فاطمه آجرلو

فاطمه آجرلو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

شناسایی موانع اخلاق گرایی در سازمان ها با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق اخلاق حرفه ای اخلاق گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۷ تعداد دانلود : ۴۵۰
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع اخلاق گرایی در سازمان ها صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها تو صیفی پیمایشی بوده و با روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی 20 نفر از خبرگ ان و م دیران منابع انسانی سازمان های دولتی در تهران بوده و در بخش کمی، 300 نفر از کارکنان ادارات دولتی (سه اداره پست، تأمین اجتماعی و دادگستری) در شهر تهران بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه و پرسشنامه بهره گرفته شد. جهت سنجش و برازش مدل ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج بخش کیفی حاکی از این است که موانع اخلاق گرایی در سازمان ها را می توان در سه حوزه اصلی محیطی (بی ثباتی اقتصادی، بی ثباتی قانونی و معضلات فرهنگی)، سازمانی (نارضایتی شغلی، عدم حمایت مدیران، عدم آموزش های کافی، نبودن نظام های جامع و اخلاقی و تعارضات اخلاقی) و فردی (ارزش ها و باورها، ملاک های شخصی و نبودن انگیزش) دسته بندی کرد. نتایج حاصل از بخش کمی نیز نشان می دهد که در حوزه محیطی عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را بر اجتناب از اخلاق گرایی در سازمان دارد (R=0.48). همچنین در حوزه سازمانی ناضایتی شغلی بیشترین تاثیر را دارد (R=0.50) و در بخش فردی، باورها و ارزش ها بیشترین تأثیر را بر عدم اخلاق گرایی در سازمان دارند (R=0.41). مدل مفهومی به دست آمده از مراحل پژوهش می توان د ب ه عن وان معیاری برای مدیران سازمان ها در جهت از بین بردن موانع موجود بر سر راه اخلاق گرایی در سازمان ها قرار گیرد.
۲.

واکاوی اثر مؤلفه های یادگیری زدایی در سازمان بر توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری یادگیری زدایی توسعه منابع انسانی دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
در دنیای امروز همواره سازمان ها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، برای انطباق با این تغییرات به یادگیری و به کارگیری دانش و فناوری جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنه شده و دارای اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و اقدامات مناسبی را جهت کاهش یا حذف میزان وابستگی به آن انجام دهند. هدف اصلی پژوهش تأثیر یادگیری زدایی بر توسعه کارکنان سازمان کار و رفاه اجتماعی استان البرز است. مؤلفه های یادگیری زدایی شامل آگاهی، توقف توسعه دانش منسوخ، ترک کردن، ایزوله کردن، یکپارچه سازی، ترغیب استفاده از دانش جدید است که در این پژوهش به بررسی اثر این مؤلفه ها بر توسعه و توسعه کارکنان پرداخته شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی - همبستگی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل سرپرستان، مدیران و کارکنان در سازمان کار و تأمین اجتماعی استان البرز به تعداد 1230 نفر است. به منظور تعیین حجم نمونه در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد که بر اساس تعداد جامعه آماری، حجم نمونه موردنظر بر مبنای جدول مورگان 293 نفر برآورد شده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری ایموس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که یادگیری زدایی و ابعاد آن بر توسعه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۳.

اثر روزنامه نگاری برند بر قصد حمایت مشتریان از کسب و کارهای نوپای داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روزنامه نگاری برند قصد حمایت مشتریان استارت آپ تپ سی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۴۰۸
 استارت آپ ها دارای بودجه، منابع یا تجربه ای محدود هستند، از این رو انتخاب شیوه بازاریابی برای آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از سویی عدم اعتماد مخاطبان به تبلیغات سنتی، باعث افزایش گرایش بازاریابان، به مفهوم روزنامه نگاری برند شده است. پژوهش باهدف بررسی اثر روزنامه نگاری برند برقصد حمایت مشتریان از کسب وکارهای نوپای داخلی صورت گرفت. ازلحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری کلیه شهروندان تهرانی که از خدمات تپ سی استفاده می کنند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران که با توجه به جامعه آماری نامحدود، حجم نمونه 384 نفر به صورت روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه هست، پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی از روش (CVR) ، مورد تائید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج حاکی از تائید کلیه فرضیات است. نتایج نشان داد که روزنامه نگاری برند بر ابعاد قصد حمایت مشتریان تأثیرگذار است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت، توجه به روزنامه نگاری برند در فعالیت های بازاریابی دیجیتال باعث افزایش کیفی محتوای تبلیغات و جلب اعتماد و توجه مشتریان و نیز افزایش قصد حمایت مشتریان از استارت آپ ها می گردد.
۴.

شناسایی مؤلفه های مدیریت دانش در استارت آپ های رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم اطلاعات و دانش شناسی مدیریت دانش استارت آپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۹۲
امروزه، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمان ها تا حدودی مبتنی بر تخصص راهبردی منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت راهبردی دانش و دارایی های دانشی است. ظهور شرکت ها و سازمان هایی که شالوده اصلی آن ها مبتنی بر دانش و استفاده از ایده ها، خلاقیت ها و نوآوری هاست، از واقعیت های دنیای کسب وکار الهام می گیرد. هدف کلی این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت دانش در استارت آپ های شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه مدلی در این خصوص است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب) و کمّی (دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی) صورت گرفت. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل مقاله های فارسی و لاتین مرتبط با مدیریت دانش در استارت آپ هاست که با توجه به معیارهای ورود در روش فراترکیب انتخاب شدند. برای دستیابی به اجماع در خصوص مؤلفه های مستخرج از فراترکیب، از روش «دلفی» و نظرسنجی از ۳۰ نفر از اعضای هیئت علمی این رشته استفاده شد. بخش کمی نیز شامل ۳۲۳ نمونه از شرکت های مرتبط با استارت آپ در زمینه علم اطلاعات و دانش شناسی است که با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که پایایی آن از طریق آلفای «کرونباخ» برای کل پرسشنامه برابر ۰/۸۱۱ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای آماری «اس پی اس اس» استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی ۱۲۸ گویه پرسشنامه در ۹ مؤلفه اصلی و ۵۵ مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد که ۹ مؤلفه کاربست دانش (۲۳/۸۷۵)، تسهیم دانش (۱۱/۲۶۱)، خلق دانش (۸/۸۰۵)، سازماندهی دانش (۴/۴۲۶)، شناسایی دانش (۲/۸۲۰)، ارائه دانش (۲/۶۸۴)، توسعه دانش (۲/۳۴۲) تغییر دانش (۲/۰۴۷) و حفاظت دانش (۱/۸۷۶) بر مدیریت دانش در استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی مؤثر هستند. بر این اساس «کاربست دانش» دارای بیشترین واریانس و «حفاظت دانش» از کمترین واریانس برخوردار است. با توجه به مطالعات محدود که در زمینه استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی در داخل کشور صورت گرفته، نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مدلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در تبیین و شناخت عوامل مؤثر بر استارت آپ های شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی یاری کرده و زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیشتر این گونه استارت آپ ها فراهم آورد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان