صدیقه ابراهیمی علویکلایی

صدیقه ابراهیمی علویکلایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکیزوفرنیا کیفیت زندگی سلامت روانی افسردگی اساسی دوقطبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات سایکوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی دوقطبی
تعداد بازدید : ۱۸۸۳ تعداد دانلود : ۷۸۱
هدف این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار بود. جامعه آماری این پژوهش را همسران بیماران اسکیزوفرن، دوقطبی و افسرده اساسی مراجعه کننده به بخش روان پزشکی بیمارستان امام حسین(ع) و بیمارستان روان پزشکی رازی، همین طور همسران بیماران اسکیزوفرن در انجمن حمایت از افراد اسکیزوفرن «احبا» و همسران افراد بهنجار تشکیل داده بودند. برای این منظور 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 40 نفر از همسران افراد بهنجار به صورت غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های سنجش کیفیت زندگی (SF-36) و سنجش سلامت روانی (SCL-90-R) پاسخ دادند. این پژوهش از ن وع مطالعات پس رویدادی (علی-مقایسه ای) ب وده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، با استفاده از روش های آمار توصیفی و به وسیله آزمون «کروسکال والیس» و «یو من ویتنی» نتایج زیر به دست آمد: بین همسران افراد بهنجار، دوقطبی، افسرده اساسی و اسکیزوفرن به لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. بین همسران افراد بهنجار، دوقطبی، افسرده اساسی و اسکیزوفرن به لحاظ تمامی مؤلفه های سلامت روانی تفاوت معنادار وجود دارد. براین اساس، می توان بیان داشت، تجربیات روانی بیماران مبتلا به اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی و افسردگی اساسی می تواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسرانشان تأثیر داشته باشد. هم چنین هر یک از اختلال های فوق با توجه به تفاوت نشانه هایشان می توانند تأثیرات مختلفی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران این بیماران داشته باشند.
۲.

الگویابی خلاقیت در ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت سیستم های مغزی رفتاری خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه: با توجه به اهمیت نقش سیستم های مغزی رفتاری در یادگیری فراگیران، خصوصاً دوره های آموزشی، بررسی ارتباط آن با متغیرهای تحصیلی ضروری به نظر می رسد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف الگویابی خلاقیت در ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر گنبد انجام شد. روش: روش تحقیق از نوع روش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری به طور خاص معادلات رگرسیونی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم در سه پایه (اول، دوم و سوم) شهرستان گنبد کاووس بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای  تعداد 230 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994)، پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999)، و پرسشنامه ی خلاقیت عابدی (1373) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها:   نتایج نشان داد که بین خلاقیت، سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی رابطه وجود دارد. و مدل پژوهش با برازش مناسب تایید گردید. همچنین 15 درصد از واریانس خودکارامدی تحصیلی توسط خلاقیت و سیستم های مغزی رفتاری مورد تبیین قرار گرفت. نتیجه گیری:  براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که با افزایش خلاقیت و سیستم های مغزی رفتاری می توان خودکارآمدی تحصیلی را در دانش آموزان افزایش داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان