مدل های روابط بین قرارداد روانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی متغیرهای جایگشت پذیر و نسبیت گرایی نظری
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی امکان جایگشت پذیری متغیرها و به صورت یک مطالعه ی موردی در حوزه ی روانشناسی صنعتی و سازمانی به مرحله اجرا درآمد. از جامعه آماری معلمان شهر اصفهان، 532 نفر (مرد و زن) با استفاده از نمونه گیری سهل الوصول برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قرارداد روانی تک لیب و همکاران (2005)، مقیاس رضایت شغلی وایس و زواران و همکاران (1998؛ با چهار خرده مقیاس موسوم به رضایت از کار، رضایت از حقوق و دستمزد، رضایت از همکاران و رضایت از سرپرست و پرسشنامه تعهد سازمانی اسپیرو و ون کاتش (2002) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها، بر مبنای دو مدل پیشنهادی اولیه، از طریق مدل سازی معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. شواهد حاصل از این تحلیل ها حاکی از آن است که تلقی کردن رضایت شغلی به عنوان متغیر پیامد برای قرارداد روانی و تعهد سازمانی (به عنوان متغیر واسطه ای) نسبت به اینکه تعهد سازمانی را پیامد قرارداد روانی و رضایت شغلی در نظر بگیریم، هیچ گونه برتری ندارد. این امر به طور نسبی، از این دیدگاه که بسیاری از متغیرها را در علوم انسانی می توان جایگشت پذیر تلقی کرد، حمایت می کند.