پویا جودی گل لر

پویا جودی گل لر

مدرک تحصیلی: مدرس برنامه ریزی شهری و منطقه ای دانشگاه هنر اسلامی تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

نمودِ داوری عملی در رفتار جزرومدی برنامه ریزان شهری کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داوری عملی برنامه ریزان رفتار جزرومدی نظریه مبنایی برساخت گرایانه کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۲
پژوهش حاضر با هدف درک و توضیح داوری عملی برنامه ریزان در محیط برنامه ریزی کلانشهر تهران به نگارش درآمده است. با اتخاذ روش نظریه مبنایی برساخت گرایانه و تمرکز بر اقدامات، تعاملات و فرایندهای اجتماعی برنامه ریزان به دنبال توسعه و عمل آوری نظریه ای محتوایی و میانی به منظور درک رفتار نهادی برنامه ریزان در تجربیات آن ها بوده ایم. در همین راستا، کاربست این روش در پژوهش مطابق با فرایند پیشنهادی چارمز پیموده شده است. داده های تحلیل عناصر ذهنی برنامه ریزان بواسطه روش مصاحبه های نیمه- ساختار یافته با 28 نفر از برنامه ریزان دارای سابقه در محیط برنامه ریزی کلان شهر تهران و پاسخ به پرسش هایی در ارتباط با تجربه زیسته آن ها در محیط مذکور فراهم گشته اند. مقاله حاضر با هدف واکاوی داوری های عملی برنامه ریزان و ردیابی عوامل تاثیرگذار بر آن، این پرسش کلیدی را در آغازگاه فرایند پژوهش خود طرح می کند که داوری های عملی برنامه ریزان در محیط برنامه ریزی کلان شهر تهران چگونه برساخته می شود؟ بنابر یافته های نظری، اصطکاک رفتاری برنامه ریزان در برابر موانع نهادی سیستم برنامه ریزی و تصمیم گیری، خود را در چارچوب رفتار جزرومدی آن ها در محیط برنامه ریزی نمایان می سازد. برنامه ریزان مبتنی بر دریافت ها و معنابخشی های خود در محیط برنامه ریزی به داوری و تصمیم اقدام می کنند. رفتار جزرومدی به مثابه نمود داوری عملی برنامه ریزان، انطباق دوگانگی مورد مطلوب (آنچه باید انجام شود) و داوری صحیح (آنچه انجام شده) است که با تکیه بر عقلانیت عملی، کُنش پَس رونده معنادار را به عنوان هدف واسطه ای در جهت کنش پیش رونده مطلوب به عنوان هدف نهایی انجام می-دهد.
۲.

به کارگیری روش نظریه مبنایی برساخت گرا در پژوهش های برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظریه مبنایی برساخت گرا پژوهش برنامه ریزی شهری و منطقه ای پژوهش کیفی روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۶۶
چارچوب فرایند پژوهش برنامه ریزی برای به کارگیری روش نظریه مبنایی برساخت گرا، پیوستار عناصر هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و روش را چگونه تعریف می کند؟ این مقاله با هدف تمهید پایه منطقی برای کاربرد روش نظریه مبنایی برساخت گرا در مطالعات برنامه ریزی شهری و منطقه ای به نگارش درآمده است. نظریه مبنایی با قرار گرفتن در چارچوب رهیافت اِمیک در پژوهش های برنامه ریزی، آن را از نقطه نظر مشارکت کننده توصیف کرده و دیدگاهی از این که مشارکت کنندگان چگونه آن را به مثابه امری واقعی و معنادار درک و قبول می کنند، تولید می کند. با تشخیص اهمیت داستان ها و روایت های عاملان درگیر در فرایندهای برنامه ریزی، رمزگشایی از ارزش های زیرکار و ادراکات مشترک در کاربست های برنامه ریزی ممکن می شود. در این روش رویکرد پژوهشگر صراحتاً مبتنی بر این فرض است که هر گونه تفسیر نظری، یک تصویر تفسیری از جهان مورد مطالعه را پیشنهاد می دهد نه یک تصویر دقیق از آن. در همین راستا، کاربست این روش مطابق با فرایند پیشنهادی چارمز توصیف و تحلیل شده است. داده های تحلیل عناصر ذهنی پژوهش شوندگان به واسطه روش مصاحبه های عمیق نیمه_ساختار یافته فراهم شده و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری داده ها و پیاده سازی آنها ، مرحله تحلیل داده ها و طیف های سه گانه کدگذاری( کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و  کدگذاری نظری) تشریح شده اند.  افزون بر آن، فرایندهای انگاشت پردازی نظریه مبنایی برساخت گرا با به کار بردن یادداشت نگاری و اشباع نظری نیز مورد تأکید قرار گرفته اند. شناخت این رویکرد در میان سایر رویکردهای نظریه مبنایی و فرایند متواتر قابل کاربرد آن در پژوهش های برنامه ریزی به واسطه روش توصیفی_تحلیلی برخاسته از مطالعات گسترده نظری و تجربه عملی به کارگیری این فرایند با روش پیمایشی بوده است.این مهم در انتظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ردیابی درک برنامه ریزان از برآمدهای برنامه ریزی، محیط برنامه ریزی و بستر اجتماعی و نیز با توجه به ماهیت مکان مند نظریه برنامه ریزی، در عمل آوری نظریه برنامه ریزی محتوایی و میانی مرتبط با موقعیت خاص قابلیت کاربرد دارد.
۳.

