بهادر زمانی

بهادر زمانی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی دانشگاه هنر اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۱.

بازشناسی مؤلفه های «سکونتگاه» (مطالعه موردی: محله مجمر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان سکونتگاه محله مجمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۲
سیطره معماری مدرن در دهه های قبل و رشد فزاینده ابعاد شهرنشینی در طی دهه های اخیر موجب شده که شهر و شهرسازی معاصر با چالش های تازه ای در زمینه سکونت مواجه گردد و به منظور پاسخگویی به این نیاز رو به رشد، کمیت جایگزین کیفیت شده است. در این شرایط، «سکونت» که فقط تداومی ازفضا یا مکان نیست بلکه فعالیت اساسی و زیربنایی بشر است، به ساخت و ساز سوداگرانه به معنای بالابردن صرف بناها و همچنین به معیارهای فیزیکی همجواری در محلات تنزل یافته است. در حالی که یک مکان تنها درصورتی مصداق واقعی"سکونتگاه" است که بازتاب تجربه زندگی انسان در جهان و مأنوس شدن با هستی و هویت مکان باشد و هویت فردی و جمعی را شکل داده و تثبیت کند. از آنجا که هدف مقاله حاضر، بازشناسی مؤلفه های «سکونتگاه» می باشد و روش تحقیق در مرحله دوم، «تحلیل محتوای کمّی» می باشد ، با استفاده از «مشاهده اسنادی»، محتوای منابع و اسناد با سه رویکرد فلسفی، روانشناختی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و به تعیین و تعریف مؤلفه ها پرداخته شد. تعداد ارجاعات هر مؤلفه برگرفته از تحلیل محتوای کمّی مصاحبه ها، اساس ارزیابی نمونه موردی پژوهش –محله مجمر اصفهان- بوده است. نتایج نشان می دهد که: - از بین مؤلفه های نامبرده «وابستگی مکانی» بیشترین ارجاع را در مصاحبه با ساکنین دارد که نشان دهنده آن است که در بین مؤلفه های سکونتگاه، ساکنین محله مجمر به لحاظ کارکردی، زیبایی شناسانه و دسترسی به فضاهای خدماتی، آموزشی و درمانی از این محله رضایت دارند. «این همانی» دومین مؤلفه پرتکرار بوده است و ازآنجا که این مؤلفه به تصورپذیری فضاها می پردازد، نشان دهنده آن است که ساکنین محله مجمر، تصویرذهنی روشنی از محله خود دارند. به طور کلی در محله مجمر به عنوان مصداق سکونتگاه وجوه « ذهنی- عینی» بیشترین نقش را ایفا می کنند و وجوه صرفاً «ذهنی» در درجات بعدی قرار دارند. - از آنجا که کمترین ارجاع به «هویت اجتماعی» که مؤلفه ای «ذهنی- عینی» می باشد تعلق دارد، نتیجه عنوان شده در سطر قبل به سطح «فردی» اختصاص دارد، اما در سطح «جمعی» مؤلفه های «ذهنی» کارایی بیشتری دارند. به طوری که تعاملات اجتماعی سومین مؤلفه پر تکرار در محله مجمر بوده است.
۲۲.

فراتحلیل مطالعات دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل دلبستگی به مکان هویت مکانی وابستگی مکانی علایق مکانی پیوند اجتماعی با مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۵
مفهوم دلبستگی به مکان، در مقایسه با سایر مفاهیم مورد استفاده در زمینه توصیف پیوند بین فرد و قرارگاه، بیشترین استعمال را دارد. که این موضوع به تنوع تعاریف، منجر گردیده و لزوم طبقه بندی نتایج مطالعات را می طلبد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه «دلبستگی به مکان» اجرا شده است. تا از ترکیب این نتایج، شدت تأثیر هر یک از عوامل مؤثر بر سازه دلبستگی به مکان، از طریق اثر متوسط، محاسبه گردد و مؤثرترین عامل بر دلبستگی به مکان، از بین 4 سنجه: هویت مکانی، وابستگی مکانی، علایق مکانی و پیوند اجتماعی با مکان، مشخص گردد. به منظور بررسی هدف اصلی تحقیق، روش فراتحلیل مورد استفاده قرار گرفته است و مقالات علمی و پژوهشی فارسی و انگلیسی منتشر شده، بدون اعمال محدودیت مکانی و زمانی، جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. از مجموع 49 مقاله اولیه که با جستجوی الکترونیک در مجلات نمایه شده در پایگاههای اطلاعاتی: Taylor & Francis Science Direct, Wiley, Proquest, Sid, Magiran, با کلیدواژه های: Place attachment و دلبستگی به مکان به دست آمده اند، درنهایت 18 مقاله به منظور انجام فراتحلیل انتخاب گردید. به منظور انجام محاسبات آماری و تجزیه و تحلیل نتایج فراتحلیل از نرم افزار Comprehensive Meta Analysis V2 بهره گرفته شده است. با استفاده از نرم افزارCMA ناهمگونی میان پژوهش ها با آزمون Q کوکران بررسی شد و با توجه به نتیجه آن، از مدل تصادفی برای استخراج اثرمتوسط بهره گرفته شد. نتایج تحلیل، نشان می دهد که «علایق مکانی» بیشترین تأثیر را در ارزیابی دلبستگی به مکان دارد و پس از آن «هویت مکانی»، «پیوند اجتماعی با مکان» و «وابستگی مکانی» قرار می گیرند.
۲۳.

