محمد حکیم آذر

محمد حکیم آذر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۲.

ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تشبیه ساختار صور خیال تشبیه مرکب منوچهری دامغانی فرخی سیستانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۴۱۸۵ تعداد دانلود : ۲۴۸۳
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
۲۳.

طرز بابافغانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک هندی سبک شناسی بابا فغانی طرز تازه عصر صفوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک خراسانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
تعداد بازدید : ۳۱۰۲
بررسی سبک شناختی آثار ادبی به منزله ابزاری برای کشف روابط بین عناصر سازنده متن، زمانی ثمربخش خواهد بود که نسبت اثر با ذهنیت هنری شاعر از یک سو و اوضاع فرهنگی - اجتماعی زمان خلق اثر، از سوی دیگر سنجیده شود. اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری زمانه ای است که ایران آبستن دگرگونی هانی شگرفی سیاسی و اجتماعی است. روی کار آمدن سلسله صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع شرایط فرهنگی را برای شاعران به گونه ای رقم زد که تا پیش از آن عصر، سابقه نداشت. بابا فغانی شیرازی از شاعران نام آشنای نیمه دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری در همان اوان می زیست. از لحاظ ادبی دوره او، دوره افول سبک عراقی و پیدایی طرزی نو بود که در روزگار ما آن را با عنوان «سبک هندی» می شناسند. بابا فغانی شیرازی از معدود شاعرانی است که قضاوت اغلب منتقدان و شاعران درباره او یک سویه است. کمتر منتقدی را می توان یافت که در تذکره یا در خلال مباحث انتقادی، زبان را خصمانه به نکویش یا جانبدارانه به ستایش بابا فغانی نگشوده باشد. به تعبیری ساده، گویا قضاوت درباره بابا فعانی حد وسط ندارند. شاعران و سخنوران پس از او، یا او را می ستایند یا او را و شعرش را خوار می شمارند. این نوع نگرش به فغانی، باعث شده که او را در کانون ادبی روز گارش فردی موثر بدانیم. پیروزی اغراق آمیز وی از حافظ و تلاشش برای پای ریزی شیوه ای نو در غزل باعث شد که نگارنده در صدد بررسی سبکی دیوان او برآید و نتیجه را در این جستار عرضه کند.
۲۴.

دماوندیه، شهرآشوبی نوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: بهار کتاب فارسی دوره پیش دانشگاهی دماوندیه شهر آشوب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز شهر آشوب
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان ادبیات در کتب درسی
تعداد بازدید : ۶۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۵۵۳
در ادبیات معاصر ایران نام ملک الشعرای بهار همواره یادآور مبارزه های سیاسی و انتقادهای اجتماعی است. او با شعر استوار خود در دوران استبداد به نبرد با پلیدی ها رفت و در این راه به همراه مبارزان دیگر، آزار فراوان دید. از همین روی شناساندن این شاعر بزرگ به نسل های بعد از او نوعی وظیفه اجتماعی به شمار می رود. یکی از زمینه های مناسب نکوداشت بهار انتخاب اشعار و آثار او در کتاب های درسی و معرفی زمانه او در این کتاب ها به دانش آموزان است.در کتاب فارسی دوم راهنمایی و دوره پیش دانشگاهی بخش هایی از قصیده دماوندیه بهار انتخاب شده و به عنوان نمونه ای از شعر سیاسی و اجتماعی دوران حیات شاعر به دانش آموزان تدریس می شود. در انتخاب این قصیده اشکالات و سهوهایی وجود دارد که نمی توان آنها را سرسری گرفت و از کنارشان گذشت. خصوصا این که تبدیل یک اسم به ضمیر بدون استناد به دیوان های پیراسته باعث سردرگمی دبیران و دانش آموزان شده و معلوم نیست که بر اساس این تصرف، معنا و مفهوم بیت بهار چیست. در این تحقیق ضمن مروری بر شعر بهار و توجه به شهرآشوب سرایی او و نیز دقت در بیزاری خاصی که او از پایتخت و برخی اهالی آن داشته، بر تصحیح سهوهای مندرج در کتاب درسی دوره پیش دانشگاهی اشاره شده و موضوع، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
۲۶.

سایه عرفی بر طرز تازه (اثرپذیری شاعران سبک عصر صفوی از عرفی شیرازی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفی انقلاب ادبی عرفی و شاعران بعد از او

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۴۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
عرفی شیرازی (متوفای 999) از شاعران دوره آغازین شکل گیری سبک عصر صفوی (سبک هندی) است. عرفی در شیراز به دنیا آمد و در جوانی به هندوستان سفر کرد. تذکره نویسان عصر صفوی برای مهاجرت او به هند، دلایل گوناگونی ذکر کرده اند. عرفی از نظر زمانی در دوره ای می زیست که شعر فارسی در حال دگرگونی سبکی بود. میراث شاعران ممتاز فارسی نظیر فردوسی، نظامی، خاقانی، سعدی و حافظ با ظهور شاعرانی مثل وحشی بافقی و بابافغانی شیرازی، دستخوش تحولات فراوانی شد. عرفی شیرازی از یک سو در دوره افول قصیده گویی سنتی و از سوی دیگر در آغاز پیدایی غزل موسوم به سبک هندی قرار داشت. بر اساس نظریه سبک هندی غزل از لحاظ درون مایه، حاصل ضرب آگاهی در منطق شعری است و غایت کارکرد یک غزل ممتاز در این سبک، اعجاب آفرینی در شنونده است. مبانی سنتی غزل که با سعدی و حافظ انسجام تاریخی یافته بود، در دوره عرفی و کمی قبل از او (در زمان بابافغانی شیرازی) در هم شکست و پایه های غزلی نو بر اساس نظریه فوق، ریخته شد. عرفی در سرآغاز این انقلاب ادبی قرار داشت. او آگاهی شاعرانه را با منطق هنری خود درآمیخت و طرحی دیگر از سخن درافکند. شاعران برجسته سبک عصر صفوی از عرفی به عنوان استاد شعر و پیشکسوت در فن غزل یاد کرده اند.بس است عرفی هم داستان من صائب به نغمه سنجی مرغ سحر چه کار مرا (صائب)کیفیت عرفی طلب از طینت غالب جام دگران باده شیراز ندارد (غالب دهلوی)از لحاظ مضمون و فرم، شاعران سبک عصر صفوی از شعر عرفی تاثیر فراوان گرفته اند. در این مقاله به چگونگی و میزان این تاثیرگذاری توجه شده و مقایسه ای ضمنی بین شعر عرفی و شاعران ادوار بعدی صورت گرفته است.
۲۹.

