قاسم زایری

قاسم زایری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی درک دختران از دخترانگی و تبیین آن در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی اجتماعی (با تأکید بر بند 5 و 12 سیاست های کلی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک خود دخترانگی زیست جهان هویت سیاست گذاری برنامه ریزی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۱
درک دختران از دخترانگی همان هویت گره خورده با جنسیت دختران می باشد که معمولاً توصیف آن در هر نظام تحلیل اجتماعی بدون توجه به ساخت منحصر به فردش به گونه ای متفاوت و حتی متناقض تفسیر و تعبیر می شود و نیاز به تبیین آن در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی اجتماعی می باشد. هدف از پژوهش حاضر تشریح درک دختران از دخترانگی و به تبع آن رسیدن به نقاط و نکات تحلیلی درخور توجهی در حوزه تحلیل اجتماعی خواهد بود که زمینه تأمل جدی و ارائه پیشنهادهایی در حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی اجتماعی با محوریت بندهای 5 و12 سیاست های کلی خانواده را فراهم می سازد. به منظور انجام پژوهش و فراخور موضوع و مقتضیات، جهت شفاف سازی توصیف تجربه زیسته دخترانگی روشی کیفی با راهبرد منتسب به روش پژوهش پدیدارشناسی انتخاب شد. توصیف درک دختران از دخترانگی نشان داد که این دختران و درکشان از دخترانگی، صرفاً معلول شرایط ساختاری یا کاستی های نهادی نیست بلکه آنها به جهت حضور در فضاهای سیال هویت ساز، بازاندیشانه هویت شخصی و به تبع آن هویت اجتماعیشان را بازسازی می کنند. توجه نظام تحلیل اجتماعی و سیاست گذاری فرهنگی و اجتماعی به همه ابعاد تحول رخ داده می تواند ما را با ظرفیت های جدی نسل دختران جوان و نوجوان امروز بیشتر آشنا کند.
۲.

تباریابی رخدادِ «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها»؛ بر مبنای همسویی انتقادی روند های کلان فرهنگی دوره ماقبل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم علم اسلامی آموزش اسلامی بومی اسلامی سازی معرفت انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها انقلاب آموزشی علم متعهد انقلاب فرهنگی در چین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۱۳۵۳ تعداد دانلود : ۷۷۸
این مقاله به بررسی روند های ماقبل انقلابی مؤثر بر وقوع رخداد «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» (1359) اختصاص دارد. برخلاف تصور رایج که این رخداد را محصول کشاکش سیاسی نیرو های رقیب در دوره اولیه مابعد انقلاب اسلامی دانسته و آن را همچون واقعه ای فاقد ضرورت اجتماعی و یک کنش سیاسی صرف فارغ از وجوه نظری معرفی می کند، از قضا این مقاله نشان می دهد که واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» نقطه نهایی و اوج یک مطالبه عمومی است که مدت ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 1357 نیاز و ضرورت آن در بین نیرو های اجتماعی و حتی در میان نخبگان آموزشی اواخر دوره پهلوی دوم، البته در سطح و مرتبه متفاوتی وجود داشته است. این نیرو ها به انحاء متفاوت اعم از تأثیرپذیری از خودانتقادی های غرب در دوره مابعد جنگ جهانی دوم، یا به دلیل مشکلات و مسائل نظام آموزشی و دانشگاهی کشور، نسبت به «علم جدید» و نظامات علمی و دانشگاهی انتقاد و اعتراض داشته اند. این مواضع انتقادی گاه به طور عینی خود را در برنامه هایی نظیر «انقلاب آموزشی» یا «آموزش اسلامی» نشان داده است و گاه در قالب ایده های ذهنی نظیر «علم بومی»، «علم قدسی»، «علم متعهد» و نظیر آن در میان نخبگان فکری مطرح شده و ذهنیت تحول در نظام علمی آموزشی در آستانه وقوع انقلاب اسلامی را قوت بخشیده است. مقاله نشان خواهد داد که وقوع انقلاب اسلامی و نیروی برآمده از آن، بنا به ماهیت اسلامی انقلاب و نوع و تنوع نیروی سیاسی درگیر در آن، این خواست عمومی را در سطح و مرتبه بالاتر با جهت گیری متفاوتی پیگیری کرده که ظهور اولیه آن در واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» و نهادسازی ها و سیاست گذاری های آن بوده است. برای تباریابی و شناسایی این روند های فرهنگی و اجتماعی اثرگذار، از شیوه کار فوکو استفاده شده است.
۳.

تبیین گفتمانی تبدیل شدن زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان (با تاکید بر نظریه نژادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج کشف حجاب نوسازی رضاخان گفتمان ملت گرایی باستان گرا نظریه نژادی سیاست گذاری اجتماعی آرتور گوبینو آمیزش نژادی زن در مقام متولدکننده زن در مقام مادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۰۹
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمان خاص این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریه نژادی است و به ویژه، مسایل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصله انقلاب مشروطه و شکست حکومت برآمده از آن تا روی کار آمدن رضاخان، بر مبنای راهبرد «استبداد منور»، این باور در میان نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ملت گرا تقویت شد که راهبرد پیشرفت و نوسازی جامعه ایران، اصلاح «طبیعت فاسد» مردم ایران است. روشن است که در چارچوب گفتمان ملت گرایی باستان گرا، اصلاح طبیعت ایرانیان، جز از طریق اصلاح نژادی آنها ممکن نیست. «ازدواج»، اصلی ترین نقطه تمرکز در این راهبرد است و زنان، به عنوان یکی از طرفین ازدواج، هم در مقام متولدکننده فرزندان و هم در مقام مادر و مربی نسل جدید ایرانی، جایگاه ویژه و ممتازی نزد ملت گرایان باستان گرا پیدا کردند. از این رو مخاطب بخش عمده ای از سیاست گذاری های اجتماعی حکومت و نخبگان ملت گرا، «زنان» بودند که شاخص ترینِ آنها قانون «کشف حجاب» است

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان