فرشته سادات مرتضوی نصیری

فرشته سادات مرتضوی نصیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

رابطه فاجعه آفرینی و اضطراب مرتبط با درد با ناتوانی ناشی از سردرد در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب میگرن درد فاجعه آفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۷ تعداد دانلود : ۶۵۶
زمینه و هدف: میگرن یکی از شایع ترین انواع سردرد می باشد که تأثیر بسزایی بر عملکرد بیماران و حتی منجر به ناتوانی آن ها می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین فاجعه آفرینی و اضطراب ناشی از درد میگرن با سلامت بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی- همبستگی، بر روی 178 بیمار مبتلا به سردرد میگرن انجام شد. این افراد به مطب های خصوصی متخصصان مغز و اعصاب و بیمارستان های شهر تهران مراجعه کردند و مبتلا به میگرن توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب تشخیص داده شدند. انتخاب بیماران به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. آن ها 3 پرسش نامه سنجش ناتوانی ناشی از سردرد (Headache Disability Inventory یا HDI)، فاجعه آفرینی درد (Pain Catastrophizing Scale یا PCS) و اضطراب درد (Pain Anxiety Symptoms Scale یا PASS-20) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، بین هر دو متغیر فاجعه آفرینی (64/0 = R) و اضطراب مرتبط با درد (62/0 = R) با ناتوانی ناشی از سردرد، همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت. اضطراب مرتبط با درد قادر به پیش بینی 36 درصد از واریانس ناتوانی ناشی از سردرد بود (001/0 > P) که با ورود خرده مقیاس های متغیر فاجعه آفرینی، از میزان این پیش بینی کاسته شد. این موضوع تأثیر بسزای متغیر فاجعه انگاری و خرده مقیاس های آن را در پیش بینی میزان ناتوانی ناشی از سردرد نشان داد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش متغیرهای روان شناختی در پیش بینی ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مبتلا به میگرن تأکید نمود. بر اساس نتایج این مطالعه، سطح فاجعه آفرینی می تواند ناتوانی ناشی از سردرد را پیش بینی کند. بنابراین، توجه به نقش فاجعه آفرینی مبتلایان به سردرد میگرنی مزمن، یکی از مضامین بالینی این پژوهش به شمار می رود. این موضوع می تواند به افزایش کیفیت زندگی مبتلایان به میگرن کمک نماید.
۲.

مقایسه میزان سرمایه ی اجتماعی دانش آموزان نوجوان شهر تهران: نقش جنس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی جنس نوجوان دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۵۸
مقدمه: سرمایه اجتماعی به مجموعه منابعی گفته می شود که هر فرد یا گروه برای برقراری ارتباط در اختیار دارد، این منابع با فراهم آوردن حمایت های عاطفی و روانی نقش مؤثری در ارتقاء سلامت روان افراد دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرمایه اجتماعی و مؤلفه های دوگانه آن بین دانش آموزان دختر و پسر شهر تهران انجام گرفت.  روش:جامعه آماری این پژوهش، نوجوانان 12 تا 18 ساله شهر تهران بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 255 نفر (109 دختر و 146 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سرمایه ی اجتماعی دانش آموزان نوجوان (SCQ-AS؛ پاویا و همکاران، 2014) استفاده شد. این پرسشنامه توسط پژوهشگران حاضر هنجاریابی و برای نخستین بار به کار گرفته شد. در نسخه هنجار شده برای نوجوانان ایرانی ساختار دوعاملی به دست آمد. توزیع داده های مربوط به متغیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن غیرطبیعی بود. بنابراین داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون U مان ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: دختران نسبت به پسران در سطوح بالاتری از سرمایه اجتماعی قرار دارند. در بعد «انسجام اجتماعی در مدرسه» نیز نمرات دختران سطوح بالاتری را نشان می دهد. در بعد «اعتماد» اگرچه پسران نمرات بالاتری را کسب کرده اند اما تفاوت نمرات در این بعد بین دو گروه معنادار نیست. نتیجه گیری: جنس دانش2آموزان در میزان سرمایه اجتماعی آن ها تأثیر گذار است. یافته های این پژوهش می تواند در تدارک بسته های آموزشی مخصوص والدین و معلمان و کمک به ارتقای سلامت روان شناختی دانش آموزان نوجوان مفید واقع شود.
۳.

سبک های فرزندپروری ادراک شده و ترس از ارزشیابی منفی: مقایسه دختران نوجوان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های فرزندپروری ادراک شده ترس از ارزشیابی منفی نوجوانان تیزهوش و عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۱۷
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین ابعاد سبک های فرزندپروری و ترس از ارزشیابی منفی و شناخت تفاوت این رابطه بین دختران نوجوان تیزهوش و عادی بود. بدین منظور بر اساس یک پژوهش زمینه یابی، نمونه ای متشکل از 137 دختر دبیرستانی (34 نفر تیزهوش؛ 103 نفر عادی) توسط نسخه کوتاه مقیاس ترس از ارزشیابی منفی (FNES-B؛ لیری،1983) و پرسشنامه ادراک از شیوه های فرزندپروری (PSQ؛ شفر،1965) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها توسط روش همبستگی و آزمون z مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند: 1) بین مؤلفه مهار سبک های فرزندپروری و ترس از ارزشیابی منفی همبستگی مثبت وجود دارد ،2) بین مؤلفه محبت با ترس از ارزشیابی منفی همبستگی معنادار وجود ندارد، 3) درگروه نوجوانان عادی، بُعد مهار با ترس از ارزشیابی منفی رابطه معناداری نداشت، در حالی که این رابطه در گروه دانش آموزان تیزهوش مثبت و معنادار بود، 4) محاسبه آزمون z تفاوتی را در این همبستگی بین دو گروه نشان نداد. در مجموع، یافته های پژوهش نشان دادند هر چه اعمال مهار بر فرزندان بیشتر باشد حساسیت آنها نسبت به ارزشیابی های منفی دیگران افزایش می یابد و این اثر در مورد فرزندان تیزهوش بارزتر است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان