آینده پژوهیِ تبارشناسانه (رویکردی شایسته در آینده پژوهیِ پدیده های جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۶ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
54 - 71
حوزه های تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با تمرکز بر تبارشناسی فوکو، آن را با آینده پژوهی در پیوند قرار داده و در این فرایند، آینده پژوهیِ تبارشناسانه را بسان روش شناسی ای شایسته در پژوهش های جغرافیایی معرفی نماید. بر این اساس اگر فضای جغرافیایی، فضایی رابطه ای، و صحنه ی نقش آفرینی گفتمان ها و روابط قدرت و دانش در نظر گرفته شود، آن گاه با سوژه گفتمانی و ابژه ی گفتمانی(سوژه و ابژه ی درونِ گفتمان ها) سروکار داریم، و شکل گرفتگی و از شکل افتادگی و تحول پدیده ها برآمده از گفتمان ها و نحوه ی صورت بندی روابط قدرت در درون آن ها می باشد. از این روی، آینده پژوهیِ تبارشناسانه با تمرکز بر شناخت گفتمان مسلط حال(که پدیده مورد بررسی را در برگرفته) و روابط قدرت برساخته ی آن، همچنین گفتمان های مقاومتِ موجود و در برابرِ آن، به دنبال شناسایی گفتمان آینده می باشد. تا با قراردادن پدیده در گفتمانِ احتمالی آینده، آینده ی آن را به فهم درآورد. از آنجا که عدم قطعیت ها و پیشران هایی که در چنین روندی شناسایی می شود، برآمده از منطق رفتاری گفتمان در آینده می باشد، می توان فهم شایسته ای از آینده ی پدیده ها در فضای جغرافیایی ارائه نمود. کاربرد آینده پژوهیِ تبارشناسانه بسان رویکرد آغازین در هر مطالعه آینده پژوهانه می تواند دستاوردهایی چند به همراه داشته باشد: 1- عوامل تأثیرگذار و پیشران های سازنده آینده، متأثر از رابطه قدرت و دانش و در چارچوب گفتمان احتمالی مربوطه، به گونه ای واقعی تر شناسایی می شوند؛ 2- این رویکرد هر چند با سایر روش ها نیز می تواند به کار گرفته شود، اما در بهترین حالت با روش سناریونویسی قابل استفاده می باشد و با به کار گرفتن آن می توان سناریوهای واقع گرا و محتملِ آینده را تدوین نمود.