ارزیابی بازآفرینی شهری در بافت تاریخی شهر تبریز با رویکرد فرهنگ محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف: فرهنگ مفهوم و ارزش زندگی، رویکرد به زندگی و خلق معنا را در بر می گیرد. بنابراین، فرهنگ به «عزت نفس» یک منطقه کمک می کند و یک جامعه را از نظر اجتماعی توسعه می دهد. علاوه بر این، منبعی برای اطمینان و امنیت مردم است. طرح های شهری و مدل های جدید توسعه اقتصادی شهری در 20 سال گذشته که همراه با موج پنجم توسعه اقتصادی ظهور کرده اند. و به طور فزاینده ای، پیشرفت های قابل توجهی در درک ما از توسعه فرهنگی، طراحی های شهری، اقتصاد و چرخه های زندگی، از تلاش های اولیه برای پذیرش فرهنگ و هنر برای دستیابی به بازآفرینی شهری تا فضای عمومی، هنر عمومی، و احیای خیابان ها و توسعه صنایع فرهنگی به دست داده است. در پایان قرن گذشته، بازآفرینی شهری پایدار، که به حفاظت از ارزش های تاریخی- فرهنگی و حفظ بافت اجتماعی اهمیت می داد، به تدریج تبدیل به جریان اصلی شد. منطقه 8 تبریز هم به عنوان بافت تاریخی-فرهنگی شهر در روند مدرنیته و نوسازی شهری دچار تحولات زیادی شده و بسیاری از آثار تاریخی-فرهنگی منطقه یا از بین رفته اند یا به حالت رکود و سکون در آمده اند. بنابراین در این مطالعه، بازآفرینی شهری فرهنگ محور با در نظر گرفتن بهبود فضای فیزیکی و میراث فرهنگی در شهر تبریز و با توجه به رابطه مرتبط آن ها به عنوان سنگ بنای توسعه شهری، مورد بررسی قرار خواهیم داد. مواد و روش ها: روش تحقیق بصورت توصیفی- اکتشافی، پیمایی بوده و بر مبنای پرسشنامه محقق یافته است و مولفه ها و شاخص های مورد دسته بندی شدند. جامعه آماری تحقیق خبرگان شهر تبریز است و حجم نمونه شامل 40 نفر می باشد که شامل20 نفر از اساتید شهرسازی و برنامه ریزی شهری و 20 نفر هم از مدیران و متخصصان در رابطه با بافت تاریخی شهر تبریز می باشد. در این تحقیق برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. روش معادلات ساختاری تکنیک تحلیل قدرتمندی است که روابط بین چندین متغیر را توضیح می دهد. معادلات ساختاری قادر به بررسی بیش از یک رابطه به طور هم زمان است که متفاوت از سایر آزمون های چند متغیره است. مدل سنجش و مدل ساختاری دو جزء اصلی معادلات ساختاری هستند. مدل سنجش به بررسی رابطه بین مؤلفه های سنجیده شده و متغیر مکنون می پردازد، درحالی که مدل ساختاری به سنجش روابط بینابینی در بین متغیرهای مکنون می پردازد برای درک مفهومی بهتر این مدل، متغیرهای مکنون به دو نوع تقسیم می شوند: متغیرهای درون زا و برون زا. معادلات ساختاری به کمک مدل پایه زیر تعریف می شود.یافته ها و بحث: نتایج نشان دادند که 16 ویژگی را می توان برای ارزیابی سطح رضایت از سه متغیر مکنون در سطح معناداری 001/0 به کار برد. درنتیجه، این ویژگی ها را پارامترهای قابل قبول و رضایت بخشی می دانند که امکان استفاده از آن ها برای ارزیابی بازآفرینی شهری با رویکرد فرهنگ محور ی یا فرهنگ گرا وجود دارد. در ادامه نتایج نشان دادند که فرم حداکثر مقدار تخمین را (85/0=γ) به دست آورد و بعد از آن "عملکرد" (78/0=γ)، "معنا" (69/0=γ) قرار دارند. تناظر بالایی بین متغیرهای مکنون عملکرد و معنا با بارگذاری (715/0=γ) وجود دارد.نتیجه گیری: در نتیجه، دخالت مستقیم شهروندان در ایجاد رویدادها و فعالیتهای فرهنگی از جمله عوامل مهم هستند که بر بازآفرینی شهری برمبنای فرهنگ محور تأثیر می گذارند. ویژگی "مشارکت اجتماعی" بارگذاری کمتری از سایر عوامل دارد. منابع فرهنگی بیشتر مربوط به تجارب شخصی و احساسات ساکنان هستند، که به احتمال زیاد با ساکنان طنین انداز می شوند و عمق فرهنگ شهری را منعکس می کنند. به عنوان بخش پیشرو در "احیای قسمت تاریخی شهر"، انتظار می رود بازآفرینی شهری فرهنگ گرا مشکلات واقعی قابلیت فهم نبودن اطلاعات فرهنگی، عدم دسترسی به مکان های فرهنگی، و عدم استفاده از منابع فرهنگی را حل کند و سپس منطقه درونشهر را تحریک می کنند تا از تخریب فرهنگی دور شوند.