زهرا کرباسیان

زهرا کرباسیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

ارزیابی تأثیر آموزش تمدد اعصاب (ریلکسیشن) بر بیماری های روانی و کاهش استرس در زنان

نویسنده:

کلید واژه ها: اضطراب زنان یوگا هاتا آسانا و آرامش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 165 تعداد دانلود : 359
سازمان بهداشت جهانی، نقش بسیار کلیدی برای مادران و نقش آن ها در سلامتی اعضای خانواده قائل بوده و به عقیده این سازمان، مادران دارای تأثیر شگرفی بر روی سلامت جامعه دارند. اکثریت روان شناسان بر این باور هستند که کمبودها و هرگونه نقص کیفی و کمی در روابط میان مادر و فرزندان، تأثیر مستقیمی بر روی سلامت روحی و روانی فرزندان داشته و با در نظر گرفتن این موضوع که میزان استرس در زنان معمولاً بیشتر از مردان است، لذا توجه به مسائل روحی و روانی زنان، یکی از موضوعات اجتماعی بسیار مهمی است که هرروزه بیشتر از قبل به آن پرداخته می شود. هدف از این کار تحقیقاتی، ارزیابی تأثیر ورزش یوگا بر کاهش نگرانی در زنان قبل و بعد از آموزش تمدد اعصاب (ریلکسیشن) است. این کار تحقیقاتی، یک پژوهش نیمه تجربی و دارای آزمون های پیشین و پسین است. تحقیق موردبحث در یک مرکز یوگا در شهر تهران صورت گرفته و نمونه های مطالعاتی از طریق شیوه نمونه گیری تصادفی و از میان مراجعه کنندگانی انتخاب شدند که با داشتن سطوح مختلف نگرانی و اضطراب به این مرکز ورزشی مراجعه می نمودند. شیوه درمانی موردنظر هفته ای سه جلسه و در هر جلسه به مدت 90 دقیقه به نمونه ها آموزش داده شد. ابزارپژوهش جمع آوری داده ها پرسشنامه دموگرافیک (آمارگیری نفوس) و پرسشنامه اضطراب بک بوده و امتیاز میانگین اضطراب، قبل و سه ماه بعد از استفاده از شیوه درمانی موردنظر محاسبه گردیده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21، آزمون های آماری توصیفی، آزمون تی و آزمون " مربع کای " مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل این داده ها نشان داد که قبل و بعد از استفاده از شیوه های درمانی، تفاوت معنی داری میان میانگین امتیازات اضطراب نمونه های موردتحقیق وجود دارد.
۲.

رابطه هوش تحلیلی و بیتابی روانی با رضایت شغلی (موردمطالعه: کارکنان شهرداری شهر تهران)

کلید واژه ها: هوش تحلیلی بی تابی روانی رضایت شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 616 تعداد دانلود : 454
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه هوش تحلیلی و بیتابی روانی با رضایت شغلی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی کارمندان زن و مرد شهرداری مناطق19 و20 گانه شهر تهران بود که از میان آن ها یک نمونه 105 نفری (60 مرد و 45 زن) به صورت نمونه گیری در دسترس، با اجرای پرسشنامه فهرست بیتابی روانی، فهرست رضایت شغلی و آزمون هوش تحلیلی، بر روی کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه ها بر روی آن ها اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که گرچه متغیّرهای هوش تحلیلی و بیتابی روانی درمجموع، حدود 12 درصد از تغییرات رضایت شغلی کارکنان را تبیین می کنند، امّا رضایت شغلی، مستقل از هوش تحلیلی است و صرفاً به طور معکوس بر اساس بیتابی روانی پیش بینی می شود. بیتابی روانی، به تنهایی حدود هشت درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کند. افزون بر آن، هوش تحلیلی نیز مستقل از بیتابی روانی است. استنتاج می شود، رضایت شغلی زنان و مردان شاغل بستگی به بیتابی روانی آن ها دارد؛ امّا میزان هوش تحلیلی ایشان، قادر به پیش بینی رضایت شغلی در آن ها نیست.
۳.

پیش بینی اختلالات رفتاری بر اساس شیوههای تربیتی و صفات شخصیتی والدین در دانش آموزان مقطع ابتدایی

نویسنده:

کلید واژه ها: اختلال رفتاری صفات شخصیتی شیوههای تربیتی دانش آموزان مقطع ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 399 تعداد دانلود : 405
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات رفتاری بر اساس شیوههای تربیتی و صفات شخصیتی در دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینهیابی است و جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان پسر دوره ابتدایی منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آن ها 72 نفر با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس با اجرای پرسشنامه علائم مرضی CSI-4 اسپیرافکین و گادو (1994) و چک لیست(DSM-52013)، بر روی دانش آموزان و تشخیص اختلال رفتاری آنان، به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس پرسشنامه شیوههای فرزندپروری بامریند(1991) و پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا MMPI-2RF بر روی والدین دانشآموزان اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل دادهها نشان میدهد که رابطه مثبت معناداری میان ابعاد سبکهای فرزندپروری از جمله سبک فرزندپروری مستبدانه و سهلگیرانه با نشانگان اختلال رفتاری وجود دارد و همچنین ارتباط منفی معناداری بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با نشانگان اختلال رفتاری وجود دارد. ارتباط مثبت معنی داری در مقیاس های جسمانی/شناختی، درونی سازی و برونی سازی، بین فردی و علایق و آسیب شناسی شخصیتی در سطح 01/0=α در پرسشنامه CSI-4 با نشانگان رفتاری وجود دارد. با توجه به میزان t و سطح معنیداری مشخص شد، سبک فرزندپروی مستبدانه و سبک مقتدرانه سهمی مناسب در تبیین نشانگان اختلال رفتاری دانش-آموزان دارند؛ اما سبک سهلگیرانه تأثیر معنیداری در نشانگان اختلال رفتاری نداشت(05/0≤P). براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که شیوههای فرزندپروری از مهمترین مولفههای تحول فرزند است و نقش مهمی در سلامت رفتار فرزندان ایفا میکند. مقیاس های جسمانی/شناختی، درونی سازی و برونی سازی، بین فردی و علایق و آسیب شناسی شخصیتی می توانند منجر به بروز نشانگان اختلال رفتاری گردند.
۴.

بررسی رابطه ی اعتیاد مادران باردار بر سقط جنین

نویسنده:

کلید واژه ها: اعتیاد معتاد زنان معتاد سقط جنین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 687 تعداد دانلود : 266
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی اعتیاد مادر با سقط جنین پرداخته است. جامعه مورد مطالعه در تحقیق حاضر عبارتند از زنان معتاد باردار مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد. با توجه به جامعه مورد مطالعه و برآورد حجم نمونه در حدود 40نفر است .که آزمون مقیاس آمادگی به اعتیاد توسط وید و بوچر (1992) بر روی آنها اجرا گردیده است. که نتایج ذیل را در بر داشت: میانگین آمادگی به اعتیاد در زنان باردار سقط جنین برابر با 188 و انحراف معیار آن 053/10 و تعداد آنها 26 نفر بوده اند و میانگین آمادگی به اعتیاد زنان بدون سقط جنین برابر با 112 و انحراف معیار 105/12 و تعداد آنها 14 نفر بوده است. میانگین رفتار ضد اجتماعی در زنان با سقط 4/4 و انحراف معیار آن 8/0 و میانگین رفتار ضد اجتماعی در زنان بدون سقط 4/2 و انحراف استاندارد آن 52/3 بود. میانگین میل به مصرف مواد در زنان بدون سقط برابر با 3/3 و میانگین میل به مصرف مواد در زنان بدون سقط 3/2 بود. همانطورکه در نتایج یافته شده نشان می دهد که مصرف مخدر در نوعی موجب سقط و یا آسیب جدی به جنین می شود

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان