بررسی فرودستی مضاعف زن مهاجر در رمان های «شالی به درازای جاده ابریشم» و «فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق» با تکیه بر نظریه اسپیوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا رمان های شالی به درازای جاده ابریشم از مهستی شاهرخی و فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق از شیائولو گوئو را با تکیه بر نظریه «فرودست» از «گایاتری چاکراورتی اسپیوک» تحلیل و بررسی کند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد پسااستعماری صورت گرفته است، هر دو رمان یادشده براساس مؤلفه های زبان، دیگری در حاشیه، اروپامحوری، مردسالاری و نادیده گرفتن عاملیت زنانه، فرودستی و عدم امکان بیان زن، نیاز به مرد، نیاز به تشکیل خانواده و موقعیت اجتماعی اقتصادی، تطبیق و مصداق یابی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد هر دو زن در کشور مقصد و در رابطه عاشقانه شان نادیده گرفته می شوند و اعتمادبه نفسشان کاهش می یابد. آن ها جایگاه مناسبی نمی یابند و در اجتماع پذیرفته نمی شوند و تفاوتشان با سایرین همواره درجهت تثبیت فرودستی به ایشان القا می شود. کتایون و تسوانگ با وجود ترغیب توسط معشوق برای زندگی به سبک اروپایی و گاه گردن نهادن به این توصیه ها، همچنان «دیگری» می مانند؛ دیگری هایی که حتی توان و صدایی برای ابراز خود ندارند. با اینکه هر دو حداقل در رابطه عاشقانه شان سعی می کنند نظراتشان را مطرح کنند؛ اما این مسئله تغییری در شرایط و برخورد دیگران ایجاد نمی کند. درنهایت هیچ کدام کاملاً موفق نمی شوند. آن ها در بهترین حالت توانسته اند این را بیان کنند که چگونه فرودست فرصت و امکانی برای گفتن و شنیده شدن ندارد. حتی اگر در مورد جایگاه و شرایطش آگاهی کسب کرده باشد و برای آن تلاش کند، دغدغه های زن فرودست از نظر حداقل نظام امپریالیست و اجتماع مردسالار چندان ارزشی ندارد.