فاروق محمدی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
ادراکِ مردانِ بی وفا (خیانت) از علل و عوامل بازدارنده از روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
79-105
کلید واژه ها: ادارک مردان بی وفا علل و عوامل بازدارنده روابط فرازناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی علل و عوامل بازدارنده از خیانت زناشویی از دیدگاه مردان بی وفا بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مردان بی وفا شهر شاهیندژ در سال 1395 بود که پس از شناسایی تعداد زیادی از آن ها توسط پژوهشگران، از میان آن ها با استفاده از شیوه ی نمونه گیری هدفمند تعداد 12 مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و موردِ مصاحبه قرار گرفتند. همه مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و در نهایت با استفاده از روشِ تحلیلِ تفسیری دیکلمان، آلن و تانر (1989) تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه منجر به شناسایی51 کد اولیه، 9 زیرمضمون و 3 مضمون اصلی در زمینه ی عللِ خیانت زناشویی (1. علل درون فردی: تنوع طلبی جنسی، عدم پای بندی مذهبی، کسب اعتماد به نفس، انتقام. 2. علل بین فردی: نارضایتی جنسی، نارضایتی عاطفی و عدم تعهد. 3. علل محیطی: مهیابودن شرایط خیانت و اختلال در همسرگزینی) و 23 کد اولیه، 5 زیرمضمون و 3 مضمونِ اصلی در زمینه عوامل بازدارنده از خیانت زناشویی (1. بازدارنده های بین فردی: ارضای عاطفی و ارضای جنسی. 2. بازدارنده های محیطی: رفع تحریک کننده های محیطی و رهایی از اجبار انتخابی. 3. بازدارنده های درون فردی: پای بندی مذهبی) در مردان بی وفا شد. نتیجه گیری: پژوهشگران و برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده می توانند از طریق رفع علل گرایش زوج ها به روابط فرازناشویی و تقویت عوامل بازدارنده در آن ها و محیط کارکردی شان، تا حد زیادی احتمال گرایش این افراد را به روابط فرازناشویی کاهش داده و زمینه ثبات سیستم زوجی و نهاد خانواده را فراهم کنند.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی کارکردی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی توانمندی خانواده کیفیت زندگی خانواده درمانی کارکردی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و داده ها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانواده ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج به دست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانواده درمانی کارکردی می توانند باعث افزایش توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر غنی سازی بر افسردگی و کیفیت زندگی در زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
101 - 112
کلید واژه ها: غنی سازی درمان شناختی - رفتاری کیفیت زندگی افسردگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنان افسرده نسبت به زنان غیرافسرده فشار روانی و عواطف منفی بیشتری را تحمل می کنند و زندگیشان دستخوش تغییرات زیادتری است هدف این پ ژوهش مقایسه اثر بخشی درمان غنی سازی ارتباطی و شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی در زنان افسرده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی ، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بودند که در سال 1396 برای درمان افسردگی به مراکز مشاوره شهر سنندج مراجعه کرده بودند که با روش در دسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 40 نفر از زنان افسرده بود که به صورت تصادفی در سه گروه غنی سازی، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند. در هر سه گروه پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی اجرا شد و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کورایانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با وجود اینکه نتایج نشان دادند که هر دو روش تاثیر مطلوبی بر ارتقاءکیفیت زندگی زنان داشته اند، اما روش درمان غنی سازی نسبت به درمان شناختی- رفتاری تاثیر بیشتری داشت نتیجه گیری: میتوان از رویکرد غنی سازی و درمان شناختی-رفتاری برای کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در زنان افسرده استفاده کرد.