برساخت داوری های برنامه ریزان در رهیافت فرهنگِ برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ برنامه ریزی برنامه ریزی فضایی داوری برنامه ریزان زمینه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۴۹
با توجه به لزوم مطالعه رابطه بین برنامه ریزی فضایی و بسترهای فرهنگی، هدف این مقاله ارائه چارچوبی نظری و انگاشتی برای تحلیل نظام مند از کاربست های برنامه ریزی مرتبط با بستر اجتماعی و فرهنگی می باشد. درک رابطه بین برنامه ریزی فضایی به عنوان ابزار عملکردی سیاست قلمرویی و بستر فرهنگی شامل الگوهای اقتصادی-اجتماعی و هنجارها، ارزش ها، سنت ها و نگرش های فرهنگی مرتبط بواسطه معرفی انگاشت فرهنگ برنامه ریزی امکان پذیر است. فرهنگ برنامه ریزی به مثابه یک سیستم فرهنگی، تصمیم ها و داوری های برنامه ریزان متاثر از چارچوب های فردی و جمعی مشترکی است که برنامه ریزان بواسطه آن، بَستر برنامه ریزی را درک می کنند. به سخن دیگر، فرهنگ برنامه ریزی به پیش زمینه فکری و ارزش های به اشتراک گذاشته شده عاملان درگیر در تمامی مراحل فرایند برنامه ریزی (تنظیم دستورکار، تصمیم سازی و اجرا) اشاره دارد که بر رفتار و عمل آن ها تاثیر گذار است. برنامه ریزان در فرایند کار روزانه خود به داوری متفاوتی دست می یازند –آن ها مشکل برنامه ریزی را تعریف کرده، اهداف کلان و خرد برنامه ریزی را تدوین نموده و به اجرای ابزارهای مشخص برای توسعه فضاها، همسایگی ها، شهرها و مناطق مطلوب و مناسب می پردازند. آن ها همواره جهان را از دید دریچه های فرهنگی درک می کنند که متشکل از نگرش ها، ارزش ها، قواعد، استانداردها و باورهای انباشته یافته و رسوب کرده مشترک فرد برنامه ریز و نهادهای برنامه ریزی است. به منظور درک و قیاس کاربست ها و داوری های برنامه ریزی، چارچوب انگاشتی متشکل از ابعاد چارچوب های شناختی برنامه ریزان، کنش گران و تعاملات آن ها، محیط نهادی و سیستم برنامه ریزی و محیط اجتماعی معرفی شده است که بر برنامه ریزی و داوری های برنامه ریزان تاثیر گذار است. هدف اصلی چنین بازجُستی، اجتناب از اِنگاشت پردازی تقلیل گرایانه از سیستم برنامه ریزی و مُنفعل دانستن برنامه ریزان از تفسیر و بازتفسیر قواعد و هنجارها در قالب انگیزه های فردی و جمعی می باشد.
۴.

حیاتِ ارزش های برنامه ریز در سایه گفتمان ها (مورد پژوهی: محیط برنامه ریزی کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش ها برنامه ریز گفتمان کلان شهر تهران معیار داوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
ارزش ها در برنامه ریزی و دست یابی به چارچوب انگاشتی تبیین کننده ارزش ها و معیارهای داوری، عرصه های نوین پژوهشی را فراهم ساخته است. سیر تحول درک ارزش ها در فرآیند برنامه ریزی، پیوند مابین ارزش ها و گفتمان های مسلط در محیط برنامه ریزی را در مرکز توجه خود قرار داده است؛ به طوری که حیات ارزش های برنامه ریزی نیز متأثر از این پیوند بوده و به واسطه رهیافت های نوین همچون تأکید بر تجربه زیسته برنامه ریزان، عرصه های سه گانه ارزش ها، گفتمان و نظریه برنامه ریزی به یکدیگر پیوند خورده اند. نظام برنامه ریزی ایران بی توجه به این تحولات همچنان بر دیدگاه های اثبات باور به مثابه چارچوب تببین گر ارزش ها در برنامه ریزی تأکید دارد؛ به طوری که تأکید بر این رهیافت در نظامِ برنامه ریزیِ ایران، زمینه ای را فراهم کرده است که در آن فرآیند برنامه ریزی جدا از گفتمان هایِ اثرگذار بر حیات ارزش ها در نظر گرفته می شود. هدف این پژوهش دستیابی به چارچوب انگاشتی به منظور درک داوری عملی برنامه ریزان در تجربه زیسته آن ها است. روش پژوهش مبتنی بر نظریه مبنایی برساخت گرایانه است که تمرکز آن بر فهم کنشِ اجتماعی برنامه ریزان و درک تجربه زیسته آن ها خواهد بود. داده های تحلیل عناصر ذهنی برنامه ریزان بواسطه روش مصاحبه های نیمه-ساختار یافته با 28 نفر از برنامه ریزان دارای سابقه در محیط برنامه ریزی کلان شهر تهران و پاسخ به پرسش هایی در ارتباط با تجربه زیسته آن ها فراهم گشته و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری داده ها و پیاده سازی آن ها، مرحله تحلیل داده ها و طیف های سه گانه کدگذاری: کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و در نهایت کدگذاری نظری انجام شده است. در نهایت چارچوب انگاشتی حیات ارزش های برنامه ریز در سایه گفتمان ها به عنوان دستاورد مقاله معرفی شده است.
۵.

قیاس کاربست برنامه ریزی وکالتی با تأکید بر برنامه توسعه اجتماع در تجارب فکری و عملی ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی وکالتی یاری در برنامه ریزی توسعه اجتماع توانمندسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
با ورود نهضت های اصلاح طلبانه ش هری در حیطه برنامه ریزی و با تنظیم ارزش های اجتماعی، برنامه ریزی واجد نقش ی فعال در جامعه گش ته و دیدگاهی که برنامه ریزی را به مثابه فرایند اجتماعی می داند، رش د کرده اس ت. در این تکامل، معرفی رهیافت برنامه ریزی وکالتی، نقطه عطفی است که با رشد این نهضت آغاز شد. هدف مقاله قیاس تجارب فکری و عملی برنامه ریزی وکالتی در بریتانیا، آمریکا و ایران با اتخاذ روش پژوهش قیاس ی است که این مهم با مقایسه برنامه های تهیه شده در چارچوب برنامه های  در ایران 1380 در دو کشور بریتانیا و آمریکا و از دهه 1960 توسعه اجتماع این کشورها انجام می پذیرد. رهیافت هایی که از دهه  در قالب سیاست های گوناگون مطرح و در برخی موارد عملیاتی شد. این قیاس مؤید آن است که تفکر پایه در برنامه ریزی وکالتی در هر کش وری، مبتنی بر بس تر نهادی، خاستگاه مشکلات عرصه ش هری و نقش عاملان درگیر در فرایند برنامه ریزی ازجمله برنامه ریزان شکل خاصی به سیاست های تجویزشده بخشیده است. 
۶.