بیدل دهلوی و اسطوره های ایرانی

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره تلمیح بیدل دهلوی اسطوره های ایرانی سبک عصر صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۱ تعداد دانلود : ۹۷۰
قرن یازدهم هجری دوران افول اسطوره های ایرانی است. اگرچه در عصر صفوی پرچم وحدت ملی ـ که قرن ها بر زمین افتاده بود ـ برافراشته می شود، ولی از «اسطوره های ملی» به عنوان مرکز ثقل این اتحاد، اثری در میان نیست. دو شاخة ایرانی و هندیِ شعر عصر صفوی به مسأله اسطوره نگاهی مشابه دارند، با این تفاوت که در شاخة ایرانی، شاعران با میراث ادبی، فرهنگی و تاریخی ایران هم از طریق متون و هم از طریق روایات شفاهی آشنایی کامل دارند، ولی در شاخة هندی، این میراث از طریق متون فارسی و با واسطه، به ذهن شاعران آن دیار راه یافته است. بیدل دهلوی به عنوان نماینده تمام عیار شاخة هندی شعر قرن یازدهم و دوازدهم هجری در سلب ماهیت ملی از اسطوره های ایرانی، در سایة یک جبر فلسفی ـ تاریخی، بسیار جدی عمل کرده است. در این تحقیق به چگونگی این دگرگونی توجه شده و در پایان این نتیجه به دست آمده است که آشنایی بیدل با اساطیر ایرانی از راه مطالعه در آثار ادیبان و عارفان فارسی زبان بوده است.
۳۰.

ردیف و نسبت آن با تصویرگری (پژوهشی در شعر کمال الدین اسماعیل اصفهانی)

نویسنده:

کلید واژه ها: صور خیال قصیده ردیف کمال اسماعیل ردیف اسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۷۷
ردیف از عناصر اصلی موسیقی شعر است. آن گونه که پیداست، نمی توان ردیف را در حوزة علوم بلاغی دانست و آن را به عنوان یکی از عوامل تصویرساز مطالعه کرد، اما دقت در دیوان شاعران قرن ششم و هفتم نشان می دهد که ردیف، به ویژه ردیف غیرفعلی، در آفرینش صور خیال از راه هدایت ذهن شاعر به لایه های معینی از تصاویر، نقش کلیدی دارد. خاقانی، ابوالفرج رونی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی بیش از دیگران به گسترش حوزة تصاویر از راه به کارگیری ردیف های غیرفعلی (و بیشتر اسمی) توجه داشته اند. بسامد بالای اسم ها، صفت ها و ضمیرهای به کار رفته در محل ردیف در دیوان شاعران یادشده، نشان دهندة این است که ردیف به عنوان ابزاری قدرتمند برای گسترش حوزة تصاویر عمل می کند. در این میان، اهتمام کمال الدین اسماعیل اصفهانی به ردیف های غیرفعلی بیش از دیگران بوده است. در این تحقیق به نقش هدایتگری ردیف در خلق تصاویر تازه و تسلط این شاعر بزرگ در بهره گیری از عناصر موسیقی شعر برای جلوه دادن به صور خیال، توجه شده است.
۳۲.

هنجارشکنی در شعر صائب تبریزی

نویسنده:

کلید واژه ها: صائب تبریزی مخالف خوانی تلمیح سبک هندی(اصفهانی) خضر (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۷ تعداد دانلود : ۹۳۷
نگرش صائب تبریزی به شخصیتی معروف نظیر خضر ـ علیه السلام ـ دوگانه است. صائب در برخورد با داستان خضر(ع) و در ساختن تلمیح، گاه موافق سنت ادبی عمل می کند و گاه به خلاف عرف و عادت شاعران گذشته، با خضر(ع) و عناصر داستانی او مخالف خوانی می کند. اگر شاعرانی چون خاقانی، سعدی و حافظ با انتقادی ملیح به ماجرای خضر ـ علیه السلام ـ نگریسته اند، صائب در وسعت بخشیدن به این نگرش، تلاشی جدّی کرده است. او گاه با شماتت خطاب به خضر(ع)، خود را بی نیاز از عمر جاودان و آب حیات، صاحبِ ویژگی هایی می داند که حتی خضر به آنها دست نیافته است. بدیهی است که صائب برای اثبات نظریات و افکار خویش و نیز برای ترجیح روش سلوک خود حاضر است از خضر(ع) سبق ببرد و او را با وجود همة اعتباری که در عالم ادب و عرفان دارد، بیرون از دایرة علایق و پسندهای خود بپندارد، این نحوة نگرش، نوعی هنجارشکنی و گریز از سنت ادبی به شمار می رود. در این مقاله، موضوعاتی دسته بندی شده که در آنها صائب تبریزی نگرش انتقادآمیز خود را متوجه ماجرای حضرت خضر(ع) کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان