نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیجان ها، شناخت ها و دفاع ها فرایندهای اصیل روانشناختی هستند. این متغیرهای پیچیده و چندوجهی روابط درهم تنیده ای با هم دارند. کشف جنبه-های جدید این متغیرها و روابط بین آنها از اصالت و اهمیت نظری و بالینی برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک-های دفاعی من بود. تعداد 378 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران (227 زن، 148 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا نسخه فارسی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-FTAS)، مقیاس خشم چند بعدی (MAI)، مقیاس نشخوار خشم (ARS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدیافته رابطه منفی معنادار و با سبک دفاعی رشد نایافته رابطه مثبت معنادار داشتند. همچنین راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدیافته، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدنایافته و نوروتیک رابطه مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی و سبک های دفاعی نقش واسطه ای معناداری ایفا نمی کنند. براساس یافته های این پژوهش، نقش واسطه ای راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدنایافته نیرومندتر از متغیرهای دیگر بود. از سوی دیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نقش واسطه ای نیرومند تری را در رابطه بین نشخوار خشم و سبک های دفاعی، نسبت به رابطه بین خشم و سبک های دفاعی نشان داد. براساس یافته های پژوهش حاضر نتیجه گرفته می شود که رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی یک رابطه خطی ساده نیست، بلکه متغیرهای دیگر مثل راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. یافته های پژوهش حاضر همچنین گامی نو در راستای تدوین مدل های نظری پیش بین برای سبک های دفاعی محسوب می شود.