آتوسا مهدی زاده

آتوسا مهدی زاده

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت دانشگاه پیام نور دبی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی - جسمانی، خارش، و شدت پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب اجتماعی - جسمانی خارش شدت پسوریازیس پسوریازیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
زمینه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که هیجانات ممکن است بر روی علائم و مشکلات مرتبط با آن تأثیر داشته باشند. اما آیا درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی علائم بیماری و مسائل مرتبط با آن مؤثر باشند؟ و کدام درمان اثربخش تر است؟ هدف: مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی - جسمانی، خارش، و شدت پسوریازیس در بیماران پسوریازیس بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه گواه (5 مرد و 5 زن) و گروه های آزمایش اول (5 مرد و 5 زن) و دوم (5 مرد و 5 زن) گمارده شدند. ابزار عبارتند از: جلسلات درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار سووج و همکاران (2006) و مدل داتیلیو (2010) وجلسات شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990) مقیاس اضطراب اجتماعی - جسمانی هارت و همکاران (1989)، مقیاس آنالوگ دیداری، و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: هر دو درمان باعث کاهش اضطراب اجتماعی - جسمانی شدند با اثربخشی بیشتر شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی. همچنین هر دو مداخله به میزان یکسانی بر کاهش خارش اثربخش بودند. درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار، اما نه شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی، باعث کاهش شدت پسوریازیس شد. در پیگیری دو ماهه تغییرات حاصل شده در طی زمان پایدار باقی ماندند (0/001 P< ). نتیجه گیری: این دو درمان مداخلات مفیدی جهت کاهش اضطراب اجتماعی - جسمانی و علائم و شدت بیماری در بیماران پسوریازیس می باشند.
۲.

Comparison of the effectiveness of Emotion-Focused Cognitive-Behavioral Therapy (ECBT) and Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) on C-Reactive Protein (CRP) Level in Patients with Psoriasis(مقاله علمی وزارت علوم)

۳.

بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک های دلبستگی ناایمن در افراد وابسته به هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی طرحواره های ناسازگار اولیه سبک های دلبستگی ناایمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۵۳۳
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک های دلبستگی ناایمن در مران وابسته به هروئین بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 44 مرد وابسته به هروئین انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (22 نفر) و گروه گواه (22 نفر) گمارده شدند. در این مطالعه، گروه آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسش نامه طرحواره یانگ فرم کوتاه و پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، طرحواره درمانی توانست طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا را به شکل معناداری نسبت به گروه گواه کاهش دهد. نتیجه گیری: طرحواره درمانی می تواند طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا در مردان وابسته به هروئین را کاهش دهد.
۴.

مقایسه اثربخشى درمان شناختى- رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علایم کمر درد، افسردگی و افزایش رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درد رضایت از زندگی اختلال افسردگی اساسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۸۷
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد بر علایم کمر درد، افسردگی و رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود پرداخت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 زن دارای کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. یک گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و گروه دیگر آزمایش درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه های درد مک گیل، افسردگی بک و رضایت از زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش علایم درد و افسردگی و افزایش رضایت از زندگی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین دو روش درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
۵.

بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب، استرس و دردهای شکمی بیماران مبتلا به دردهای شکمی روان تنی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب استرس نوروفیدبک دردهای شکمی روان تنی مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۷ تعداد دانلود : ۸۵۲
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روان تنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روان تنی مزمن بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 40 نفر انتخاب شدند که ازاین بین، پژوهش نهایتاً با 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انجام شد. این افراد به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در این روش مداخله، گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته سه جلسه 40 دقیقه ای) درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروه های آزمایش و کنترل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون کامل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان نوروفیدبک بر کاهش اضطراب و افسردگی مؤثر بود (001/0>P). به عبارت دیگر 53 درصد از تغییرات افسردگی و 57 درصد از تغییرات اضطراب آزمودنی ها به وسیله نوروفیدبک بود؛ اما نوروفیدبک بر استرس تأثیری نشان نداد. نتیجه گیری: نوروفیدبک توانست افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به دردهای شکمی را کاهش دهد ولی به میزان استرس آنان تأثیری نداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان