محمدرضا پورزرگر

محمدرضا پورزرگر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

شناسایی مؤلفه های کیفی مؤثر بر فضاهای باز مسکونی بر اساس بوم شناسی فرهنگی؛ مطالعه موردی: بناهای مسکونی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 800
با افزایش جمعیت شهرها و احداث مجتمع های مسکونی، امروزه فضاهای باز در مجتمع های مسکونی جایگزین حیاط درخانه های سنتی شده اند. فضاهای باز همواره عملکردهای متنوعی در بناهای مسکونی داشته و پاسخگو بودن این فضاها به نیازهای مختلف فردی، اجتماعی و فرهنگی ساکنین از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش مشخص کردن مؤلفه های مؤثر برکیفیت فضاهای باز مسکونی شهر تبریز، از نظر بوم شناسی فرهنگی است که با روش تحلیلی - توصیفی و موردی انجام شده است. بخشی از اطلاعات کیفی مورد نیاز با رجوع به منابع اسنادی و کتابخانه ای و بخش دیگر از طریق پرسشنامه و مشاهده، گردآوری شده است. در این تحقیق تعداد پنج نمونه از بناهای مسکونی شهر تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و فضاهای باز از سه جنبه کالبدی، احساسی و ادراکی از نظر ساکنین مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش پایایی و روایی تحقیق از روش AVE و CR و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مقایسه میانگین و انحراف معیار و بررسی همبستگی استفاده شد. یافته های تحقیق مؤید این است که شاخص های کالبدی - کارکردی و احساسی نقش مؤثری در افزایش کیفیت فضاهای باز ایفا کرده و بین شاخص های مذکور رابطه ای مستقیم وجود دارد. در مورد ارتباط شاخص های کالبدی، ادراکی، احساسی با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که سازمان و ساختار کالبدی و همچنین فعالیت ها (شاخص های کالبدی) بر روی تصور و ادراک افراد از فضاهای باز بناهای مسکونی تأثیر می گذارند (شاخص های ادراکی)، ولی توانایی خلق مفاهیم احساسی و اجتماعی برای ساکنین است (شاخص های احساسی) که به فضاهای باز هویت فرهنگی می بخشد. توجه به نمادها و نشانه های فرهنگی و حافظه تاریخی ساکنین، وجود عناصر طبیعی مانند آب و فضای سبز، تعریف مرزهای مشخص میان عرصه و اعیان ساختمان و خوانایی فضاهای باز، در ارتقاء کیفیت محیطی و فرهنگی فضاهای باز مسکونی بسیار مؤثر هستند. 
۲۲.

کاربست نظریه قابلیت های محیط جهت خلوت گزینی ساکنین در مسکن معاصر؛ مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه قابلیت محیط خلوت اجتماع پذیری آپارتمان مسکونی کوتاه مرتبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 261 تعداد دانلود : 415
امروزه با افزایش نرخ رشد جمعیت و بالا رفتن قیمت زمین و مسکن، مساحت آپارتمان های مسکونی در کلان شهرها کاهش یافته که منجر به تعرض به خلوت و حریم شخصی ساکنین آپارتمان ها گردیده است. بااین حال ازآنجایی که باید قابلیتی در محیط وجود داشته باشد که یک رفتار در آن محیط تحقق یابد، می توان از هر یک از قابلیت های موجود در محیط به منظور خلوت گزینی بهره جست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی به بررسی ماهیت خلوت و چگونگی تحقق آن ازطریق نظریه قابلیت های محیطی می پردازد. در این پژوهش این پرسش مطرح است که چگونه می توان از نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه بهره جست؟ که به منظور پاسخ به پرسش اصلی تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی مبانی نظری، تعدادی نمونه مطالعاتی انتخاب و به بررسی وضع موجود در آنان از منظر امکان سنجی کاربست نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی پرداخته شد. در ادامه بر اساس مؤلفه های تنظیم شده بر پایه مطالعات کتابخانه ای و وضع موجود در نمونه های موردمطالعه، پرسش نامه های تخصصی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار داده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش با استفاده از آزمون T-Test، فریدمن، تحلیل عاملی و روش مدل سازی معادلات ساختاری است که در این بخش از پژوهش از دو نرم افزار smartpls3 و spss22 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بعد «فرهنگی - اجتماعی» با میانگین رتبه ای 43/2 بیشترین تأثیر را از منظر چگونگی خلوت گزینی و تحقق آن در مسکن از سوی ساکنین ایفا می کند. در ادامه بعد «کالبدی» با میانگین رتبه ای 01/2 و بعد معنایی با میانگین رتبه ای 56/1 به ترتیب بعد از بعد «فرهنگی - اجتماعی» بیشترین تأثیر را بر خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه ایفا می کند. بر اساس نتایج تحقیق، یکی از علل تنزل کیفیت خلوت گزینی ساکنین توجه صرف طراحان به ویژگی های عملکردی در طراحی و عدم توجه به ویژگی های فرهنگی و الگوهای رفتاری آنان است.
۲۳.

سنجش شاخصهایِ خلاقیت در فرآیند طراحی معماری در مرحله قبل و بعد آموزش پژوهش محور (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای اموزش معماری خلاقیت روشهای طراحی خلاقیت آزمون خلاقیت عابدی و تورنس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 777 تعداد دانلود : 243
در رابطه با چرایی نبودِ سیستم آموزشی کارآمد در آموزش خلّاقیت بالاخص در معماری، اولین گام پیش از اقدام عملی برای آموزش، تعیین اهداف آن و تطبیق سازگاری محتوای برنامه های عملی کلاسی و فرایند آموزش در دروس و بالاخص دروس طراحی همراه با شناسایی ابعاد میزان خلاقیت عمومی (آزمون خلّاقیت تورنس و عابدی) است. برای سنجش کارآیی هر محتوای آموزشی و منجمله: سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری در طراحی معماری و شهرسازی، ارائه نتایج تجربه آموزش این دروس می تواند امری راهگشار در خلال تجربه های آموزش خلّاق معماری بشمار رود. بر این اساس، در این مقاله آموزش پژوهش محور مبتنی بر شاخصهای خلّاقیت (سیالی، بسط، ابتکار، و انعطاف پذیری) در دروس طراحی معماری مورد توجه است. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از روش «توصیفی- تحلیلی» و «روش عملی- پراگماتیسمی همراه با روش پیمایشی آزمون سنجی خلّاقیت بر اساس روشهای آموزش خلّاق در یک جامعه آماری از دانشجویان معماری دانشگاه آزاد اسلامی است. برای تعیین میزان تاثیرگذاری فرآیند آموزش خلّاقیت به دانشجویان معماری، از دو آزمون استفاده شده است؛ یکی آزمون «سنجش خلّاقیت عابدی» که به منظر «هنجاریابی مقدماتی» به کار رفت و دیگری آزمون تفکّر خلّاق تورنس که از آن به عنوان ملاکی برای «سنجش روایی همزمان آزمون» خلّاقیت عابدی استفاده شد. لذا در این مقاله ضمن اشاره به مفهوم آموزش بطور عام، به آموزش معماری بطور اخص پرداخته شده و سپس در رویکردی تحلیلی، به مقوله روشها و مدل های آموزش در معماری پرداخته می شود. در پایان نیز به ارائه برخی مدلها و الگوهای آموزشی در این زمینه اقدام می شود. همچنین تجربه آموزش این دروس در قالب آموزش پژوهش محور با تمکین بر آزمون خلاقیت عابدی و تورنس ارائه شده و نتایجی چند در راستای آموزش خلّاق در معماری مورد اشاره قرار می گیرد.
۲۴.

تبیین مبانی آموزشِ معماریِ طبیعت گرا در معماری و شهرسازی بر اساس مدلهای آموزشِ پژوهش محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش پژوهش محور الگوها و مدلهای آموزش معماری و شهرسازی الگوبرداری از طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 741 تعداد دانلود : 699
امروزه اموزش در فرآیند یادگیری نقشی بی بدیل یافته است که تغییرات در نظام های آموزشی سراسر دنیا گواهی بر این امر است. این امر در شرایط امروز به تغییر رویه در مدلها و روشهای آموزش خاصه در ارتباط با ساختار پژوهش و جایگاه ان معطوف شده و نیاز به دگدگونی دیدگاه های رایج و دستیابی به الگوهای اموزش پژوهش محور در معماری و شهرسازی را رقم زده است. لذا در این مقاله ضمن اشاره به مفهوم آموزش، به مقولات وابسته و پیوسته با مقوله تاریخچه آموزش بطور عام و آموزش معماری بطور اخص پرداخته شده و سپس در رویکردی تحلیلی، به الگوها و مدل های آموزش پژوهش محور در شهرسازی و معماری پرداخته می شود. در انتها نیز به ارائه برخی راهکارهای آموزشی در قالب سیاستها و برنامه های عملی در این زمینه اقدام می شود که بر اساس مطالعات و بررسی الگوها و روشهای آموزش معماری و با تعمیم دهی آنها به حوزه آموزشی معماری، برخی از رویکردهای پیشنهادی آموزش عبارتند از: «محیط طراحی و آموزش آفرینشگَری در معماری»؛ «فرآیند طراحی و آموزش آفرینشگَری در معماری»؛ «فرآیند ذهنی و آفرینشگَری در معماری»؛ «ویژگیهای فردی و آفرینشگَری در معماری» و همچنین بر اساس مطالعات و بررسی الگوها و روشهای آموزش معماری و با تعمیم دهی آنها به حوزه آموزشی معماری طبیعت گرا، برخی از شیوه های پیشنهادی آموزش عبارتند از: «آموزش مبتنی بر پویایی»؛ «آموزش مبتنی بر خلاقیت»؛ «آموزش مبتنی بر اقتضایات»؛ «آموزش مبتنی بر تجربه پذیری»؛ «آموزش مبتنی بر خودشکوفایی»؛ «آموزش مبتنی بر خوداعتمادی»؛ «آموزش مبتنی بر فرصت سازی»؛ و «آموزش مبتنی بر تجربه بالینی».

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان