رابطه حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی: نقش واسطه ای حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه حمایت های اجتماعی، بهزیستی روان شناختی و افسردگی با توجه به نقش واسطه گری حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی بود. 432 معلم شاغل در مدارس شهر خرم آباد مقیاس حمایت های اجتماعی (واکس و دیگران، 1986)، مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی در کار (لاگاردیا و دیگران، 2000)، مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و سیاهه افسردگی (بک، 1988) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت های اجتماعی اثر مستقیم بر بهزیستی روان شناختی و افسردگی داشت. همچنین حمایت های اجتماعی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی و کاهش افسردگی شده بود. براین اساس می توان گفت حرمت خود و ارضای نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت در محیط کار، نقش واسطه ای در رابطه بین حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی ایفا کرده است. این یافته ها بر نقش تعامل های اجتماعی در ارتقای حرمت خود و اهمیت به نیازها در محیط کار، تأکید می کند.