رفتار نهادی برنامه ریزان در گفتمان برنامه ریزی شهری کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار نهادی برنامه ریزان فرهنگ برنامه ریزی نظریه مبنایی برساخت گرایانه کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف این مقاله، ارائه چارچوب انگاشتی برای درک و توضیح رفتار نهادی برنامه ریزان در گفتمان برنامه ریزی شهری کلان شهر تهران است. با دریافت فرهنگ برنامه ریزی به مثابه یک سیستم فرهنگی، تصمیم ها و داوری های برنامه ریزان، متاثر از چارچوب های فردی و جمعی مشترکی است که نمایان گر "عادت واره" خاص خود آن ها بوده و برنامه ریزان به واسطه ی آن، بَستر برنامه ریزی را درک می کنند. هدف این پژوهش، عمل آوریِ نظریه ای محتوایی و میانی به منظور درک رفتار نهادی برنامه ریزان در تجربیات زیسته آنهاست، که بدین منظور روش "نظریه مبنایی برساخت گرایانه" به عنوان روش پژوهش انتخاب گشته که اساساً تمرکز آن بر اقدامات، تعاملات و فرایندهای اجتماعی برنامه ریزان است. داده های تحلیل عناصر ذهنی برنامه ریزان، به واسطه ی روش مصاحبه های نیمه- ساختار یافته، با 28 نفر از برنامه ریزان دارای سابقه در محیط برنامه ریزی کلان شهر تهران فراهم گشته و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری داده ها و پیاده سازی آن ها ، مرحله تحلیل داده ها و طیف های سه گانه کدگذاری اولیه، متمرکز و در نهایت کدگذاری نظری انجام شده است. چارچوب انگاشتی حاصل، دربردارنده یِ ابعادی اعم از عقلانیت عملی برنامه ریزان در چارچوب رفتارِ جزر و مدی، بقای ارزش ها در اخلاق شناسی عملی، منطق تناسب در برنامه ریزی و خودآگاهی حرفه ای برنامه ریزان در میدان بازی نقش ها است که در قالب الگوی بازتعریف جغرافیایِ کنشگریِ در فرهنگ برنامه ریزی کلان شهر تهران نِمود پیدا می کند.   
۷.

واکاوی نقش شاخص های توسعه پایدار شهری در ساماندهی نواحی دچار افت شهری (مطالعه موردی: محله عالی قاپوی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اردبیل شاخص پایداری محله های فرسوده شهر پایدار مشارکت مردمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۱۶
این مقاله با قرارداشتن در دسته سیاست پژوهی، به دنبال شناخت و تبیین مفاهیم و ارکان پایداری شهری و ردیابی آن ها در چارچوب احیای نواحی دچار افت شهری است. با گذشت بیش از دو دهه از طرح انگاشت توسعه پایدار در مجامع جهانی، متون حاضر به سه رکن مردم-اقدامات در ارتباط با کیفیت زندگی، سیاره-عوامل زیست محیطی مانند انرژی و آلودگی ها و سود-ارزیابی کسب وکار و عملکرد اقتصادی اشاره دارند. نواحی دچار افت شهری، عرصه هایی از شهر هستند که در مواجهه با سه رکن یادشده با مشکل روبه رو شده و به عبارت دیگر ارزش افزوده خود را بنا به ناتوانی در پیوستن به سیر پایداری محبوس نگه داشته اند و به مدیریت تغییرات گسترده یا به بیانی دیگر بازآفرینی نیاز دارند. شهر اردبیل با پیشینه تاریخی کهن و داشتن ارزش های مذهبی، فرهنگی، محیطی و گردشگری از جمله شهرهایی است که نمی توان بی اعتنا از کنار فرسودگی یا افت شهری بخش های مرکزی و میانی که حدود 536 هکتار وسعت دارد و مهجورماندن فضاها و مجموعه های ارزشمند آن گذشت. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با طرح پرسشنامه ای، شاخص های توسعه پایدار شهری شناسایی و میزان تطبیق طرح بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده اطراف بقعه شیخ صفی الدین اردبیل بررسی شد. در ادامه با تحلیل پرسشنامه و شاخص ها با استفاده از نرم افزارهای Excel و Expertchoice مهم ترین راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار در بافت فرسوده محله شیخ صفی (عالی قاپو) از جمله برنامه ریزی ها مشارکتی، عدالت اجتماعی و آموزش به ساکنان برای ارتقای سطح اجتماعی و نظایر آن ارائه شد.
۸.

انگاشت فرهنگ برنامه ریزی: بازجست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی با رهیافت نهادباوری عامل-مدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بستر فرهنگی فرهنگ برنامه ریزی رهیافت نهادباوری عامل مدار نظریه ی برنامه ریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۸ تعداد دانلود : ۵۶۸
سنت ها و سیستم های برنامه ریزی فضایی، فرایندهای توسعه در شهرها و مناطق و انگاشت های برنامه ریزی و تصمیم سازی همواره تحت تأثیر بسترها و پس زمینه ی فرهنگیِ عاملانِ درگیر در فرایند برنامه ریزی قرار دارند. علی رغم چرخش فرهنگی و بازشناخت روزافزون فرهنگ و تأکید صاحب نظران بر اهمیت آن، نظریه های برنامه ریزی به ندرت از فرهنگ به عنوان عاملی مهم برای تحلیل و قیاس اصول، اهداف، سیستم ها و فرایندهای برنامه ریزی یاد می کنند؛ از این رو با علمِ به نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی، این مقاله با مروری انتقادی بر رهیافت های پیشین و با به کارگیری رهیافت نهادباوری عامل-مدار، مدل نظری برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ را به عنوان ابزاری به منظور بازجُست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی معرفی می کند؛ به عبارتی هدف این مقاله ردیابی نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی و واکاوی این نقش با رهیافت نهادباوری عامل-مدار است. این پژوهش با معرفی مدل برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ، رابطه ی بین برنامه ریزی و فرهنگ اجتماعی گسترده تر را تشریح کرده و لیکن تکمیل وَجه تبیین گر این مدل را در گِرو توجه بیشتر به تحلیل غنی تر چارچوب های شناختی در برنامه ریزی فضایی می داند. چارچوب انگاشتی پیشنهادی در این مقاله با ارائه ی رهیافت نظری جدید دربردارنده ی ابعادی ازجمله چارچوب شناختی برنامه ریزان و نهادهای برنامه ریزی، بستر نهادی، سیستم برنامه ریزی، کدهای فرهنگی و باورها، ادراک و ارزش های اجتماعی تأثیر گذار بر برنامه ریزی است که به تبیین پدیده ی دیرپای فرهنگ و اثرات آن بر کاربست های برنامه ریزی فضایی و تحلیل و مقایسه ی ویژگی های خاص این کاربست ها برمبنای مجموعه ای سازگار از معیارها کمک می کند.
۹.

بازکشفِ مردم در برنامه ریزی هم کارانه (ارتباطی) به میانجیِ انگاشتِ آغازِ سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی هم کارانه انگاشت آغاز سیاست کژشماری بنیادین سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۴۳۵
برنامه ریزی هم کارانه به عنوان رهیافتی نوین در نظریه ی برنامه ریزی، به دلیل نادیده گرفتن روابط قدرت و ساز و کارهای آن در جامعه، از سوی برخی صاحب نظرانِ برنامه ریزی به عنوان ابزاری برای تسهیل پیاده سازی اید ئولوژی نئولیبرال مورد انتقاد قرار گرفته است. منتقدین بر این باورند که به دلیل کژشماریِ بنیادین، مردم واقعی یعنی توده های بدونِ سهم در جامعه، از فرآیندِ این نوع برنامه ریزی طرد می شوند. هدف این مقاله کشف عرصه های ناشناخته ی برنامه ریزی هم کارانه، با به کارگیری انگاشت آغاز سیاست به مثابه ی صورت بندیِ جدید از سیاستِ واقعی و رهیافت نوین به منظور بازکشفِ مردم است. با توجه به چارچوب انتخاب شده در این مقاله، معنای حقیقی سیاست در انگاشت آغاز سیاست، استقلالِ سیاست از دولت است. استقلال یاد شده، برسازنده ی پیش بینی ناپذیری در عرصه ی سیاسی و اجتماعی است و سبب ارجاع دوباره به انرژی سیاسی مردم می شود، موضوعی که در برنامه ریزی هم کارانه رُخ نداده و انرژی سیاسی در فرآیند مشاوره و همکاری با گروه های درون قدرت و صاحبان سرمایه مستحیل می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان