علی شفابخش

علی شفابخش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

علم و ایمان به عقاید دینی و رابطه آن دو از منظر امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم ایمان رابطه علم و دین امام خمینی ره عقاید دینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تعداد بازدید : ۳۰۰۴ تعداد دانلود : ۸۰۵
علم و ایمان به عقاید دینی از مهم ترین موضوعات کلام اسلامی شمرده می شوند. مبحث ایمان در کتب کلامی غالباً ذیل عنوان «الأسماء و الأحکام» مورد بررسی قرار می گیرد و، به تبع آن مسئلة علم نیز به میان می آید. علاوه بر چیستی علم و ایمان، تبیین رابطه آن دو نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در این میان، امام خمینی; نیز در آثار خود علم و ایمان و همچنین کیفیت تعامل و دادوستد میان آ ن دو را فراوان مورد بحث و تدقیق قرار داده اند. حضرت امام; بر این باور است که علم- در مقابل ایمان- عبارت است از تصدیق فکری و اعتقاد نظری. این علم از طریق دو منبع معرفتی برای انسان حاصل می شود: یا از راه «تأملات عقلانی» یا به واسطه «اخبار دینی». این «ادراک عقلی» باید به «ایمان قلبی» تبدیل شود تا مفید و اثربخش واقع گشته، عمل و اخلاق از آن پدید آید. مراد از «ایمان» هم، «تنزّل علم عقلانی به مرتبة قلب» می باشد. اعتقاد به ضرورت ابتنای ایمان دینی، بر اصول فلسفی- به ویژه بر اساس مبانی حکمت متعالیه- از سوی امام خمینی;، دیدگاه بدیعی در حوزة علم کلام است که در تقابل جدّی با رأی بسیاری از متکلمان، فقها و محدّثان قرار دارد.
۲.

چیستی فلسفة اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: برهان چیستی فلسفه اسلامیت فلسفه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۶۲۸
پیش از ورود به ساحت ف لسفه، باید به دو مسئله اساسی پاسخ داد؛ نخست اینکه فلسفه چیست و معرفت فلسفی چگونه معرفتی است؟ دیگر اینکه مراد از «اسلامی بودن» فلسفه چیست و اساساً چرا این فلسفه به «قید اسلامیت» متّصف و مقید می گردد؟ فلاسفه درباره «چیستی فلسفه» تعاریف متعدد و فراوانی ارائه کرده اند؛ در این میان صدرالمتألهین نیز دو تعریف به دست داده است که به نوبه خود اهمیت ویژه ای دارد؛ نخست اینکه فلسفه، دانش پرسش از «وجود»، عوارض، ویژگی ها و احوالات آن است که می کوشد با تلاش ها و مجاهدت های عقلانی و برهانی خود، مسئله ها و پرسش های بنیادین انسان در حوزه هستی شناسی را پاسخ گوید. همچنین فلسفه عبارت است از نظم علمی و عقلی عالَمِ عینی و خارجی، در نفس و فکر انسان. فلسفه موجود و محقَّق که تعریف آن گذشت به این معنا اسلامی است که در فضا و محیط اسلامی تکوّن و تکامل یابد و از آموزه های قرآنی و روایی در بخش های مختلف و موارد فراوان تأثیر پذیرد؛ البته این تأثّر و الهام پذیری از تعالیم دین اسلام، به اندازه ای بوده است که اگر در محیط و بستر دیگری، غیر از آن رشد می کرد، بدون تردید سیر و مسیری دور از آنچه هم اکنون شاهدیم، می یافت.
۳.

کارکرد فلسفه اسلامی در مقام تأمین مبادی تصدیقیِ وجودشناختی و معرفت شناختی علم کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه اسلامی کلام اسلامی کارکردهای فلسفه مبادی تصدیقی وجودشناختی مبادی تصدیقی معرفت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۴۸۷
برخی از مخالفان فلسفه اسلامی، فلسفه را دانشی آسیب زا و مخرب معرفی کرده، آن را عاری از هرگونه کارکرد مثبت و فاقد هر نوع فواید علمی و معرفتی پنداشته اند. ازاین رو، سایر علوم اسلامی را از فلسفه بی نیاز و مستغنی قلمداد کرده، و تأثیر و کمک رسانی فلسفه به این علوم را از اساس «مورد انکار» قرار داده اند. این مقاله بر این باور است که فلسفه اسلامی، دانشی است بسیار «کارآمد» و «اثربخش» که واجد کارکردهای متعددی در حوزه های گوناگون معرفتی می باشد. یکی از این کاربردها عبارت است از: تأمین مبادی تصدیقیِ وجودشناختی و معرفت شناختی دانش کلام. متکلمان با وام گرفتن «اصل امتناع تسلسل» از فلسفه، به منزله مبدأ تصدیقیِ هستی شناختی؛ و همچنین اخذ «اصل امکان وصول به شناخت یقینیِ مطابق با واقع»، به مثابه مبدأ تصدیقی معرفت شناختیِ علم کلام، حاجتمندی کلام به فلسفه را آشکار نموده و کارکرد مثبت و «فایده آفرینی فلسفه» را در گستره این دانش، احراز و تثبیت کرده اند. این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی سود برده است.
۴.

کارکرد فلسفه اسلامی در مقام آزاداندیشی و رهایی از تقلید فکری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: منطق فلسفه اسلامی آزاداندیشی کارکرد فلسفه اسلامی تقلید در تفکر برهان محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۴۱۴
استقلال فکری و حرّیت اندیشه، یکی از مهم ترین و ضروری ترین ویژگی هایی است که همگان، به ویژه اهل علم و تحقیق، سخت در پی دست یابی به آنند. اما در این میان، «آفت شخصیت زدگی» و حبّ و ارادت افراط گونه به دانشمندان و تأثیرپذیری شدید و بی جا از بزرگان، به عنوان یکی از موانع شناخت صحیح، طالبان علم و معرفت را از مواجهه منطقی، تحلیلی و انتقادی با افکار ایشان باز داشته و در دام خودباختگی و تقلید فکری گرفتار می سازد. برخی از حکما برای رهایی از معضله اسارت فکری و وصول به مقام «مستقل اندیشی»، به نوبه خود توصیه ها و راه کارهای سودمندی ارائه نموده اند. اما بنا بر مدّعای این نوشتار، «آموختن فلسفه» و «التزام به برهان محوریِ» حاصل از آن، یکی از راه هایی است که وصول به این مهم را تا حدّ زیادی تسهیل نموده و میسّر ساخته است. هدف پژوهش حاضر آن است که با بهره گیری از روش نظری و تحلیلی، استقلال اندیشه و از میان برداشتن سدّ تقلید در حوزه عقاید را، به مثابه یکی از کارکردهای متعدّد و متنوّع فلسفه اسلامی، به اثبات رسانده است.
۵.

تحلیل نظریه «صدور فلسفی» و «ابداع کلامی» پیرامون تفسیر «خلقت» در پرتو قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خلقت فلاسفه صدور فیض متکلمین ابداع قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در زمینه هستی شناسی و به ویژه درباره موضوع خداشناسی، تبیین چگونگی صدور کثرات از واحد یا همان «خلقت» و پیدایش موجودات است. در پاسخ به این مسئله بنیادین، عرفا، فلاسفه و متکلمین مسلمان، نظریات و تفاسیر متعدد و متنوعی را به میان آورده اند که در مواردی کاملاً متفاوت و بلکه متعارض با یکدیگر بوده است. صرف نظر از نظریه عرفا که تحت عنوان «تجلی» یا «ظهور» مطرح شده و البته خارج از بحث ماست، فلاسفه به «نظریه صدور» یا «فیض» قائل شده، و متکلمان نیز «نظریه ابداع» یا همان «خلق از عدم» را ارائه داده اند. در این بین، یکی از قواعد عقلی و فلسفی که با دو نظریه اخیر ارتباطی وثیق دارد در حدّی که پذیرش یا ردّ آن تأثیر مستقیم در اخذ نظریاتِ مربوط به خلقت بر جای می گذارد، قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له» می باشد. ازهمین رو، مسئله نوشتار حاضر عبارت است از بررسی صحّت یا نادرستی قاعده فوق و همچنین تبیین ربط آن با دو نظریه «صدور» و «ابداع» در تفسیر خلقت. در این تحقیق، ابتدا قاعده «معطی الشیء...» به مثابه مبنای عقلی نظریه صدور در نظر گرفته شده، و در گام بعدی برای اثبات آن سه دلیل اقامه گشته است. در ادامه، نظرات مخالفین قاعده مزبور، طرح و سپس یک به یک نقد و ردّ شده و نهایتاً با تکیه بر درستی و اتقان این قاعده، «نظریه فیض فلسفی» اثبات، و «نظریه ابداع کلامی» مورد مناقشه و ابطال واقع گردیده است.   

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان