فاطمه ملکشاهی بیرانوند

فاطمه ملکشاهی بیرانوند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مقایسه ی حافظه ی کاذب و اطمینان به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اطمینان به حافظه اختلال وسواس فکری/ عملی حافظه ی کاذب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۸ تعداد دانلود : ۸۱۳
زمینه و هدف: فرضیه ی نقص حافظه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس/ فکری عملی برای تبیین پایداری رفتارهای تکراری این بیماران مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال اغلب مطالعات انجام شده در این زمینه نتایج متناقضی به دست آورده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی حافظه ی کاذب و میزان اعتماد به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار بود. مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود در قالب یک طرح علی/ مقایسه ای 26 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی شهر زنجان انتخاب شدند و پس از همتاسازی با 26 نفر از زنان بهنجار بر اساس متغیرهای سن و سطح تحصیلات، توسط تکلیف حافظه ی کاذب و اعتماد به حافظه مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمونT مستقل نشان داد که زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی در مقایسه با زنان بهنجار حافظه ی کاذب بیشتری در ارتباط با کلمات مرتبط با تهدید نشان می دهند و از میزان اطمینان به حافظه ی کمتری برخوردار هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود حافظه ی کاذب مبتنی بر تهدید در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی است و به نظر می رسد رفتارهای تکراری این افراد نتیجه ی عدم اطمینان به حافظه ی خود می باشد.
۲.

چالش های کادر درمان در طول شیوع کرونا ویروس: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پرسنل کادر درمان کروناویروس چالش ها تحقیق کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۹ تعداد دانلود : ۹۳۹
زمینه و هدف: یکی از گروه های اصلی که در طی شیوع بیماری کرونا ویروس تحت فشار زیاد با منابع و امکانات ناکافی قرار داشتند کادر درمان بودند. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی چالش های پیش رو کادر درمان در کار با بیماران مبتلا به کروناویروس انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی – توصیفی استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه کادر درمان اعم از پرستاران و پزشکان بیمارستان های شهر قم که در بخش کرونا ویروس از ابتدای شیوع بیماری مشغول به فعالیت بودند را در برمی گرفت. تعداد 11 نفر از کادر درمان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با رسیدن به اشباع نظری مورد مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از شیوه تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر شامل 9 مضمون اصلی (تجربه آشفتگی روانی و هیجان های منفی، تجربه سختی و فشار کاری، عدم به کارگیری متخصصان سلامت روان و کمبود مهارت های روان شناختی، عدم آمادگی کافی در مقابله با بیماری، کمبود دانش تخصصی، تجربه تعارض شغلی، کاهش روابط بین فردی و ننگ کرونا ویروس، اختلاف نظر و تعارض با اعضای خانواده، تجربه ناکامی و درماندگی به علت ماهیت بیماری) و 22 خرده مضمون بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد کادر درمانی با چالش هایی در حوزه های هیجانات، روابط بین فردی و خانوادگی، محیط شغلی و سختی کار مواجه می باشند. بدین منظور لازم است از راهکارهایی مانند بهره گیری از متخصصین سلامت روان برای کادر درمان و خانواده هایشان، ایجاد آمادگی کافی قبل از شیوع در بعد تجهیزات، نیروی انسانی، آموزش های لازم در مورد بیماری و فرایند آن و ماهر سازی کادر درمان و ایجاد مشوق های متعدد استفاده نمود.
۳.

کشف عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی و راهبردهای مواجه با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی اضطراب مرگ اختلال وحشت زدگی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۵۲۴
زمینه و هدف: اضطراب مرگ نقش مهمی در اختلال وحشت زدگی دارد. زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی در مقایسه با انواع دیگر اختلالات اضطرابی، اضطراب مرگ بالاتری تجربه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی علل اضطراب مرگ و راهبردهای مواجه با آن در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ زن مبتلا به اختلال وحشت زدگی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش Strauss و Corbin مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. یافته ها: یافته ها در علل اضطراب مرگ از چهار مقوله اصلی (مربوط به خود، مرتبط با دیگران، ماهیت مرگ، مربوط به آخرت)، هفت مفهوم اولیه (برملا شدن ضعف انسان، توقف زندگی، مرگ عزیزان، سرنوشت بازماندگان، فرایند مردن، عدم شناخت مرگ و پس ازآن، عقوبت گناه) بود. راهبرد های مواجه آنان از دو مقوله اصلی (راهبردهای اجتنابی، راهبردهای تسلی بخش)، هفت مفهوم اولیه (محدود کردن روابط، دوری از موقعیت های مرتبط با مرگ، در نظر گرفتن رحمت خداوند، رها کردن فکر مرگ، اعمال نیکوکارانه، وعده مثبت دادن به خود، ماندن در ترس) بود. نتیجه گیری: همراه عوامل مربوط به خود؛ عوامل مرتبط با دیگران، ناشناخته بودن ماهیت مرگ و عقوبت آخرت نیز در ایجاد اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی دخیل بود. این افراد از راه حل های اجتنابی و سرکوبگرانه بهره می جویند که اثربخشی کافی را برای آنان به همراه ندارد.
۴.

مقایسه و اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی با مداخله شناختی-رفتاری بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ آگاهی اختلال وحشتزدگی زنان اضطراب مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۶
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود
۵.

بررسی عناصر اضطراب مرگ درزنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب مرگ اختلال وحشتزدگی زنان پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۴۴۶
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کیفیت ادارک زنان دارای اختلال وحشتزدگی نسبت به مرگ و نوع ادارک و تجربه آنان از اضطراب مرگ و پیامد هایی که این اضطراب مرگ بالا برای این افراد دارد صورت گرفت. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی راهبرد نظریه زمینه ای است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش زنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال بهار و تابستان 1397 به مراکز مشاوره و خدمات روانپزشکی شهر قم مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر از زنان دچار این اختلال بود که توسط روانپزشک و روانشناس بالینی تشخیص اختلال وحشتزدگی را دریافت کرده بودند و بین 22 تا 52 سال بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 11 طبقه اصلی شد که از 39 زیر مقوله استخراج گردید. یافته های این تحقیق در نگرش وادارک مرگ دو طبقه اصلی نگرش منفی (ترس از مرگ، مبهم بودن مرگ، ترس از مرگ عزیزان، نیستی ، درماندگی)و نگرش مثبت(رهایی بخش) بود. پیامد های منفی اضطراب مرگ (هیجانات منفی، اختلال در روابط بین فردی، کاهش تجربیات مثبت، مختل شدن عملکرد روزانه، توجه افراطی نسبت به سلامتی) بود. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ یکی از مؤلفه های مهم در اختلال وحشتزدگی می باشد و پیامدهای منفی زیادی را برای آن ها به همراه دارد که شناسایی عناصر آن می تواند نقش مهمی در درمان اختلال وحشتزدگی را داشته باشد.. بدین منظور لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با روش های مواجه و افزایش مرگ آگاهی لحاظ واقع شود که در عین حال که اثر بخشی درمان افزایش یابد، جلوگیری از عود مجدد اختلال وحشتزدگی نیز صورت بگیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان