موانع آزاداندیشی در تحلیل روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
181 - 204
نگاه بی طرفانه و خنثی در علم، از شاخصه های اصلی نظریه علمی و از ادعاهای بنیادین جریان غالب در نظریه پردازی روابط بین ا لملل است. از سوی دیگر نظریه های انتقادی در سیاست بین الملل با این باور که نقصانهای تحلیلی این حوزه ریشه در تنگ نظری های تحلیلی جریان غالب دارد، به نقد ابعاد اثبات گرایانه، خردگرایانه، مادی گرایانه، و نگرش سلطه جویانه و استیلاطلبانه این جریان پرداخته و منشا ناتوانی تحلیلی بسیاری از نظریات را به عوامل مذکور بازگردانده اند. سوال مطرح این است که آیا می توان میان محورهای نقادانه رویکردهای انتقادی و شاخصه بیطرفی علمی پل زد و از این طریق موانع آزاداندیشی در جریان غالب و منشا آن را ریشه یابی نمود؟ مدعای این نوشتار آن است که چهار مقوله فوق از طریق تحمیل مبانی فرانظری، غرض مندی و فهم تکوینی در شناخت مسائل، ممانعت از توزیع جهانی موضوعات و در نهایت التزام به سکولارسازی علم، مهمترین موانع اصلی آزاداندیشی در حوزه تئوری پردازی روابط بین الملل را شکل بخشیده اند و در میان این عوامل مولفه اخیر دارای نقش محوری است. از جمله دستاوردهای این نوشتار آن است که با استفاده از روش تحلیلی میان ریشه های سکولاریستی در سیاست بین الملل و موانع آزاد اندیشی و نگاه بیطرفانه ارتباط برقرار می سازد. مساله ای که جریان انتقادی نیز از آن مصون نمانده است.