مهدی معینی

مهدی معینی

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه سیستان و بلوچستان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

فضای مجازی، همنشینی و رفتارهای پرخطر: مطالعه رابطه همنشینی دانشجویان در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای واقعی و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همنشینی افتراقی رفتارهای پرخطر فضای مجازی فضای واقعی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۸۲
زمینه و هدف: فضای مجازی به افراد با علایق مشترک امکان می دهد یکدیگر را بیابند، تعامل و همنشینی داشته و رفتارهای هرچند ناهنجار و پر خطر را یاد بگیرند و تقویت کنند. این فضا محدودیت های زمانی، مکانی و نظارت -های اجتماعی حاکم بر رفتارها و همنشینی های افراد را برداشته و چندان مشخص نیست این تعاملات مجازی تا چه اندازه بر رفتارهای پر خطر جوانان مؤثر است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه همنشینی در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی انجام شده است.  روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی می باشد و مطالعه با رویکردی کمی و روش پیمایش انجام شده است. نمونه آماری 400 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بوده اند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و پرسشنامه را تکمیل کرده اند. از روایی پژوهش با شیوه اعتبار صوری و از پایایی مقیاس ها با آزمون آلفای کرونباخ اطمینان حاصل شده است. یافته ها: یافته های استنباطی نشان داد، بین استفاده از موبایل، اینترنت و در نهایت همنشینی در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد متغیر همنشینی در فضای مجازی 37 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی را تبیین می کند. نتیجه گیری: فضای مجازی نه تنها عرصه ای برای یادگیری رفتارهای پرخطر بلکه محیطی برای ظهور و بروز آنهاست؛ تأثیر همنشینی های مجازی بر رفتارهای پرخطر(مجازی و واقعی)، بیشتر از همنشینی ها در فضای واقعی است. یافته های این پژوهش از یک سو ضرورت بازنگری در نظریه همنشینی افتراقی را با توجه به فضای نوظهور مجازی خاطرنشان می کند و از سوی دیگر ضرورت توجه و نظارت بیشتر خانواده ها و مسئولان انتظامی در پیشگیری از آسیب ها و مخاطرات فضای مجازی را گوشزد می کند.
۲.

بررسی رابطه مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان: مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جوانان مهارت های اجتماعی شیراز رفتارهای پرخطر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
تعداد بازدید : ۲۲۵۲ تعداد دانلود : ۸۶۲
پژوهش حاضر با استفاده از نظریه کنترل اجتماعی تراویس هیرشی به عنوان چارچوب نظری پژوهش به بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان پرداخته است. بر مبنای روش پیمایشی، داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه از تعداد 600 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله شهر شیراز به روش نمونه گیری چندمرحله ای مختلط گردآوری شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد بین درآمد، دلبستگی به خانواده و دوستان، تعهد به هنجارها، مشارکت، باور به اصول اخلاقی، مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، به لحاظ رفتارهای پرخطر، بین جنس، وضعیت تأهل، طبقه اجتماعی، ساختار خانواده تفاوت معناداری وجود داشت. اما بین سن، تحصیلات و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری مشاهده نشد. معادله رگرسیونی مربوط به تحلیل چند متغیره متغیرهای مستقل برای پیش بینی متغیر وابسته رفتارهای پرخطر نیز نشان داد که در مجموع، چهار متغیر تعهد به هنجارها، جنس (مرد)، باور به اصول اخلاقی و مهارت های اجتماعی توانستند 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
۳.

بررسی عوامل اجتماعی – اقتصادی مرتبط با مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان مشارکت سیاسی طبقه اجتماعی برازجان روابط ساختاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۲۸
کیفیت مشارکت زنان در زندگی سیاسی تحت تأثیر ساخت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی و پایه های ایدئولوژیکی روابط اجتماعی می باشد. با توجه به این که زنان دارای نقش دوگانه ای در حوزه های تولیدی و بازتولیدی می باشند، اما هنوز مشارکت آنها در ساختار رسمی سیاسی و فرایندهای آن، جایی که تصمیمات با در نظر گرفتن استفاده از منابع اجتماعی تولید شده به وسیله مردان و زنان گرفته می شوند، مهم تلقی نمی شود. بنابراین، بررسی جایگاه زنان در سیاست، مستلزم توجه به کلیت سیستم و ساختار اجتماعی و دگرگون نشدن روابط ساختاری می باشد. روش پژوهش این مقاله پیمایش بوده و اطلاعات از راه ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری زنان 18 سال به بالای شهر برازجان می باشد. تعداد 273 نفر با استفاده از جدول لین به عنوان نمونه به شیوه تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویه ها استفاده شد .میزان آلفای کرونباخ برای مشارکت سیاسی 86% می باشد. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و روش رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که محل تولد، تحصیلات، شغل، طبقه اجتماعی، جهت گیری مذهبی، درآمد، استفاده از رسانه های جمعی، سیاسی بودن خانواده، سیاسی بودن دوستان و علاقه به برنامه های سیاسی با مشارکت سیاسی زنان رابطه معناداری دارند. بین سن، وضعیت تأهل و قومیت با مشارکت سیاسی رابطه معناداری مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پنج متغیر جهت گیری مذهبی، سیاسی بودن دوستان، علاقه به برنامه های سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی و تحصیلات در مجموع 47 درصد از تغییرات در متغیر وابسته را تبیین کردند
۴.