بازنگری بر پایه های مشترک نظریه های مناسک تعامل و نحو فضا

تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۷۶۹
شکل گیری فرآیندهای اجتماعی در متن زندگی روزمره در شهر و رابطه اجتماع و فضا موضوعی است که نظریه نحو فضا از دیدگاهی فضایی به آن پرداخته است. این نظریه که زیربنای اجتماعی خود را از نظریات دورکیم با رویکرد کلان الهام گرفته است، در مواردی هنوز ابهاماتی از دیدگاه حوزه جامعه شناسی دارد. از سویی دیگر نظریه مناسک تعامل نیز بر پایه همان سنت دورکیمی، اما در جامعه شناسی خرد بنا شده، و در بعد فضایی که بدان اشاره می کند ناتمام مانده است. هردو این نظریه ها به نقش اساسی مفهوم هم حضوری در شکل گیری فرآیندهای اجتماعی اشاره می کنند اما هر یک از رویکردی متفاوت به اهمیت هم حضوری می رسند. بازنگری بر این دو نظریه و مفاهیم مشترک آن ها از طریق مروری بر ادبیات، به نظریه لیبست می رسد که ترکیب این دو نظریه را پاسخ به سوال هایی می داند که در متن هر یک از آن ها بی جواب مانده اند. چنین نظریه ای می تواند از سویی پشتوانه مباحث اجتماعی مطرح شده در نظریه نحو فضا را تقویت کند و از دیگر سو بعد فضایی نظریات اجتماعی را در حوزه جامعه شناسی روشن تر سازد.
۲۴.

ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند تحلیل شبکه دلبستگی مکانی عوامل دلبستگی مکانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۲۹۹۸
محلات از جمله عناصر سازنده ی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگی شان و دلبستگی مکانی ایشان عهده دار بوده اند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگی شان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روش شناسانه ای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشته اند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزه ی دلبستگی مکانی گردیده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل مؤثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای به ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تأثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی می باشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطره انگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند. علاوه بر این بررسی مؤلفه های 6 گانه ی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیبایی شناختی، تجربی ادراکی و زیست محیطی، بیانگر تأثیرگذاری تمام مؤلفه ها بر دلبستگی مکانی بوده که مؤید ساخت سه بعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
۲۵.

نظریه هنجاری و ویژگی های آن در مطالعات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۶۷
در دهه های اخیر و پس از دوره تسلط دیدگاه های پوزیتیویستی بر نظام های علمی مرتبط با شهر و شهرسازی، طیف وسیعی از نظریات ارزش مدار عرضه شده اند که در پی ارائه الزامات و بایدهای طراحی و برنامه ریزی شهر برآمده اند. به رغم تعداد قابل توجه این نظریات، ارائه تعریفی صریح و روشن از نظریه هنجاری و ابعاد و ویژگی های آن کمتر مورد توجه بوده است. بر اساس این مقاله حاضر کوشیده با بررسی طیف وسیعی از نظریات هنجاری در مطالعات شهری و مبتنی بر نظریه ویتگنشتاین، «شباهت خانوادگی» میان آنها را به عنوان ویژگی های نظریه هنجاری در شهرسازی معرفی کند. بدین ترتیب پنج گزاره را می توان به عنوان ویژگی های نظریه هنجاری برشمرد: نظریه هنجاری در پی تبیین شهر خوب است؛ نظریه هنجاری، آرمان گرا نیست؛ نظریه هنجاری به طور عمده مربوط به عصر پسا-پوزیتیویسم است، در نتیجه از هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی متفاوتی تبعیت می کند؛ نظریه هنجاری منحصر به فرآیند یا فرآورده نیست و سرانجام نظریه هنجاری مبتنی بر زیربناهای ارزشی است.
۲۶.

آمیخته پژوهی مولفه های موثر بر ادراک حس زمان در مکان شهری مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس زمان عوامل محیطی هنجارهای محیطی روش ترکیبی میدان نقش جهان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
زمان در طراحی شهری از مباحثی است که در موارد اندکی بدان پرداخته شده است. بعد زمان به ناچار بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. تجربه ذهنی از زمان، متأثر از برخی متغیرهای مکان است. پس از ارائه ایده اولیه پژوهش با اتکا به حوزه های نظری موجود در باب ادراک زمان، هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ادراک زمان در مکان شهری و بررسی ارتباط، میان عناصری است که تحت زمان در مکان تغییر می کنند. برای دستیابی به این هدف پژوهش، میدان نقش جهان اصفهان به صورت موردپژوهی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته پژوهی اکتشافی) مورد بررسی قرار گرفته است. آمیخته پژوهی به دلیل بهره مندی توأمان از روش های کمی و کیفی و رفع کاستی های آنها امکان درک همه جانبه از موضوع را فراهم می کند. از این رو نوشتار پیشِ رو دو هدف عمده را پیگیری می کند. نخست، سعی نموده تا تجارب زیسته افراد از ادراک حس زمان در شهر را با استفاده از روش پدیدارشناسی(روش پایه پژوهش) که یک رویکرد کیفی است، مورد شناخت و تبیین قرار دهد که براساس آن سه مفهوم(تم) اصلی استخراج شده که در مجموع، ادراک پدیده حس زمان براساس آنها در ذهن مردم شکل می گیرد. این سه مفهوم عبارتند از: «حس آهنگین بودن (ریتم)»، «حس ضرب آهنگ مکان» و«حس تغییر» که تحت تأثیر مضامین و زیرمضمون ها، مؤید مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش اند. دوم، برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، روش کمی پیش گرفته شده است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
۲۷.

نقش مؤلفه های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی مطالعه موردی: محور علیقلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر حسی حواس پنج گانه حس زمان کیفیت فضای شهری محور علیقلی آقا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۵۲
شهر و فضاهای شهری افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های محسوس دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و شکل گیری خاطرات گردند. در گذشته کیفیت های ناشی از محرک های حسی مانند بوی نان تازه، ادویه و عطر، صدای سم اسب و چرخ گاری، صدای چکش مسگرها در محلات و بازارهای تاریخی به کالبد فضاهای شهری روح می بخشیدند. درحالی که منظر حسی در کالبد بی جان شهرهای امروزی متأثر از بوی دود و صدای بوق خودروها و مدرنیته شهری رنگ باخته است. از طرفی به دلیل تسلط و تفوق حس بینایی در فرایند ادراک، دریافت های ناشی از دیگر محرک های حسی همچون صداها، بوها، مزه ها و نمودهای حس زمان با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان قرار می گیرند؛ در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول می باشد. این مقاله ضمن تبیین رویکرد منظر حسی، تأثیر مؤلفه های آن را بر کیفیت محورهای مجهز محلی مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی است که با راهبرد همبستگی انجام شده است. محور علیقلی آقا از جمله محورهای تاریخی و مراکز محله ای فعال در شهر اصفهان می باشد که از دیرباز به دلیل دارا بودن عناصری چون مادی، بازارچه، مسجد و حمام، محوری پویا و سرزنده، دارای کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف ساکنان بوده؛ هرچند امروزه این کیفیت ها رو به افول هستند. در این مقاله پس از تبیین عناصر و کیفیت های منظر حسی، معیارهای ارزیابی کیفیت محورهای محلی با رویکرد منظر حسی در چهار سطح استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای سطح چهارم (شاخص ها)، پرسشنامه طبق طیف هفت گزینه ای لیکرت تنظیم گردید و با استفاده از تکنیک های مشاهده میدانی، نقشه برداری رفتاری، مطالعات حس گردی، صدا گردی، مصاحبه و عکسبرداری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی کیفیت مؤلفه ها در محور علیقلی آقا مورد برداشت، ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های منظر حسی و معیارهای کیفیت محور محلی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های منظر حسی بر کیفیت های محور، اهمیت شاخص حس زمان بیش از دیگر شاخص ها می باشد و پس از آن به ترتیب مناظر بساوایی، بویایی، چشایی، صوتی و منظر بصری قرار دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان