آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

این مقاله سرعت روایت را در دو حکایت از مثنوی معنوی با مآخذ آنها براساس نظریه روایت شناسی جرالد پرینس مقایسه می کند. هدف ما، بررسی علل انواع سرعت های روایی است که جهان رویدادهای روایت شده را می سازند. با این مقایسه درمی یابیم که م آخذ حکایت های مولوی، به ویژه روایت های منثور، گزاره های روایی کمتری دارند و از دسته های سرعت روایت صحنه و چکیده به عنوان ابزاری برای حفظ سخنان مشایخ و آموزش غیرمستقیم آموزه های اخلاقی و عرفانی این سخنان بهره می برند؛ درنتیجه حکایت های بدون پیرایش آنها نیز سرعت های روایی تند، کم و بیش تند و متعادل روبه تند دارند. مولوی با بهره گیری مستقیم از معارف و اندیشه های موجود در گفتمان ایرانی - اسلامی و انواع شگردهای روایی مانند تداعی معانی، درج، راوی مداخله گر، راوی ناموثق و غیره، روایت های برهنه و تند را آماده پذیرش انواع دسته های پنج گانه سرعت روایت و سرعت های روایی خیلی کند و کند می کند که از نظر زیبایی شناختی متنوع تر، کامل تر و لذت بخش تر است.

تبلیغات