بررسی عوامل موثر برگرایش به تکدی گری در شهر یاسوج در سال ۱۳۹۶

کلید واژه ها: تکدی گری بیکاری عوامل اجتماعی فقر اقتصادی عوامل ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۸ تعداد دانلود : ۹۵۵
تکدی گری یکی از پدیده های اجتماعی شایع در بسیاری از شهرها است که پیامدهای اجتماعی ناگواری دربردارد. هدف اصلی تحقیق عبارت از بررسی عوامل موثر بر گرایش به تکدی گری در شهر یاسوج است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۶ انجام شد. برای گردآوری دادهها، ۴۹ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۰ در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت. نتایج بررسی نشان داد، بین متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت جسمانی، وضعیت تأهل، بعد خانوار، فقر اقتصادی، مهاجرت و تشویق دوستان، تن پروری، ضعف وجدان اخلاقی،عدم نگرش منفی به تکدی گری، عدم نظارت و کنترل رسمی، عدم حمایت و تامین اجتماعی، فقر و بیکاری، تضاد طبقاتی، سابقه تکدی گری در خانواده و تکدیگری رابطه معنیداری وجود دارد. بین جنسیت و تکدیگری رابطه معنی داری یافت نشد. همچنین محاسبه رگرسیون نشان داد، ۴۵ درصد تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای فقر و بیکاری، سابقه تکدی در خانواده، زیاد بودن بعد خانوار، عدم حمایت و تامین اجتماعی، عدم نظارت و کنترل رسمی، وضعیت مهاجرت، عدم نگرش منفی به تکدیگری و وضعیت جسمانی تبیین گردید. تکدیگری بعنوان یک کنش یا فعالیت اقتصادی غیر رسمی می تواند دارای علل اقتصادی، اجتماعی، ساختاری، فرهنگی باشد. سیاستگذاران میتوانند برنامهای را طراحی کنند و همه ساله وضعیت تکدی-گری را در جامعه رصد کنند و برنامه هایی مناسب با شرایط جامعه و وضعیت کشور برای کمتر شدن تکدیگری ارائه دهند.
۵.

بررسی نقش الگوهای هویت پرداز در هویت معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری هویت فرهنگ پارادایم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
با نگاهی اجمالی به ادبیات معماری معاصر ایران بیشتر مواقع، نشانه هایی از نارضایتی منتقدین از وضع موجود همراه با اذعان به «بیهویتی» آن دیده میشود. برخی از منتقدین مسئله بیگانگی مردم و معماری را با یکدیگر بررسی کرده و از اینکه هیچیک دارای اعتبار و احترام نبوده، ابراز نگرانی میکنند. برخی نیز شباهت بین شهرهای گوناگون کشور را از علایم یک بیماری واحد میبینند که بدان مبتلا شدهاند. ازاینرو، در حال حاضر در بخش وسیعی از جامعه معماری ایران "دستیابی به یک معماری با هویت به عنوان آرزویی مشترک" مطرح است. با این همه، کمتر نظریه یا نظریاتی یافت میشود که به این پرسشها پاسخ گویند: هویت چیست، مؤلفه ها و بسترهای دخیل در شکلگیری آن و رابطه میان هویت و معماری چیست. در این راستا، نوشتار حاضر با مرور ادبیات موضوعی که درباره نظرات اندیشمندان حوزه فرهنگ و معماری است، درباره هویت و فرایند شکلگیری آن در بستر جامعه جستجو میکند. همچنین با تکیه بر نقش بیبدیل فرهنگ، به عنوان روح حاکم بر جامعه، در این فرایند ساختار هویت را شناسایی کرده و آن را در چهار سطح بررسی و بازشناسی مینماید. این سطوح در این پژوهش با عناوین "پارادایم"، "سنت"، "الگو" و "دستاوردهای فرهنگی" معرفی گردیدهاند و به نقش آنها در فرایند شکلگیری هویت و برعکس آن، بروز بحران هویت اشاره شده است. نهایت در بخش نتیجهگیری، با بهرهگیری از شیوه تحلیلی نسبت میان معماری و سطوح چهارگانه بالا و نقشی که معماری در این فرایند میتواند برعهده گیرید یا باید از آن انتظار داشت، بررسی شده است.
۶.

رتبه بندی عوامل اثرگذار بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار با استفاده از تکنیک AHP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی رابطه اجتماعی زنان کیفیت زندگی منزلت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور به ویژه زنان است. زنان به عنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار است. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی و جامعه آماری آن شامل 13 تن از زنان متأهل شاغل و خانه دار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل پنج سال سابقه خانه داری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشته جامعه شناسی هستند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچک تر از 1/0 در سطح بالا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار Expert choice انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد از بین شش عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانه دار شهرستان مهرستان، رابطه اجتماعی مهم ترین عامل است. در ادامه، امنیت اجتماعی در رتبه دوم، حمایت اجتماعی در رتبه سوم، منزلت اجتماعی در رتبه چهارم، سرمایه فرهنگی در رتبه پنجم و سلامت عمومی در رتبه ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانه دار قرار گرفتند؛ بنابراین، کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر در کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار نقش اساسی دارد.
۷.

نقش واسطه ای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری با تا ب آوری امدادگران هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری شناختی تاب آوری تنظیم هیجان سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۱
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری با تاب آوری در امدادگران هلال احمر انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی امدادگران هلال احمر از 17 شعبه هلال احمر استان آذربایجان غربی در سال 1401 بودند که از بین آن ها به صورت آنلاین و در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (CD-RISC، کانر و دیویدسون، 2003)، مقیاس سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری (BIS/BAS، کارور و وایت، 1994)، پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI، دنیس و واندروال، 2010) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال سازی رفتاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم و از طریق تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی توانستند تاب آوری را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی نقش کلیدی در تاب آوری امدادگران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای تاب آوری ضروری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان