829
Various types of focalization are important elements in creating suspense and surprise. This study finds use of narrative discourse analysis in order to discover the narrative affordances and limitations of internal focalization for creating suspense and surprise in Persian detective novels, specifically, Esmail Fassih’s The Falcon and the Owls . Duality (the existence of two temporal sets in the structure of the narrative), raising implicit questions in the first and other scenes of the novel, flashback, flashforward, different types of internal and external conflicts, spatial limitation of the focalizer and the suspense after the surprise are some of the affordances and limitations of the internal focalizer in creating suspense and surprise. In The Falcon and the Owls , the most significant strengths of the internal focalizer are the extensive attention given to narrative affordances such as raising implicit questions in the first and other scenes of the novel as well as going back and forth in time; while its weaknesses include giving insufficient attention to the tactic of multiple internal focalization, paying unnecessary attention to unimportant omissions and omitting important events.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان