ثریا رمضان زاده

ثریا رمضان زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر مؤلفه های هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان دختر نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرمت خود دانش آموزان دختر نابینا مهارت های اجتماعی-هیجانی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۷
زمینه و هدف: نابینایی تغییرات زیادی در زندگی فرد به وجود می آورد و باعث بروز برخی مشکلات روان شناختی و اجتماعی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نابینای تلفیقی فرا گیر مدارس پذیرا و استنثنایی شهر ساری بود که در سال تحصیلی 98 - 1397 و در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بودند که با روش نمونه گیری هدف دار انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، با استفاده از پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت ) 1967 ( و هوش هیجانی شرینگ ) 1996 ( مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 12 جلسه 90 دقیقه ای مهارت های اجتماعی -هیجانی آموزش داده شد. در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله بعد از مداخله میانگین نمرات هوش هیجانی و حرمت خود گروه آزمایشی به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ) 0001 / .)P>0 نتیجه گیری: برنامه آموزشی باعث بهبود هوش هیجانی و حرمت خود نوجوانان نابینا شد؛ بنابراین توجه به متغیرهای هوش هیجانی و حرمت خود ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه دارد.
۲.

اثربخشی برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر ادراک کودکان از طلاق والدین: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه مداخله ای ادراک کودکان کودکان طلاق پژوهش مورد منفرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر ادراک کودکان از طلاق والدین بود. روش: روش پژوهشی مورد منفرد (A-B) و جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان دختر طلاق شهر بومهن بود که از میان آنها سه کودک از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه 31 سؤالی محقق ساخته ادراک کودکان از طلاق والدین (CPPDQ) استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوایی و صوری مورد تأیید متخصصان قرار گرفته و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرانباخ برای کل پرسشنامه 86/0 گزارش شده است. پس از یک جلسه خط پایه برای هر کودک برنامه مداخله ای به هر یک از کودکان، به صورت انفرادی در 8 جلسه هفتگی هر جلسه 45 دقیقه ارائه و ادراک کودکان بعد از هر جلسه، و در مرحله پیگیری مجددأ اندازه گیری، و داده ها بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آماری توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برای هر سه آزمودنی میانگین، میانه، روند و درصد غیرهمپوشی داده های مداخله بر ادراک شرکت کنندگان مؤثر بود و برنامه مداخله ای کودکان طلاق در افزایش احساسات و نگرش مثبت، کاهش احساسات منفی نسبت به طلاق والدین، بهبود روابط با والدین و همسالان و افزایش احساس شایستگی در کودکان مؤثر بوده است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج، برنامه مداخله ای کودکان طلاق را می توان به عنوان روشی مؤثر برای بهبود ادراک کودکان در واکنش به طلاق والدین شان تلقی کرد و در مراکز مشاوره و آموزشی می توان از آن استفاده کرد.
۳.

بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اخلاقی با تاب آوری روان شناختی دانش آموزان

کلید واژه ها: هوش اخلاقی هوش معنوی تاب آوری روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۳۸۲
هوش معنوی در بردارنده نوعی سازگاری و حل مسأله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش یاری می نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش اخلاقی و هوش معنوی با تاب آوری روانشناختی در دانش آموزان بود. در این مطالعه 80 نفر از دانش آموزان دختر سال تحصیلی 1389 – 1399 شهرستان بهشهر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادقی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، پرسشنامه هوش معنوی شاه حسینی و معنوی پور (1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد هوش معنوی و هوش اخلاقی می توانند 25 درصد از واریانس تاب آوری دانش آموزان را به طور معنی داری پیش بینی کنند (01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش و نقش هوش معنوی و اخلاقی در افزایش تاب آوری، در برنامه های مبتنی بر افزایش تاب آوری لازم است به این عوامل توجه شود.
۴.

بررسی تأثیر درمان کوتاه مدت راه حل محور بر پرخاشگری کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری نوجوانان کودکان مداخلات روان درمانی درمان کوتاه مدت راه حل محور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره گروهی
تعداد بازدید : ۱۵۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان کوتاه مدت راه حل محور بر پرخاشگری کودکان و نوجوانان بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی و دبیرستان شهر ساری سال تحصیلی 91-92 بودند. از این جامعه آماری دو مدرسه به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ بین آن ها اجرا شد. 32 نفر از کودکان و نوجوانانی که از نظر مشکلات رفتاری (پرخاشگری) در مرز بالینی قرار داشتند، یعنی نمره آن ها از این تست بالاتر از ۶۰ بود، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسات طبق نظریه درمان راه حل محور دی شازر تهیه شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش آماری آنووا استفاده شد. نتایج تحلیل آنوا حاکی از آن بود که میانگین نمرات پرخاشگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. بنابراین، درمان کوتاه مدت راه حل محور در کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان مؤثر بوده است.
۵.

پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: پیشرفت تحصیلی سبک های شناختی سبک های یادگیری مدارس الکترونیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۳ تعداد دانلود : ۸۸۱
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر، ۱۵۰ دانش آموز پسر سال اول دبیرستان مشغول به تحصیل در مدارس الکترونیکی شهر تهران در سال 1392، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به عنوان نمونه انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. از پرسش نامه سبک های یادگیری کلب، آزمون شکل های گروهی ویتکین و معدل پایان سال تحصیلی استفاده شد، تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) و پیشرفت تحصیلی در آزمودنی ها اندازه گیری شود. داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی، و بین سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد. هم چنین، بیشترین سبک یادگیری در دانش آموزان، جذب کننده (3/51 درصد) و حداقل سبک ترجیح داده شده به عنوان سبک غالب انطباق یابنده (۶ درصد) بود. نتایج نشان داد، سبک های یادگیری و سبک های شناختی افراد می توانند به عنوان دو متغیر مهم شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش مهمی ایفا کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان