لیلا حق پرست

لیلا حق پرست

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی آیینهای سوگ در شاهنامه و بازمانده های تاریخی – مذهبی سوگواری در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زرتشت شاهنامه فردوسی ایران باستان آیین سوگ در ادبیات سیاوش و شاهنامه ایرج و شاهنامه خداینامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
تعداد بازدید : ۳۷۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۱۳
مطالعه و بررسی آیینهای سوگواری در شاهنامه و مقایسه آن با آیینهای سوگواری، که از دیرباز در مناطقی از ایران برگزار می شده است، نشان می دهد که میان روایات داستانی شاهنامه و واقعیتهای تاریخی درباره آیینهای سوگ، شباهتهایی هست. در این مقاله بر آنیم تا با بیان اموری که در برخی شرایط مرگ در این دو فضا رخ می دهد، نخست با هشت دلیل تاریخی صدق حضور آنها را در ایران باستان یادآور شویم و سپس به بررسی تناقض آنها با قوانین جدی و سختگیرانه مذهبی بپردازیم و در راستای پی جویی دلایل این تفاوتها سه پاسخ احتمالی را مطرح سازیم: شمالی - شرقی بودن روایتهایی که این سوگواریها در آنها موجود است. تاثیر خداینامه های شاهی بر وقایع مربوط به سوگ در شاهنامه و یادآوری نقش زرتشت در تعدیل بسیاری از آیینها و از جمله سوگواریهای شدید در ایران باستان.
۲.

بازآفرینی اسطورة بندهشی و مزدایی آفرینش در داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی فریدون اهریمن ضحّاک اسطوره آفرینش اورمزد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان زرتشتی گری
تعداد بازدید : ۲۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۳۹
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
۳.

شیوه های تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در داستان بهمن از شاهنامه و بهمن نامه (بر اساس مولفه های جامعه شناختی - معنایی در تحلیل گفتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه تحلیل گفتمان معنایی بهمن نامه مولفه های جامعه شناختی کارگزاران اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۹ تعداد دانلود : ۸۳۶
مساله اصلی این پژوهش یافتن شباهت ها و تفاوت های تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در دو روایت متفاوت از ماجرای کین خواهی بهمن بوده است. بر این اساس، نویسنده با بررسی مولفه های جامعه شناختی ـ معنایی که تئو ون لیوون در الگوی پیشنهادی خود ارائه داده و انطباق آن ها بر برش های داستانی مورد نظر از شاهنامه و بهمن نامه، کوشیده است تا به زمینه ایدئولوژیک ورای دو متن دست یابد و تفاوت تاثیرگذاری آن ها را نشان دهد. حاصل پژوهش بیان می کند که برخی از شاخه های دو شیوه اصلی حذف و اظهار در هر دو متن تا حدودی به چشم می خورند و پیوسته نمایی، گسسته نمایی، نام بری و طبقه بندی نیز از شگردهایی است که به همراه زیرمجموعه های خود برای بازنمایی کارگزاران استفاده شده اند. تحلیل دو متن به وضوح نشان می دهد که بهمن در شاهنامه در پی کسب مشروعیت برای هدف خویش است؛ حال آن که در بهمن نامه، اقتدار و فردیت کامل دارد و نیازی به بهره گیری از شگردهای اقناعی و تاییدطلبانه نیست؛ به همین دلیل، شیوه های تصویرسازی کارگزاران در شاهنامه بیشتر از بهمن نامه به کار رفته و در استفاده از آن ها تعمد بیشتری دخیل بوده است.
۴.

اسطوره شناسی ساختاری، طرحی کارآمد برای تبیین اسطوره های هند و ایرانی تحلیل نمونه: داستان جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جمشید لوی استروس تقابل های دوگانه اسطوره شناسی ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۸ تعداد دانلود : ۸۳۹
بر اساس دیدگاه اسطوره شناسی ساختاری، اسطوره ها از طریق عناصر میانجیی که ارائه می کند، می کوشد تضادّی را از میان بردارد که میان جفت های متقابل برقرار است. عناصر میانجی مزبور در مسیر این تقابل، پیوسته در رفت و آمد است و می کوشد از طریق مبارزه و یا آمیختگی با یک سو یا هر دو سوی تقابل، راه وحدتی بیابد تا تضادّ موجود را خنثی یا دست کم کم رنگ تر کند. در این نوشته به معرّفی نظریه ساختاری لوی استروس در تحلیل اسطوره خواهیم پرداخت و با تحلیل نمونه وار داستان جمشید، میزان کاربرد نظریه را در بررسی اسطوره های ایرانی نشان خواهیم داد. بر این اساس، یمه/جم اسطوره ای است که برای بیان کوشش ذهن هندوایرانی در رفع تقابل مرگ و زندگی شکل گرفته است و پس از رفت و برگشت در دو سوی تقابل؛ یعنی تعارض میان اصل میرایی انسان و آرزوی دست یابی به زندگانی جاویدان، اگرچه نمی تواند تناقض موجود را بتمامی از میان بردارد، در نهایت به تجسّمی آمیخته از هر دو مفهوم مرگ و زندگی بدل می شود که آن را «مرگ زنده» نامیده ایم.
۵.

ساختار اسطوره ای نخستین نبرد قهرمان هندوایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۷۸۹
این پژوهش در پی آن است تا با بررسی ساختاری روایت های نخستین نبرد سه جهان پهلوان نام آور ایرانی یعنی گرشاسب، سام و رستم، الگوی ساختاری واحد آنها را نمایان سازد و هم سویی این الگو را با اسطوره نبرد «ایندره»، ایزد جنگ هندوایرانی با «وریتره»، اهریمن خشک سالی نشان دهد. در این راستا ابتدا به کمک روش تحلیل ساختاری اسطوره به قطعه بندی روایت های نخستین نبرد این پهلوانان و سنجش اسطوره بن های آنها با یکدیگر پرداخته می شود و سپس هم خوانی الگوی ساختاری که از نخستین نبرد جهان پهلوان ایرانی یافته شده است، با نبرد آغازین و مشهور ایندره نمایان می شود. نبردهای یادشده هم راستا با واقعه ای صورت می گیرند که طیّ آن پهلوان/ ایزد جوان با حذف اقتدار پدر، خود جانشین او می شود. بنابراین نتیجه مقاله حاکی از آن است که میان نبرد قهرمان هندوایرانی با اژدها و حذف جایگاه ارجمند پدر قهرمان، رابطه ای درهم تنیده برقرار است و گویی که این دو واقعه صورت تغییرشکل یافته یکدیگرند و هر یک جایگزین روایی دیگری است. در این میان تنها یک عنصر واسط هست که این دو سوی معادله را همچون زنجیری به یکدیگر متصل نگاه می دارد و آن وجود سلاح پدری برای نابودی اژدهاست؛ یعنی سمبل نیروی پدر برای از میان بردن اژدها و به تبع آن، برچیدن اعتبار خود پدر.
۶.

الگوی زندگی جهان پهلوان (همراه با نقدی بر الگوهای قهرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی بومی خاندان سام الگوهای پهلوانی پهلوان ایرانی جهان پهلوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۵۹۵
تاکنون برای زندگی قاعده مند و تکرارپذیر قهرمان در روایت های قهرمانی سراسر جهان، الگوهای متعددی پیشنهاد شده است که فارغ از برخی جزئیات، در کلیت خویش با یکدیگر مشابهت های بسیار دارند. این پژوهش پس از معرفی و نقد الگوهای قهرمانی موجود، مشهورترین و جامع ترین آن ها را نمونه وار با وقایع زندگی رستم می سنجد و نشان می دهد که بسیاری از ارکان این الگوها با برجسته ترین نمود جهان پهلوان و فراتر از آن با ساختار زندگی پهلوانان خاندان سام، همخوانی مطلق ندارند و برای طبقه بندی ساخت کلی زندگی پهلوان ایرانی، طراحی یک الگوی بومی ضروری و راهگشاست. ازاین رو، نگارندگان پس از بررسی چارچوب زندگی روایی پنج پهلوانِ نخست این خاندان، یعنی گرشاسب، نریمان، سام، زال و رستم، عناصر تکرارپذیر آن ها را نمایان کرده اند و بر این اساس، الگوی تازه ای از زندگی پهلوان ایرانی پیشنهاد داده اند که از دوازده گزاره تشکیل می شود که در پنج بخش ویژگی های پدر و مادر پهلوان، خصوصیات شگفت پهلوان از بدو تولد و خردسالی، عزیمت برای نبرد، دلدادگی و ازدواج، و در نهایت بزهکاری و مرگ بررسی شده است.
۷.

بررسی نقش پادافره پیمان شکنی در ماجرای مرگ اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۱ تعداد دانلود : ۸۲۰
این پژوهش به بررسی تأثیر عاملی ناگفته در مرگ اسفندیار می پردازد که تاکنون به آن توجه نشده است. بر این اساس، به این سؤال پاسخ داده می شود که تقدیر چگونه با پشتوانه ایزد مهر در تعیین سرنوشت اسفندیار ایفای نقش می کند. یکی از خویشکاری های ایزد مهر نگاه بانی از پیمان هاست و او کسانی را که به عهدهای خود وفا نمی کنند، به سختی مجازات می کند. گشتاسب نیز که پیوسته بر سر اعطای تاج و تخت به اسفندیار، با او پیمان های بی اساس می بندد، شایسته این پادافره است که طبق متن مهریشت، ایزد مهر فرزند برومند و جوانش را از وی بستانْد. به همین دلیل است که میان رستم و اسفندیار نبردی درمی گیرد و رستم به ناگزیرِ تقدیر، دست به خون اسفندیار می آلاید.
۸.

رمزگشایی الگوی اسطوره ای نجات خورشید در هفت خان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خورشید هفت خان خاندان سام تحلیل ساختاری اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۷۱۶
این پژوهش پس از مرور ساختار واحد هفت خان پهلوانان خاندان سام (رستم، سام، فرامرز و شهریار) که در منظومه های پهلوانی منعکس شده، کوشیده است قانون ساختاری این هفت خان ها را کشف کند و نشان دهد که تمامی آن ها از ژرف ساختی یکسان برخوردارند که بیان مسیر منحنی واری است که پهلوان از سطحی فرودین در مشرق آغاز می کند و سرانجام گمشده خود را در چاه یا مکان تاریکی که در جایگاهی بلند در سویه مغرب است می یابد. برای اثبات شمول گسترده و جهانی این الگو، به شواهد دیگر آن در فرهنگ آذربایجان و داستان های عامیانه اروپایی و اسطوره مانوی آفرینش نیز اشاره شده است تا نمایان شود که تمام این روایت ها، گویای تلاش قهرمان برای نجات پادشاه/دختری است که نمادی از خورشید است و دیو تاریکی او را از سرزمین روشنایی در مشرق (جایگاه برآمدن خورشید) به اقامتگاه خویش در مغرب (جایگاه افول خورشید) برده و آنجا اسیر کرده است. بنابراین الگوی هفت خان روایت رمزگونه نجات خورشید از چنگال دیو تاریکی است که در غرب مسکن دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان