الهام کاکاوند

الهام کاکاوند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

سنجش تطبیقی تصویر ذهنی شهروند و شهرساز به مفهوم کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: بافت فرسودة شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهروندان تصویر ذهنی بافت فرسوده کیفیت محیط شهری شهرسازان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
تعداد بازدید : ۲۸۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۳۰
زیستگاه انسانی هنگامی میتواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان حاصل کند،که انتظارات وی را برآورده سازد. این انتظارات در قالب ابعاد مختلف زیستمحیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... معنا پیدا میکند. چنانچه هریک از این عوامل در محیط زندگی یک فرد فاقد کیفیات مطلوب باشد، بر ادراک و احساس وی از فضا و در نتیجه بر سطح رضایتمندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. همانطور که میدانیم بافت فرسوده شهری به عرصههایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق میشود که به دلیل فرسودگی و سطح نازل کیفیت محیطی در آنها مسایل و مشکلات خاصی را برای شهرها به وجود آوردهاند؛ و همواره شاهد این موضوع هستیم که در این بافتها توقعات شهروندان در ارتباط با کیفیت محیط سکونت خود تحقق نیافته و رضایت ساکنین از فضای زندگی در سطوح پایینی قرار دارد. شاید بتوان علت این مطلب را در عدم همسویی انگارههای شهروندان از یک فضای زیستی مطلوب ـ که به رضایتمندی آنان از محل زندگیشان میانجامد ـ با رویکردهای شهرسازان در ساماندهی اینگونه بافتها یافت. این پژوهش با هدف کاربردی و در راستای ارتقای کیفیت محیط در بافتهای فرسوده شهری در پی پاسخ دادن به این سؤال است که اولویت معیارها و شاخص های کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان از یکسو و نگاه مسئولان و کارشناسان امور شهری از سوی دیگر کدامند؟ در این راستا، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با به کارگیری نرم افزار SPSS در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون های آنالیز واریانس یکطرفه (Oneway) و آزمون دانکن در گروه بندی (HSD) سعی دارد به ارزیابی و رتبه بندی این مؤلفه ها بپردازد. نتایج حاصل بیانگر آن است که شهروندان اولویت پایین بودن سطح کیفیت زندگی در این بافت ها را در عدم توجه به مسایل فیزیکی و کالبدی محیط بافت های فرسوده شهری و سطح پایین وضعیت اقتصادی ساکنان میدانند؛ در حالیکه در رویکرد شهرسازان به بافت های فرسوده شهری معیارهای محیطی، مدیریتی به نسبت بیشتری از سایر مؤلفه ها دچار نابسامانی هستند.
۲.

ارزیابی تأثیر قابلیت توسعه فضای سبز با بکارگیری رهیافت پارک های جیبی در ارتقای کیفیت منظر تاریخی شهر(مطالعه موردی: شهر قزوین)

کلید واژه ها: فضای سبز کیفیت محیط منظر تاریخی شهر پارک جیبی معیار اجتماعی - فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری برنامه ریزی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۲۱۲۲
به عنوان یکی از مهمترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه شهری است. این درحالی است که منظر شهری کلیّت شهر را به مثابه یک «متن» آشکار ساخته و امکان «قرائت» و «خوانش» این متن را فراهم می آورد. تصویری روشن از منظر شهر، نقش مهمی در ایجاد احساس امنیّت، افزایش تجربه، حسّ تعلق، حضور در مکان و ... دارد. از سوی دیگر امروزه با توجه به حجم بالای ساخت و سازهای شهری، میزان بهره گیری از الگوهای طبیعی و فضاهای سبز کاهش یافته است. از این رو با توجه به هدف پژوهش که در راستای توسعه توسعه فضای سبز شهری و ارتقای یکفیّت محیط شکل گرفته است؛ بهره گیری از فضای سبز کوچک مقیاس می تواند نقش به سزایی را در ارتقای یک فیّت منظر شهر و خوانایی محیط شهری بازی کند و تأثیر مستقیمی در ادارک شهروندان داشته باشد و سبب گردد اطلاعات بالقوه محیط شهری به درستی به بالفعل تبدیل شوند. در این میان رهیافت پارک های جیبی به عنوان یکی از مؤثرترین روش ها برای ارتقای کیفیت منظر شهری مطرح می باشد. ایجاد پارکهای بسیار کوچک یا جیبی ” POCKET PARK “ راه حلی برای جبران بخشی از کمبود فضای سبز در مراکز شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر می باشد. پیشینه مطالعات در خصوص توسعه و بکارگیری این پارک ها در سطح شهر به عنوان فضاهای سبز طراحی شده نشان می دهد که این فضاها می توانند علاوه بر افزایش توزیع عادلانه فضاهای سبز عمومی، به نشانه گذاری محیط شهری کمک نماید. از این رو پژوهش حاضر در ابتدا به دنبال بازشناسی مفهوم منظر شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر، مفهوم و نقش پارک های جیبی در توسعه فضای سبز شهری بوده و سپس با استفاده از معیارها و مؤلفه های اثربخش توسعه پارک های جیبی در ارتقای یکفیّت منظر تاریخی شهر به دنبال امکان سنجی و اولویّت بندی معیارها و سرانجام قابلیّت فضاها برای بهره گیری آنان از پارک های جیبی در راستای بهبود کیفیت منظر می باشد. لازم به ذکر است برای رسیدن به این مهم از روش کمّی- توصیفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد هاست، چرا که با استفاده از این روش امکان مقایسه دودویی معیارها، زیرمعیارها و گزینه های مورد بررسی فراهم می باشد. سپس با استفاده از طیف 5 مقیاسی لکیرت در امتیازدهی به اولویّت بندی نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که هرچه فضا بتواند به طبیعت نزدیکتر شود و از فضای سبز در منظر شهر استفاده نماید، به سوی ارتقای یکفیّت محیط قدم برداشته است. همچنین مقایسه تطبیقی محدوده های مورد مطالعه حاکی از آن است که غنی بودن مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی نسبت به مؤلفه های فیزیکی مکان یابی و طراحی پارکهای جیبی تأثیر بیشتری در قابلیّت بکارگیری فضای سبز دارد.
۳.

کندوکاوی پدیدارشناسانه در راستای شناخت یک انگاره کهن در معماری ایرانی- اسلامی؛ نمونه های موردی : میدان توپخانه (تهران)، میدان نقش جهان (اصفهان)،پارک لاله (تهران)، باغ شاهزاده (ماهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان ذهن کهن الگو انگاره پایین/ بالا فضای انسان ساخت ورهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۱۴
در دوران معاصر و اغلب در پناه تفکر مدرنیزم در عرصه های معماری و شهرسازی، آثار و بافت هایی به وجود آمدند که آفرینندگان آنها، بیش از هر چیز، به آوانگارد و نوآورانه و حتی غریب بودن آنها به خود می بالیدند. اصرار نوگرایان به ایجاد محیط هایی با استانداردهای یکسان برای انسان ها، با ویژگی های متفاوت، سبب شد فضاهای زیست شهری مدرن گرایش به سردرگمی، هرج ومرج، پریشانی و ابتذال پیدا کنند. حال آنکه با گذشت زمان و نمایان شدن مسایل چنین ساخت وسازهایی -که بی اعتنا به تاریخ و فرهنگ بومی ملت ها تداوم می یافتند- لزوم بازبینی ریشه ای در این زمینه آغاز و سعی شد مبانی اصیلی برای آثار و عناصر محیطی پیدا شود؛ مبانی ریشه داری که بتواند ارتباط قطع شدة بین مخاطب و محیط بومی را دوباره برقرار کند. با مطرح شدن مباحث روان شناسی محیطی، تاریخ و فرهنگ بومی و امثالهم کهن الگوها (آرکی تایپ ها) به عنوان یکی از مهم ترین و تعیین کننده ترین موضوع ها در زمینه طراحی فضاهای انسان ساخت مطرح شدند. کهن الگوها را ""انگاره های بنیادین، اصیل و پایداری"" تعریف کرده اند که حاصل تجمیع تجربه های هزاران سال تاریخ، تجربه و خاطرات جمعیِ بشری بوده و در حافظة پنهان و ناخودآگاه انسان ذخیره شده اند. در پهنة فرهنگی ایران نیز، به واسطة سابقة تاریخی آن، بلاجبار می باید انگاره های بنیادین یا کهن الگوهای متعددی وجود داشته باشند که توانسته اند این جامعة بزرگ و رنگارنگ را، در مجموعه ها و عناصر محیطی نسبتاً منسجم از نظر کالبدی، در پی قرون متمادی، در کنار هم حفظ کرده و گروه های اجتماعی را به هم پیوند بزنند. از این رو مقالة حاضر، تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مدل و انگارة دوقطبی «بالا - پایین» را می توان یک کهن الگو یا انگاره بنیادین پایدار در ایران دانست؟ آیا وجود احتمالی این انگاره تنها به گذشته ها تعلق دارد؟ همچنین آیا این انگاره در فضای زیست انسان و طراحی فضاهای معماری و شهری زمان ما هم دیده می شود؟ برای همین منظور ضمن اشاره به مفهوم محور ذهنی/عینیِ بالا- پایین، و نشان دادن رابطة حیاتی آن با مفاهیم زبانی، انگاره های ارزشی و رفتاری، و الگوهای ساخت فضاهای مختلف معماری بومی، سعی شده است با کنکاش در نمونه ها و مصادیق مختلف، وجود این کهن الگو یا انگاره بنیادین ثابت شده و کاربرد آن مورد واشکافی قرار گیرد. برای رسیدن به این مهم از روش توصیف تحلیلی - توصیفی و به طور خاص از روش تحلیل محتوا و استنباطی استفاده شده، در بخش نظرسنجی، جهت کمّی کردن اطلاعات پژوهشی و برای سنجش نظر عمومی، با استفاده از فرمول کوکران در هر نمونه مطالعاتی، پرسش نامه هایی به روش نمونه گیری تصادفی توزیع و به روش توصیفی تحلیل شده است. نتایج حاصل از نظرسنجی ها نیز نشان می دهند که ادراک فضاهای سنتی و حتی مدرن ما هنوز مستقیماً از مفاهیم زبانی و انگاره های بنیادین تأثیر پذیرفته و کهن الگوی مورد نظر در این پژوهش همچنان در زندگی امروزة ما حضوری غیرقابل تردید دارد.
۴.

ارزیابی تطبیقی جایگاه سرمایه اجتماعی در ساختار محلات شهری با استفاده از تکنیک AHP (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
سرمایه اجتماعی اگر چه مفهومی نوین و نوپا در عرصه مطالعات شهری است، اما این مفهوم ریشه در روابط اجتماعی نوع بشر دارد. انسان به طور ذاتی در تعامل و تقابل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور می کند. اثرات این کنش ها و نقش آن ها به حدی پیچیده می باشد؛ که سبب شده است سرمایه اجتماعی از ابعاد گوناگون، مورد مطالعه محققین علوم مختلف قرار بگیرد. در برنامه ریزی شهری نیز شناخت و بررسی سرمایه اجتماعی محلات شهری از ملزومات است، چرا که منجر به واقع گرایی در برنامه ها، اقدامات و مدیریت فضا در ساختار محلات خواهد شد. از این رو در مقاله حاضر، با اتخاذ رهیافت تطبیقی به ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در معیارهای آگاهی، مشارکت و اعتماد اجتماعی در بین محلات مختلف مناطق سه گانه شهر قزوین پرداخته شده است. با بکارگیری روش انجام پژوهش توصیفی– تحلیلی، داده های کیفی با استفاده از مدل طراحی شده به صورت کمی و قابل سنجش تبدیل گردیده اند. مدل ارزیابی با ایجاد درخت ارزش و با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و در چهار سطح طراحی شده است. توزیع پرسش نامه ها با شناخت محدوده های مطالعاتی از طریق مطالعه میدانی و تعیین حجم نمونه بر اساس فرمول محاسباتی کوکران به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، انجام گرفته است و در نهایت به بررسی تطبیقی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محلات مورد نظر پرداخته شده است. یافته های پژوهش بازگوی وجود تفاوت معنی دار در میانگین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن در بین محلات مورد بررسی می باشد. به گونه ای که در میان محلات مورد مطالعه محله آخوند در منطقه 1 شهرداری قزوین دارای بیشترین میزان سرمایه اجتماعی و به دنبال آن محله خیام در منطقه 2 و در نهایت محله کوثر در رتبه سوم از لحاظ میزان سرمایه اجتماعی ارزش گذاری شده است.
۵.

ارزیابی تطبیقی کیفیت محیط سکونت شهری با تاکید بر تصویر ذهنی شهروندان (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط سکونت شهری تصویر ذهنی شهروندان قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۰
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد، که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و در نتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تاثیرگذار خواهد بود. برهمین اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال است که با توجه به معیارها و شاخص های کیفیت محیط سکونت شهری از منظر ذهنی ساکنان، سطح کیفیت محیط سکونت در محدوده مطالعاتی در چه حدی می باشد؟ برای رسیدن به این مهم، از روش توصیفی- تحلیلی و نرم افزار Spss در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و همچنین با به کارگیری آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی در گروه بندی مولفه ها، به ارزیابی هرکدام پرداخته شده است. همچنین با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 376 پرسش نامه در محله های مورد مطالعه توزیع گردیده است. این پرسش نامه ها کیفیت محیط سکونت را در قالب دو معیار کلی "کیفیت محیط سکونتی" و "کیفیت محیط شهری" جست و جو می کنند. نتایج حاصل بیانگر آن می باشد که شهروندان منطقه 2 شهر قزوین، نسبت به سایر مناطق شهر، از مولفه های کیفیت محیط سکونت خود رضایت بیشتری دارند.
۶.

ارزیابی تطبیقی میزان عدالت جنسیتی با رویکرد ارتقاء توانمندسازی زنان در بهره گیری از فضای شهری با تأکید بر مفهوم سقف شیشه ای (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان فضای شهری قزوین سقف شیشه ای عدالت جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
شهر و فضای شهری به عنوان یکی از فراگیرترین پدیده های اجتماعی است. بهره وری و مطلوبیت فضاهای شهری، موضوع مهمی است که باید در هر مطالعه ای که زندگی روزمره زنان و مردان را مدنظر قرار می دهد، مورد توجه قرار گیرد. نیاز به حضور در فضا برای همه گروه ها فارغ از جنسیت، سن، سطح درآمد، شغل و... امری ضروری است. حضور زنان در فضای شهری، به اندازه مردان، یکی از مهم ترین شاخص های عدالت شهری است. بنابراین در این مقاله با هدف ارزیابی میزان عدالت جنسیتی در فضای شهری، از روش توصیفی- تحلیلی و نرم افزار Spss در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و همچنین با به کارگیری آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی در گروه بندی مؤلفه ها به ارزیابی هرکدام پرداخته شده است و تعداد 368 پرسش نامه (در قالب طیف لیکرت) در هر یک از مناطقه سه گانه شهر قزوین توزیع شده است. در طراحی پرسش نامه ها به طور ضمنی مفهوم سقف شیشه ای و هنجارهای فضای شهری برای زنان در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بهره برداری از فضای شهری در سطح منطقه دو شهر قزوین برای زنان در نسبت با سایر مناطق بیشتر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان