تحلیل بُعدیّت و مدل سازی ساختار توانایی های شناختی به روش نظریه سؤال-پاسخ چند بُعدی و مبتنی بر شاخص های وابستگی موضعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
163 - 219
حوزه های تخصصی:
تحلیل بُعدیّت (dimensionality analysis) یا مشخص کردن تعداد خصیصه های مکنون زیربنایی تاثیر گذار بر داده های حاصل از اجرای یک مقیاس یا آزمون و بررسی فرضیّه های استقلال موضعی (local independence) و یکنوایی (monotonicity)، از پیش فرض های مهم اعمال یک مدل سؤال-پاسخ بر مجموعه ای از داده ها می باشند. در این پژوهش، پس از توضیح مختصر شاخص های وابستگی موضعی (local dependence) و مدل های آن، به منظور مدل سازی ساختار توانایی های شناختی بر اساس داده های حاصل از اجرای مقیاس سنجش توانایی های شناختی روی یک نمونه 1105 نفری از دانش آموزان پایه نهم تحصیلی شهر اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده بودند، پس از بررسی فرضیّه استقلال موضعی از طریق شاخص های وابستگی موضعی، فرضیّه یکنوایی و برآورد پارامترهای دو مدل تک بُعدی و دو بُعدی و مقایسه آن ها باهم، بُعدیّت ساختار توانایی های شناختی مشخص شد. نتایج نشان داد مدل وابستگی های مشاهده شده بین سؤال ها، مدل وابستگی موضعی اساسی می باشد و مقایسه شاخص های برازش مدل های تک بُعدی و دوبُعدی پاسخ مدرّج (graded response) سِیم جیما (Samejima) با داده ها نشان داد که مدل دو بُعدی نسبت به مدل تک بُعدی از برازش بهتری با داده ها برخوردار می باشد . در ادامه از طریق به کار گیری مفهوم بُعدیّت فضای عاملی، نوعی مقایسه بین دو نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و نظریه سوال-پاسخ چند بُعدی (MIRT) ایجاد و نوعی همگرایی در نتایج به دست آمد. نتایج نشان داد که شاخص های برازش نظریه کلاسیک به تنهایی قادر به مشخص کردن ساختار توانایی های شناختی نمی باشند و روش های مبتنی بر نظریه سؤال-پاسخ در این زمینه می توانند راهگشا باشند. نتایج تحلیل بُعدیّت نشان داد که ساختار توانایی های شناختی دو بُعدی است؛ بُعد اول شناخت غیر اجتماعی و بُعد دوم شناخت اجتماعی نام گذاری و مشاهده شد این نتایج با نتایج موجود در حوزه علوم عصب شناختی همگرایی دارد.