رضا پاشا

رضا پاشا

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اهواز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۲ مورد از کل ۴۲ مورد.
۴۱.

آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی تحریف های شناختی حمایت اجتماعی همسالان کنترل روان شناختی والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۸
پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 373 نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعیLaGreca and Lopez، پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین Soenens et al.، پرسشنامه تحریف های شناختی Hamamci and Büyüköztürk و پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان Procidano and Heller بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج نشان داد کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان و تحریف های شناختی با اضطراب اجتماعی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین کنترل روان شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان بر تحریف های شناختی و اضطراب اجتماعی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ و سوبل نشان داد که تحریف های شناختی در رابطه کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان با اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تحریف های شناختی لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری فنون شناختی، تحریف های شناختی دانش آموزان را کاهش دهند.
۴۲.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتاردرمانی دیالکتیک سلامت عمومی کیفیت زندگی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۲
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1398 بودند که در انجمن ام. اس استان گیلان دارای پرونده می باشند. در این مطالعه 27 فرد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. بیماران حاضر در گروه آزمایش به مدت 12 هفته تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک (12 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979) و پرسشنامه کیفیت زندگی (واروشربون، 1992) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر سلامت عمومی (0/001>P؛ 58/0=Eta؛ 67/33=F) و کیفیت زندگی (0/001>P؛ 43/0=Eta؛ 32/17=F) افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس تأثیر معناداری داشته است. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، رفتاردرمانی دیالکتیک با بهره گیری از تکنیک های تحمل پریشانی، پذیرش و خودنظم جویی هیجانی، می تواند به عنوان روشی موثر در جهت بهبود سلامت عمومی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان