در اسلوب زبانی قرآن هر یک از واژگان در جای خود مفهومی خاص را افاده می کنند. واژه «إذن» را می توان از این نوع دانست که در بحث معجزات پیامبران و به ویژه درباره حضرت عیسی علیه السلام کاربرد آن بارزتر است. پژوهش حاضر واژه «إذن» را در لغت و سپس گستره استعمال آن را در ساختار زبانی قرآن واکاویده و دریافته این واژه را نباید براساس محاورات عرف عام معنا کرد بلکه باید معنای آن را در نظام معنایی قرآن جستجو نمود. سپس با تأمل بر این نکته که «إذن» از صفات فعلی خداوندی است و پیامبران دارای ولایت تکوینی هستند لذا معجزات براساس قانون علیت تحقق می یابند، تبیین کرده که معجزه، گرچه امری خارق العاده و پرتویی از نمود هستی بخش الهی است که در ظرف دنیا جلوه گر می شود اما نیازمند به مؤثری است که آن با تهذیب نفس به علم شهودی دست یافته و اعمال خارق العاده به دست او ظهور می یابد؛ لذا اسناد اعجاز به او اسناد حقیقی است و او نه تنها در انجام فعل معجزه ابزار و واسطه نیست که خود تأثیر گذار و نقش آفرین است ولی نه به گونه ای مستقل بلکه براساس نظام علیت فاعلیت قریب او در طول فاعلیت حقیقی خداوند تبیین می شود.