تبیین مبانی انسان شناختی در قرآن کریم و کاربست آن در تحول علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، تدوین راهکارهای تحول علوم انسانی از طریق مطالعه هدفمند روی مضامین اصلی انسان شناسی قرآنی بود. روش: این تحقیق از نوع کیفی است و به روش تحلیل محتوای مضمونی و همچنین تحلیل عقلانی و استنتاجی انجام شده است. یافته ها: در پاسخ به پرسش تحقیق؛ یعنی ویژگی ها و مضامین اصلی انسان در قرآن، یافته هایی شامل طبع دوگانه، میل به بی نهایت، هویت فازی، کل منسجم، شرف ذاتی، سرشت جهت دار، لوح مکتوب، رسالت آفرینشی، کنش ممتاز، خرد قدسی، اراده نافذ، آزادی معنوی و نیاز به راهنما به دست آمد و مبتنی بر آن، دلالتهای فلسفی برآمده از آن یافته ها، استنتاج شد. نتیجه گیری: در تحول علوم انسانی، استناد و تکیه به انسان شناسی قرآنی و استفاده از تجارب مفید جهانی، ضروری است. با الهام از آموزه های قرآنی می توان به ویژگی ها و ابعاد خاص و منحصر به فردی نایل شد که جز در آموزه های وحیانی یافت نمی شود. بر این اساس، دلالتهایی برای کاربست تحول قابل ارائه است که شامل دلالتهای فلسفی و مطالعاتی است.