محمدجعفر رضایی

محمدجعفر رضایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امام پیامبر جریان شناسی علمای ابرار اتقیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۷
«علمای ابرار» اصطلاحی است که برخی از اصحاب ائمه در توصیف جایگاه ایشان به کار بردند. برخی با تکیه بر این اصطلاح نتیجه گرفته اند که این اصحاب به مقاماتی مانند عصمت، علم خطاناپذیر و ... برای ائمه معتقد نبوده اند. درپی بررسی جریان های فکری اصحاب ائمه در مسئله علم امام و تلاش در راستای مفهوم شناسی واژه های مرتبط، به این نتیجه میرسیم که «عالِم» را برخی از اصحاب در تقابل با گروهی دیگر به کار برده اند تا چگونگی ارتباط میان امام و فرشتگان را با ارتباط میان پیامبران با فرشتگان متفاوت معرفی کند. در نگاه این گروه، ائمه نیز که گاهی از آنها با عبارت علما یاد میشود، مانند انبیا با فرشتگان مرتبط هستند؛ اما سنخ این رابطه از نوع تحدیث و الهام است. امام فرشته را چه در خواب و چه در بیداری نمیبیند؛ ولی فرشته گاه با او سخن میگوید. ابرار اتقیا نیز که در روایات امامیه در مورد ائمه به کار رفته، ناظر به مقامی معادل عصمت است.
۲.

علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم امام جریان های فکری حوزه اصفهان علمای اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۰ تعداد دانلود : ۴۱۴
مقاله حاضر با بررسی دیدگاه های عالمان سده اخیر حوزه علمیه اصفهان در مسئله علم امام، تلاش دارد تا دیدگاه های جریان های فکری این حوزه را در این زمینه به تصویر بکشد. در این مقاله ضمن اشاره به استدلال ها و تبیین های علمای این دوره اصفهان، سه جریان فکری معرفی می شوند: 1. جریان فلسفی و عرفانی ای که علم امام را مطلق و فعلی دانسته و به عمومیت آن معتقدند؛ 2. جریان حدیثی ای که علم امام را مشروط می داند، اما به عمومیت آن باور دارد؛ 3. جریان کلامی ای که علم امام را مشروط و جزئی می شمارد. از جمله بزرگان جریان اول می توان به سید علی آقا نجف آبادی و شاگردانش سید علی علامه فانی، بانو امین و سید حسن مدرس اشاره کرد. از بزرگان جریان دوم می توان از شیخ محمدتقی نجفی مسجدشاهی و میرزا یحیی بیدآبادی نام برد. سید عبدالحسین طیّب، عطاءالله اشرفی اصفهانی و سید محمدجواد غروی اصفهانی از بزرگان جریان سوّم به شمار می آیند.
۴.

غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل و تربیت از دید آیت الله جوادی آملی شناخت و تربیت عقلانی غایت شناسی تربیت عقلانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تعداد بازدید : ۱۲۷۳ تعداد دانلود : ۸۶۱
این پژوهش، که جنبه نظری دارد با هدف بررسی غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دید آیت الله جوادی آملی انجام شده است. در این تحقیق به روش تحلیلی استنباطی به این سؤال پاسخ داده می شود که: ""الگوی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه استاد جوادی آملی چگونه است؟"" در پاسخ به این پرسش، نویسنده ضمن بررسی و اشاره به معنا، مفهوم، منزلت، قلمرو و شناخت عقل و تحلیلی از مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و این نکته که عقل انسانی تربیت پذیر، و دارای ابعاد و اقسام نظری و عملی است، سعی کرده است با توجه به آثار ایشان اهداف و غایات تربیتی در ساحت فردی تربیت عقلانی را استخراج کند. آیت الله جوادی آملی از عالمانی است که با عنایت به این موضوع و ضرورت، اهتمامی بلیغ به طرح این مسئله ورزیده و تأملاتش را در این باب عرضه نموده است و تأکید فراوان بر منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و تربیت عقلانی از جنبه فردی دارد. از دیدگاه ایشان، عقل بار ارزشی دارد و جزئی از دین است، نه در مقابل آن. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا این نتایج به دست آمد که عبارت است از: تهذیب و تزکیه نفس، محبت راستین، حیات حقیقی (شخصیت درونی) و دوری از غفلت.
۵.

کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکردهای تربیت عقلانی؛تربیت عقل؛ تربیت عقلانی؛ آیت الله جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۵۷۵
این پژوهش با هدف بررسی کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. از دیدگاه استاد عقل انسان تربیت پذیر است و بار ارزشی دارد؛ زیرا از دید دیانت از یک سو به حق و باطل در حکمت نظری و از سوی دیگر به حسن و قبح در حکمت عملی مرتبط است و دارای ابعاد و اقسام نظری، عملی، دینی، برهانی، تجریدی، تجربی و کلامی و فلسفی است. تربیت عقلانی از دیدگاه جوادی آملی، کمال و اوصاف و ارزاق مورد نیاز انسان است تا او را به هدایت تشریعی برساند. از دیدگاه ایشان ربوبیت، سوق دادن شیء به سمت کمال آن است و رب کسی است که شأن او سوق دادن اشیا به سوی کمال و تربیت آنها باشد و این صفت به صورتی ثابت در او باشد. مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه جوادی آملی به تزکیه نفس و تهذیب روح است و این غرض همواره با پرورش و اصلاح عقل همراه است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که استاد، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات الهی می داند. تربیت عقلانی، علم و عمل انسان را عقال می بندد و با بستن پای هوی و هوس، شئون ادراکی و تحریکی انسان را تعدیل می کند. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات و با بررسی آثار جوادی آملی به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا به این نتایج دست یافته ایم که عبارت است از: رسیدن به حیات الهی، دوری از تعصب کورکورانه، وحدت درونی، هدایت عملی و سلوک به کوی حق.
۶.

امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا شکل گیری مدرسه کلامی بغداد(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدرسه کوفه هشام بن حکم جریان فکری هشام بن حکم متکلمان امامیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۴۲۲
از مهم ترین ابهامات تاریخ کلام امامیه رابطه دوره نخست کلام امامیه (مدرسه کوفه) با کلام امامیه در مدرسه بغداد در سده چهارم و پنجم است. سرشناس ترین متکلم امامیه در دوره حضور هشام بن حکم است. در این مقاله سعی شده است تا امتداد جریان فکری وی و پیروانش را تا سده چهارم بررسی شود. در همین راستا در بخش نخست، با پی گیری امتداد شاگردان این جریان فکری به این نتیجه رسیدیم که آراء کلامی این جریان فکری از طریق افرادی مانند یونس بن عبدالرحمن، محمد بن عیسی بن عبید، فضل بن شاذان، ابراهیم بن هاشم، علی بن ابراهیم و کلینی به بغداد منتقل شده است. در بخش دوم نیز بدون توجه به سیر استاد و شاگردی به تأثیر اندیشه های هشام بن حکم در دیگر متکلمان امامیه در این بازه زمانی پرداخته شده و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به مرور از میزان تأثیرگذاری اندیشه های وی کاسته شده و در افرادی مانند سید مرتضی به حداقل (مباحث مربوط به امامت) رسیده است.
۷.

نظریه «امامت باطنی در تشیع نخستین» در بوته نقد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: کلام امامیه تشیع نخستین باطنی گری غالیان امامت محمد علی امیرمعزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶ تعداد دانلود : ۴۵۰
کتاب پیشوای ربانی در تشیع نخستین نوشته دکتر محمدعلی امیرمعزی از مهم ترین آثار مهم شیعه شناسی در غرب به شمار می رود. امیرمعزی در این کتاب با بهره گیری از روش پدیدارشناسی به شناخت گوهر و ذات تشیع امامی از طریق مراجعه به آثار اصیل و نخستین امامیه (به طور خاص، کتب روایی) پرداخته است. از نظر وی گوهر تشیع نظریه امامت و به طور خاص، تفسیر باطنی از این نظریه است. به نظر وی به دلیل تقیه اصحاب امامیه بهترین راه برای رسیدن به اندیشه های باطنی امامان، مراجعه به اندیشه ها و تعالیم باطنی غالیان است. در این مقاله ضمن گزارشی کوتاه از محتوای این کتاب به نقد و بررسی آن پرداخته ایم. در مجموع نظریه امیرمعزی در مواردی مانند اثبات باطن گرایی امامیه، مبهم است و در برخی موارد نیز شواهد و دلائل او ناکافی اند. با این همه، اشکال عمده این اثر یکی دانستن تعالیم ائمه: و غالیان است؛ این ادعا شواهد نقض فراوانی دارد که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
۸.

نسبت حجیت عقل و حجیت امام در اندیشه اصحاب امامیه در دوران حضور

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل و وحی حجیت عقل امامت عقل گرایی و نص گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
شواهد و گزارشهای موجود نشان میدهند که همه امامیه در عصر امامان به جز گروهای اناد کاه از آناان باه -تعبیر میشود به حجّیت توأمان عقل و امام معتقد بودهاند. بااینحال، برخی از اصحاب امامیه - » محدّیان صر «که آنها را محدّث۔متکلم خواندهایم، عقل را تنها در حوزه فهم معار کلامی به کار میبردند و باه دو حاوزه دیگارعلم کلام، یعنی تبیین برونمتنی)نظریهپردازی( و دفاع وارد نمیشدند؛ زیرا ورود به این حوزههاا را نقطا ه انحارامتکلمان نظریهپرداز میدانستند. آنان بیش از آن که نگاهی عقلانی۔ انتقادی به سخنان ائماه داشاته باشاند، درپی فهم این معار بودهاند و به همین دلیل کمتر به مشاجرات اعتقادی با ائمه پرداختهاند. درمقابل، متکلمانامامیه نهتنها در حو زه فهم معار دینی از عقل بهره میبردند، بلکه نگاهی انتقاادی۔عقلانی باه ساخنان ائماهداشتند و گاه با ایشان به گفتوگو و مباحره میپرداختند و همچنین از عقل برای تبیینهای برونمتنی و نظریهپردازیو دفاع از مبانی تشیع نیز بهره میبردند. این رفتار متکلما ن گاه سب تولید اندیشهها و مبانی کلامی جدیدی میشدکه با آموزههای ائمه فاصله داشت و همین زمین ه انتقادات محدّیان را نسبت به آنان فراهم میکرد.
۹.

تطور ماهیت عقل در امامیه نخستین از مدرسه کوفه تا مدرسه بغداد

نویسنده:

کلید واژه ها: وجودشناسی عقل مدرسه کوفه مدرسه بغداد جریان های فکری امامیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
در این مقاله به تطور ماهیت و چیستی عقل در امامیه از مدرسه کوفه تا مدرسه بغداد پرداخته شده است. گزارش ها و شواهد موجود در مدرسه کوفه نشان می دهد که حدیث گرایان امامیه در این مدرسه عقل را موجودی مستقل و روحانی(غیرجسمانی) می دانستند. خداوند این عقل را بین انسان ها تقسیم کرده و انسان ها به وسیله آن خوب و بد را می فهمند. در مقابل متکلمان مدرسه کوفه توجهی به وجود مستقل و نورانی عقل نداشته و عقل را حالت و قوه ای نفسانی می دانسته اند که خداوند به انسان ها اعطا کرده است. عالمان امامیه در مدرسه قم در حقیقت ادامه دهنده دیدگاه های محدثان مدرسه کوفه بوده اند. البته در مواردی مانند کلینی در عین حال که تمایل هایی به جریان متکلمان کوفه دیده می شود؛ ولی سعی شده است بین دیدگاه متکلمان و محدثان کوفه جمع شود. متکلمان امامیه در مدرسه بغداد مانند معتزلیان وجود مستقل عقل را انکار کرده و حتی روایات موجود در این بحث را مَجاز دانسته اند. از بین آنان شیخ مفید و کراجکی برخلاف معتزله عقل را عرض معرفی کردند؛ در حالی که سید مرتضی و دیگر متکلمان مدرسه بغداد به کلی با معتزلیان همراه شده و عقل را تنها مجموعه ای از علوم ضروری دانستند.
۱۰.

وجودشناسی صفات الاهی از مدرسه بغداد تا مدرسه حله

نویسنده:

کلید واژه ها: وجودشناسی صفات الاهی کلام امامیه و معتزله نظریه نیابت مدرسه حله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
یکی از مباحث اختلاف برانگیز در بین متکلمان مسلمان، وجودشناسی صفات الاهی و به طور خاص، رابطه ذات و صفات الاهی است. امامیه و معتزله در مقابل اهل حدیث و اشاعره به دلیل باور به توحید صفاتی، صفات زائد بر ذات را انکار کردند. بیشتر معتزله به نظریه نیابت باور داشتند و ذات الاهی را نائب مناب صفات در تحقق احکام صفات می دانستند. عالمان امامیه در دوره نخست مدرسه کلامی حله( مانند حمصی رازی و محقق حلی) نیز با پیروی از روش شناسی معتزله متأخر به نقد نظریه احوال پرداخته، دیدگاه نیابت را پذیرفتند. متکلمان دوره دوم مدرسه حله مانند خواجه طوسی، ابن میثم بحرانی، علامه حلی و فاضل مقداد نه تنها همچنان منتقد نظریه احوال بودند، بلکه برخی از اصطلاحات و ادله فلسفی را در تبیین دیدگاه خود استفاده کردند. البته این استفاده گزینشی بود و متکلمان حله در موارد مهمی نیز سخنان ابن سینا را در این بحث نقد و رد کردند. عباراتی از برخی متکلمان موجود است که در ظاهر با نظریه عینیت فلسفی شباهت دارد. با این حال، بررسی دقیق تر نشان می دهد که نظریه رسمی متکلمان امامیه در دوره دوم مدرسه حله نیز همان نظریه نیابت است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان