سنجش تطبیقی تصویر ذهنی شهروند و شهرساز به مفهوم کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: بافت فرسودة شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیستگاه انسانی هنگامی میتواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان حاصل کند،که انتظارات وی را برآورده سازد. این انتظارات در قالب ابعاد مختلف زیستمحیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... معنا پیدا میکند. چنانچه هریک از این عوامل در محیط زندگی یک فرد فاقد کیفیات مطلوب باشد، بر ادراک و احساس وی از فضا و در نتیجه بر سطح رضایتمندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. همانطور که میدانیم بافت فرسوده شهری به عرصههایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق میشود که به دلیل فرسودگی و سطح نازل کیفیت محیطی در آنها مسایل و مشکلات خاصی را برای شهرها به وجود آوردهاند؛ و همواره شاهد این موضوع هستیم که در این بافتها توقعات شهروندان در ارتباط با کیفیت محیط سکونت خود تحقق نیافته و رضایت ساکنین از فضای زندگی در سطوح پایینی قرار دارد. شاید بتوان علت این مطلب را در عدم همسویی انگارههای شهروندان از یک فضای زیستی مطلوب ـ که به رضایتمندی آنان از محل زندگیشان میانجامد ـ با رویکردهای شهرسازان در ساماندهی اینگونه بافتها یافت.
این پژوهش با هدف کاربردی و در راستای ارتقای کیفیت محیط در بافتهای فرسوده شهری در پی پاسخ دادن به این سؤال است که اولویت معیارها و شاخص های کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان از یکسو و نگاه مسئولان و کارشناسان امور شهری از سوی دیگر کدامند؟ در این راستا، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با به کارگیری نرم افزار SPSS در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون های آنالیز واریانس یکطرفه (Oneway) و آزمون دانکن در گروه بندی (HSD) سعی دارد به ارزیابی و رتبه بندی این مؤلفه ها بپردازد. نتایج حاصل بیانگر آن است که شهروندان اولویت پایین بودن سطح کیفیت زندگی در این بافت ها را در عدم توجه به مسایل فیزیکی و کالبدی محیط بافت های فرسوده شهری و سطح پایین وضعیت اقتصادی ساکنان میدانند؛ در حالیکه در رویکرد شهرسازان به بافت های فرسوده شهری معیارهای محیطی، مدیریتی به نسبت بیشتری از سایر مؤلفه ها دچار نابسامانی هستند.