فریبا رحمانی

فریبا رحمانی

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی رودهن، باشگاه پژوهشگران جوان ونخبگان، رودهن،ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

اثربخشی برنامه تنظیم شناختی هیجان بر علائم اضطراب و افسردگی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب نوجوانان تنظیم شناختی هیجان مداخلات روان درمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی اضطراب فراگیر
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 430
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تنظیم شناختی هیجان بر اضطراب و افسردگی نوجوانان دختر منطقه چهار شیراز بود. روش پژوهش شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه هفتم، هشتم و نهم حاضر در مدارس منطقه چهار شیراز در سال تحصیلی 1395-1394و نمونه آماری این پژوهش 160 نفر از نوجوانان 13 - 15 ساله حاضر در این مدارس و روش نمونه گیری در دسترس بود. از این میان، دانش آموزانی که نمره ای بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین در نشانه های افسردگی و اضطراب به دست آورده بودند، (38 دانش آموز)، انتخاب شدند. در نهایت با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش،30 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گنجانده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال های اضطرابی کودکان (SCARED) و پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان، نشانه های عاطفی افسردگی را کاهش داد، اما در سایر نشانه ها و همچنین نمره کلی افسردگی تفاوت گروه آزمایش و کنترل معنادار نشد. علاوه بر این، تنظیم شناختی هیجان به کاهش تمامی علائم اضطرابی منجر شد. یافته ها از نقش مؤثر برنامه تنظیم شناختی هیجان بر نشانه های افسردگی و به ویژه اضطراب نوجوانان حمایت می کنند. بر اساس یافته ها، برنامه تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش علائم اختلال های هیجانی نوجوانان به کار رود.
۲.

تاثیر آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برمیزان اضطراب وپرخاشگری افراد مبتلا به حمله هراس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اضطراب پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 425 تعداد دانلود : 498
این پژوهش با هدف بررسی کارایی اموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر میزان پرخاشگری و اضطراب بیماران مبتلا به هراس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی ، پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. بدین منظورازبین بیماران 20 تا40 ساله مراجعه کننده به برخی مراکز مشاوره و درمانی و کلینیک های روانپزشکی شهر تهران در سال 1394 بودند، وبراساس تشخیص بالینی روانپزشک معالج، افراد مبتلا به اختلال هراس شناسایی شدند وبا استفاده ازروش غربالگری مقیاس های اضطراب اسپیلبرگر و پرخاشگری باس و پری، به شیوه در دسترس ،نمونه ای20 نفر دردوگروه ازمایش(10نفر) وکنترل(10نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به دفعات 6جلسه وبه مدت90دقیقه مداخله درمان مبتنی برپذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه گواه هیچگونه مداخله ایی دریافت نکرد.پس ازاتمام دوره وپیگیری،پرسشنامه ها مجددا در هر دو گروه اجراوداده های حاصل از پیش ازمون ،پس ازمون وپیگیری از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها بواسطه تاثیر اموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بین نمره های دوگروه تفاوت معنا داری را نشان دادند.با توجه به نتایج پژوهش می توان روش اموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهدرا به عنوان شیوه ای موثر وکارامد با قابلیت کاربرد وسیع دربهبود اضطراب و پرخاشگری در بیماران مبتلا به اختلال حمله هراس به کار برد.
۴.

بررسی فرودستی مضاعف زن مهاجر در رمان های «شالی به درازای جاده ابریشم» و «فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق» با تکیه بر نظریه اسپیوک

کلید واژه ها: پسااستعمارگرایی ادبیات مهاجرت زن فرودست اسپیوک مهستی شاهرخی شیائولو گوئو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 335 تعداد دانلود : 650
این تحقیق بر آن است تا رمان های شالی به درازای جاده ابریشم از مهستی شاهرخی و فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق از شیائولو گوئو را با تکیه بر نظریه «فرودست» از «گایاتری چاکراورتی اسپیوک» تحلیل و بررسی کند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد پسااستعماری صورت گرفته است، هر دو رمان یادشده براساس مؤلفه های زبان، دیگری در حاشیه، اروپامحوری، مردسالاری و نادیده گرفتن عاملیت زنانه، فرودستی و عدم امکان بیان زن، نیاز به مرد، نیاز به تشکیل خانواده و موقعیت اجتماعی اقتصادی، تطبیق و مصداق یابی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد هر دو زن در کشور مقصد و در رابطه عاشقانه شان نادیده گرفته می شوند و اعتمادبه نفسشان کاهش می یابد. آن ها جایگاه مناسبی نمی یابند و در اجتماع پذیرفته نمی شوند و تفاوتشان با سایرین همواره درجهت تثبیت فرودستی به ایشان القا می شود. کتایون و تسوانگ با وجود ترغیب توسط معشوق برای زندگی به سبک اروپایی و گاه گردن نهادن به این توصیه ها، همچنان «دیگری» می مانند؛ دیگری هایی که حتی توان و صدایی برای ابراز خود ندارند. با اینکه هر دو حداقل در رابطه عاشقانه شان سعی می کنند نظراتشان را مطرح کنند؛ اما این مسئله تغییری در شرایط و برخورد دیگران ایجاد نمی کند. درنهایت هیچ کدام کاملاً موفق نمی شوند. آن ها در بهترین حالت توانسته اند این را بیان کنند که چگونه فرودست فرصت و امکانی برای گفتن و شنیده شدن ندارد. حتی اگر در مورد جایگاه و شرایطش آگاهی کسب کرده باشد و برای آن تلاش کند، دغدغه های زن فرودست از نظر حداقل نظام امپریالیست و اجتماع مردسالار چندان ارزشی ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان