در «الفوائد المجموعه» شوکانی احادیث موضوع کتب عامه مانند الموضوعات و اللئالی را جمع نموده، هرجاکه نقدی وارد است، از صحت حدیث دفاع نموده و هرجاکه از نظر وی نقدی وارد نیست، احادیث موضوع را معرفی نموده. در اکثر موارد به علت وجود فرد وضاعی در سلسله رجال، حکم به وضع حدیث داده و در مورد متن حدیث اظهار نظر نشده. سؤال مطرح شده این است که نظر وی درباره احادیث مناقب امام علی (ع) تا چه اندازه ای از صحت برخوردار است؟ بررسیهای انجام شده نشان میدهد که نویسنده غیر از موارد کمی که از صحت حدیث دفاع نموده، در مواردی بدون ذکر هیچ علتی حدیث را موضوع شمرده و در مواردی دیگر تنها علّت وضع وجود یک فرد شیعی در رجال حدیث است، در صورتی که این احادیث در منابع معتبر روایی و تاریخی فریقین ذکر شده و نه تنها موضوع نیست، بلکه صحت آن نیز اثبات شده است.
واژه «مخلّفون» 4 بار در قرآن آمده؛ یک بار در سوره توبه و سه بار در سوره فتح. در پژوهش حاضر با توجه به همنشینی «مخلّفون» در سوره های «توبه» و «فتح» با واژگان «فرح»، «قعود»، «کراهت»، «قول»، «استیذان» و «اعراب» و بر محور جانشینی با «مُعذّرون» و بر محور تقابل معنایی با «مؤمنون»، مشخص شد «مخلّفون» جاگذاشته شدگان از جهاد در راه خدا هستند که در اثر نفاق، ضعف ایمان یا نادانی از امر خداوند تمرّد می نمایند. مخلّفون سوره فتح افراد گمراهی هستند که با بهانه های واهی و عذرخواهی از همراهی رسول الله(ص) در جهاد تمرّد کرده و سعی در تغییر حکم الهی دارند. خداوند بعد از تنبیه آنان، با دعوت به شرکت در جهادی سخت تر، فرصتی دیگر به آنان اعطاء می نماید که در صورت اجابت مستحق اجر الهی و در صورت تمرّد، سزاوار آتش سوزان جهنم می شوند. مخلّفون منافق در سوره توبه، از جاگذاشته شدن در جهاد شاد شده و از جهاد همراه رسول الله (ص) کراهت دارند، در اموال بخل ورزیده و مردم را از جهاد منع می کنند و لذا سزاوار آتش سوزان جهنم می شوند.