تقابل صمت و نطق در نهج البلاغه بر اساس نظریه ی پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
223 - 245
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان یک اثر برجسته ادیبانه ی معرفتی این قابلیت را دارد که ساختار آن از منظر رویکردهای جدید نقد ادبی چون پساساختارگرایی با محوریت تقابل های دوگانه مورد واکاوی قرار گیرد تا از سویی گامی باشد برای استفاده از روش های نوین تحلیل متن در حوزه مطالعات اسلامی و تحقیقات بین رشته ای در این باب و از سوی دیگر ما را به ساحت معرفتی جدیدی از متن رهنمون سازد. این نوشتار می کوشد تا تقابل دوگانه صمت و نطق را بر اساس نظریه پساساختارگرایی بررسی کند. به همین منظور با استخراج کلید واژه های این حوزه معنایی به صورت متقابل و بررسی دو واژه ی محوری صمت و نطق در سیاق های مختلف دریافته که بر خلاف فرضیه ی رایج مبنی بر مثبت تلقی کردن نطق، امام (ع) رویکردی ساختارشکنانه به این تقابل داشته و صمت را به معنای گزیده گویی پدیده ای مثبت و ارزشی تلقی نموده و آن را وقار آفرین، تأثیر گذار، نشانه ی خردمندی و یکی از راه های تکمیل اندیشه دانسته است.