ابوذر قاسمی نژاد

ابوذر قاسمی نژاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

رسانه های اجتماعی و مشارکت سیاسی در انتخابات (رابطه استفاده از فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام و مشارکت سیاسی دانشجویان در انتخابات هفتم اسفند 1394)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی رسانه های اجتماعی فیس بوک اینستاگرام تلگرام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه رسانه ها و حوزه عمومی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی موبایل محور
تعداد بازدید : ۱۸۰۷ تعداد دانلود : ۹۶۹
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانه ها و فناوری های جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهم ترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأی دهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباط جمعی و به ویژه رسانه های اجتماعی نوپدید قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاش دارد، تأثیر رسانه های اجتماعی- فیس بوک، اینستاگرام و تلگرام- بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی را در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری (هفتم اسفندماه 1394) بررسی و مطالعه نماید. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. با استفاده از فرمول کوکران از جامعه آماری 8569 نفری - که تمام دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده های پردیس اصلی دانشگاه علامه طباطبائی را شامل می شد- 370 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین میزان استفاده از رسانه های اجتماعی منتخبِ تحقیق با مشارکت سیاسی (413/0)، میانِ میزان اعتماد به رسانه های اجتماعی موردبررسی و مشارکت سیاسی (318/0) و میزان اثربخشی در استفاده از رسانه های اجتماعی با مشارکت سیاسی (523/0) رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. در ارتباط با دو متغیر زمینه ای مقطع تحصیلی (401/0-) و سن پاسخگویان (دانشجویان نمونه تحقیق) با مشارکت سیاسی (431/0-) نیز رابطه معکوس و معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد، که حدود 32 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی دانشجویان با این پنج متغیرِ معنادار یعنی میزان استفاده، میزان اعتماد، میزان اثربخشی، مقطع تحصیلی و سن قابل پیش بینی است.
۲.

تحلیل شکل گیری نزاع های دسته جمعی در مناطق روستایی شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیکاری مدیریت روستا طایفه گرایی نزاع دسته جمعی اختلافات ملکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۶۱
نزاع دسته جمعی تحت تأثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع بوده است و به تناسب این شرایط ارزش ها و نگرش های حاکم بر افراد و جوامع منجر به خسارت های مادی و معنوی غیرقابل اجتنابی شده است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر شکلگیری منازعات دسته جمعی در روستاهای «د.د»، «ح.ر» و «پ.ک» شهرستان سلسله بوده است. بااستفاده از روش «کیفی» و «مصاحبه عمیق» با 29نفر از ساکنان بالغ و مطلعان جامعه مورد مطالعه، که به صورت «هدفمند» انتخاب شدند، به ارایه یافته های مقتضی مبادرت شد. یافته ها نشان می دهد ته نشست های فکری- فرهنگی جامعه مورد مطالعه همچون طایفه گرایی و ناموس پرستی همواره نقش بهسزایی در بروز نزاعها داشته است. از طرفی، شرایط اقتصادی نظیر رشد بیکاری و اختلافات ملکی(لایه روبی انهار و ارث و میراث) نزاع های دسته جمعی را وارد فاز جدیدی کرده است که در تطابق با فرایندهای سیاسی مانند تزلزل در مدیریت روستا(ناکارآمدی شوراها) و نگرش های منفی نسبت به مراجع نظامی(پلیس) و قضایی وقوع نزاعهای دسته جمعی را به عنوان امری پوشیده و بالقوه درآورده است.
۴.

طراحی الگوی داده بنیاد به کارگیری شبکه های مجازی در تحقق آموزش کم سوادان و بی سوادان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی سوادان و کم سوادان شبکه های اجتماعی سوادآموزی فقر دانش رسانه ای فرودستی مجازی انطباق ناپذیری مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۴۵۰
هدف این مطالعه، شناسایی عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی در آموزش بی سوادان و کم سوادان استان لرستان بوده است. این پژوهش به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. جمعیت مورد مطالعه متخصصان حوزه آموزش مجازی، متخصصان و صاحب نظران حوزه نهاد رسانه، آموزش وپرورش، و سوادآموزی بودند. روش نمونه گیری نیز به صورت «نمونه گیری هدفمند و نظری» بود. ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه عمیق» بود که بر این اساس بعد از مصاحبه با 15 نفر از متخصصان این حوزه، اشباع نظری حاصل شد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد «اشتروس و کوربین» استفاده شد و بر اساس آن، از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که پدیده محوری این مطالعه «فقر دانش رسانه ای» است. شرایط علی حاکم بر این پدیده شامل سه مقوله «فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، و جامعه ناپذیری مجازی» است. بسترهای حاکم نیز «موانع قانونی در آموزش توسعه مجازی، فقر دانش تخصصی، و فهم واپس گرا از آموزش مجازی» هستند. شرایط مداخله گر بر پدیده محوری نیز سه مقوله بدین شرح اند: «انطباق ناپذیری مجازی، نگاه هزینه-فایده محور، و ضعف انگیزه های یادگیری». راهبردهایِ رفع فقر دانش رسانه ای عبارت اند از: توجه به «آموزش نیازمحور، انسجام بخشی به آموزش مجازی و ارزیابی عملکرد دائمی» که بر اثر آن، شاهد پیامدهایی نظیر «حس اثربخشی سواد مجازی، خلق محتوای کاربردی، توانمندسازی آموزشی و نوین سازی سازمانی» خواهیم بود. نتایج نشان می دهند، فقر سیاست گذاری در حوزه آموزش مجازی، و خلأ قانونی در سوادآموزی، بسترها و سازوکارها، دشواری غلبه بر فقر دانش رسانه ای را مضاعف کرده است. این امر در کنار حس فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، جامعه (نا)پذیری سوادآموزان مجازی، به انطباق ناپذیری و رغبت کم مخاطبان (بی سوادان و کم سوادان) نسبت به فضا و به تبع آن آموزش مجازی منجر شده است.
۵.

تنگناهای توسعه اجتماعی در بین حاشیه نشینان (مطالعه داده بنیاد شرایط علی و زمینه ای در بین حاشیه نشینان پاکدشت و قیام دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۵۸
امروزه حاشیه نشینی به یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی و موانع توسعه اجتماعی تبدیل شده است. این مطالعه باهدف بررسی شرایط علی و زمینه ای تعلیق توسعه اجتماعی در بین حاشیه نشینان پاکدشت و قیام دشت انجام گرفته است. جامعه موردمطالعه کلیه ساکنان مناطق حاشیه نشین پاکدشت و قیام دشت هستند که به شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. به این اعتبار، با 38 نفر از ساکنان این مناطق مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد. توقف مصاحبه بر اساس معیار اشباع نظری و تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و بر اساس رویکرد اشتروسی انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی تعلیق توسعه اجتماعی عبارت اند از: برگشت ناپذیری متقابل، کنش های موقتی و ابزاری، خودپنداره ضعیف، تسلسل نسلی فقرو خیر محدود. زمینه های تعلیق توسعه اجتماعی نیز خود را قالب مقولاتی همچون نقش های ناهمگرا، شکاف در آگاهی اجتماعی، بی سامانی مرزهای خانوادگی و بی اعتمادی نهادی نشان داده است. تضادهای قومیتی باعث برتری جویی های قومی و درنتیجه عدم همگرایی شده است. در تعارض های هویتی نیز به دلیل نابرابری های عمده، قدرت انطباق پذیری این اقوام ساکن با جهان مدرن (در اینجا تهران) را دشوار کرده است. لذا، این افراد در این مناطق به کنش های موقتی و ابزاری گرایش پیداکرده و نمی توانند تعاملات اجتماع پایداری ایجاد کنند درنتیجه توسعه اجتماعی تحقق نمی یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان