محمد فنائی اشکوری

محمد فنائی اشکوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

خطوط کلّی در نقد عرفان های ناتمام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف عرفان اصیل عرفان دینی عرفان کاذب شبه عرفان فرقه های عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۵۴۲
از آنجا که گرایش های عرفانی ریشه در فطرت آدمی دارند و از طریق عرفان میتوان به آرامش رسید، عرفان همواره برای بسیاری جاذبه داشته است. البته، عرفانْ مهم و مطلوب است، ولی میتواند دشوار و خطرساز هم باشد؛ زیرا برخی برای دستیابی به مقاصد نفسانی خود نحله ها و فرقه هایی را جعل کرده، و جمع کثیری را فریفته و به دنبال خود به راه انداخته اند. آمیخته شدن درست و نادرست، و مشتبه شدن حق و باطل، راه انتخاب صحیح را بسته و بسیاری را در وادی حیرت و سرگردانی افکنده است. از این رو، شناخت لغزشگاه ها در عرفان و تشخیص عرفان های کاذب و مکتب های شبه عرفان ضروری است. با توجه به رواج روزافزون فرقه های گونه گون انحرافی و گسترش فزاینده انواع عرفان های دروغین نوظهور در کشور ما، طرح این بحث نمیتواند صرفا دغدغه علمی و آکادمیک باشد؛ بلکه تکلیفی الهی است. انحراف از توحید، عدم اتّصال به وحی معتبر، اباحیگری و دوری از شریعت، گریز از اجتماع، خودمحوری و بیاعتنایی به خلق از اهم ویژگیهای عرفان های کاذب و ناقص است.
۲.

نسبت عرفان و دین

کلید واژه ها: عرفان عقل دین شریعت ظاهر باطن کشف تجربة عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۳
یکی از مباحث کلیدی و سرنوشت ساز دربارة عرفان و دین تعیین نسبت میان آن هاست. برخی عرفان را غیر از دین و حتی ناسازگار با آن می دانند. بر همین اساس، گروهی به عرفان دل بسته و از دین گسسته اند، و جمعی به دین پیوسته با عرفان به نزاع برخاسته اند. کسانی هم که عرفان را با دین سازگار می دانند در تعیین نسبت میان آن دو اختلاف نظر دارند. برخی عرفان را عین دین یا گوهر آن تلقی میکنند و دسته ای آن را جزئی از اجزای دین به شمار میآورند. تعیین نسبت میان دین و عرفان جز با کاوش در ماهیت دین و عرفان ممکن نیست. نظریه ای که در این مقاله تبیین و اثبات میشود این است که عرفان نه ضد دین، نه بیگانه از دین، نه عین دین، و نه جزئی از اجزای دین است، بلکه عرفان باطن دین است. در پرتو این نظریه بسیاری از پرسش ها و شبهاتی که در بارة عرفان و رابطة آن با دین وجود دارد نیز پاسخ داده میشود. با حل این مسئله ضمن روشن شدن نسبت دین و عرفان، چیستی آن ها نیز بهتر دانسته میشود. علاوه بر این، معیاری روشن برای تشخیص عرفان اصیل از عرفان های ناقص، التقاطی، و شبه عرفان ها به دست می آید.
۳.

عرفان متعالی (دیدگاه و جایگاه عرفانی ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان شهود حکمت متعالیه وحدت وجود ملاصدرا عرفان عملی عرفان نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۷۴
موضوع این مقال دیدگاه ملاصدرا در عرفان و در نتیجه جایگاه ملاصدرا در بین فیلسوفان، متکلمان و عارفان است.حاصل این پژوهش اینست که حکمت صدرالمتألهین نه فلسفه» بحثی محض، نه کلام یا الهیات گذشتگان و نه عرفان بمعنای سنتی است و در نتیجه ملاصدرا نه یک فیلسوف بحثی محض، نه یک عارف بیاعتنا به مباحث فلسفی و نه متکلمی است که از نقل و جدل فراتر نمیرود، بلکه معرفت و حکمت کامل نزد او آنست که از همه» منابع اصیل معرفت، یعنی عقل، وحی و شهود عرفانی بهرمند باشد. عقلی که مؤید به وحی و شهود عرفانی نباشد ره بجایی نمیبرد و شهودی که بریده از وحی و تأملات عقلانی باشد مصون از شوائب نتواند بود و اتکا بنقل صرف نیز چیزی فراتر از علم تقلیدی نیست. حاصل بهرمندی از همة این منابع معرفت، حکمت متعالیه است که در بردارنده فلسفة متعالیه، الهیات متعالیه و عرفان متعالی است. او میکوشد یافته های فلسفی را شهودی و مشهودات عرفانی را برهانی کند و برای هردو، مؤید وحیانی بیابد. در این راه وی اصالت و وحدت وجود را برهانی میکند و فلسفه و عرفان را در اساسیترین مسئله مشترکشان به وحدت میرساند. غایت این حکمت نیل به سعادت است. و سعادت و کمال نهایی در تحصیل معرفة الله است که جز با تعقل، تهذیب نفس و پیروی از شریعت بدست نمیآید. بر این مبنا، وی ضمن رد مجادلات کلامی و فلسفی بیحاصل، به نقد عارف نمایانی میپردازد که یا در بُعد معرفتی و یا در بُعد سلوکی و رفتاری و یا در هر دو جهت دچار لغزشند. بدینسان او هم منتقد کلام، فلسفه و عرفان است و هم احیاگر کلام، فلسفه و عرفان و آن نقد مقدمه این احیاست.
۴.

الهیات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توحید کثرت معرفت شهودی تجلی صفات وحدت ظهور اسماء الهیات عرفانی ذات حق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۲ تعداد دانلود : ۶۷۹
الهیات عرفانی در مقابل الهیات عقلی طبیعی و وحیانی تاریخی است. الهیات طبیعی، خداشناسی عقلی، الهیات وحیانی، خداشناسی نقلی و الهیات عرفانی، خداشناسی شهودی است. الهیات عرفانی در اسلام در عین اینکه شهودی است از یکسو از تحلیل عقلی بهره میبرد و از سوی دیگر از چراغ هدایت وحی نور میگیرد. حاصل بهره گیری از عقل، نقل و کشف الهیاتی است که گرچه روش، ساختار، مفاهیم و تبیین ویژه خود را دارد اما در هماهنگی با عقل و شرع است. عارف با سلوک عرفانی برگرفته از شریعت بنوعی معرفت بیواسطه و بصیرت قلبی نسبت به خداوند میرسد که بینیاز از استدلال عقلی بر اثبات وجود خدا میشود. او به معرفت بیواسطهیی از خدا میرسد که نیازی بوساطت هیچ موجودی ندارد. و به چنان مرتبهیی از یقین میرسد که گرد هیچ شک وهمی بر دامنش نمینشیند. چون ذات خدا مطلق و نامتناهی است و نیل به آن برای احدی میسور نیست، عمده مباحث الهیات عرفانی پیرامون اسماء و صفات حق تعالی است. از اینرو محور الهیات عرفانی در اسلام کاوش در اسماء و صفات است و چون عالم چیزی جز تجلی اسماء حق نیست خداشناسی عرفانی در عین حال جهان شناسی نیز هست. کوشش نگارنده در این مقاله ارائه تحلیلی اجمالی از این مکتب الهیاتی است.
۵.

سقراط در جست جوی حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت معرفت فضیلت استقرا دیالکتیک سقراط تعریف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۳۰
سقراط نامی است که با حکمت پیوند جاودانی یافته است. در اهمیت سقراط همین بس که او استاد محبوب افلاطون است. افلاطون کسی است که فیلسوفی همچون وایتهد درباره اش میگوید: تمامی فلسفه غرب چیزی جز تعلیقاتی بر فلسفه او نیست. ارسطو نیز که به «فیلسوف مطلق» شهرت دارد و فلسفه اسلامی و غربی وامدار اویند، شاگرد باواسطه سقراط است. جایگاه سقراط در حکمت و فضیلت تا جایی است که برخی او را پیامبر پنداشته اند. اینکه سقراط آموزگار فرزانگی است، قولی است که جملگی برآنند. هدف این پژوهش اجمالی، آگاهی از حیات و آشنایی با شیوه تفکر سقراطی و نقش او در گسترش فرزانگی است. با تأمّل در آثار بر جای مانده حاوی حکمت سقراطی و تحلیل آنها، خواهیم یافت که سقراط فقط مرد اندیشه نبود، بلکه حکمت و فضیلت را به عنوان عناصر جداییناپذیر در وجود خویش جمع کرده بود. او با ابداع روش استقرایی ویژه اش و جست وجوی خستگیناپذیرش در نیل به ذات و حقیقت اشیا، تفکر فلسفی را در مسیر راستینش قرار داد.
۶.

پیشگامان حوزه علمیه شیعه در مواجهه با فلسفه غرب(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فلسفه اسلامی نقد مارکسیسم فلسفه تطبیقی فلسفه غرب فلسفه های مضاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۵ تعداد دانلود : ۹۰۵
این نوشتار در پی نشان دادن نحوه مواجهه عالمان شیعی معاصر با فلسفه غرب است. منظور از عالمان شیعی، عالمانی هستند که از حوزه های علمیه شیعه برخاسته اند. غرض، نشان دادن نقش حوزه های علمیه در برخورد با فلسفه غرب است. بنابراین از دانشمندان و نویسندگان دانشگاهی و به طور کلی غیر حوزوی در این مقاله جز به طور گذرا بحثی نخواهد شد. عالمان دینی مورد بحث در این مقاله نیز عالمانی هستند که پیش از انقلاب اسلامی نشو و نما کردند و در این بحث، پیشگام شمرده می شوند. بنابراین، درباره نسل پس از انقلاب اسلامی حوزه علمیه فقط به اشاراتی بسنده خواهد شد. بنابراین غرض از این نوشتار، طرح کلی بحث، نشان دادن توجه عالمانی دینی به فلسفه غرب، ترسیم جغرافیای مسئله و ذکر برخی از نمونه مباحثی است که آنان طرح کرده اند تا از این طریق بتوان به نوع مباحث طرح شده، ادبیات مورد استفاده، و نحوه مواجهه و موضع گیری آنان در قبال فلسفه غرب راه یافت.
۷.

حکمت فردیدی؛ تحلیل و نقد حکمت اُنسی و علم الاسماء تاریخی سیداحمد فردید

کلید واژه ها: وجود فروید مابعدالطبیعه غرب زدگی موجود علم الاسماء حکمت انسی حکمت تاریخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
یکی از متفکران تأثیرگذار در چند دهه گذشته کشور ما سیداحمد فردید است. فردید با کاوش هایاسم شناسانه، بهره گیری از آراء عرفای اسلامی، فلسفه هایدگر و تأمّل در منابع دینی، به مقولات ومفاهیمی نو رسید که هم تجدّدگرایان و هم سنّتیاندیشان را با چالش هایی جدّی مواجه ساخت. بهنظر او، مابعدالطبیعه در سراسر تاریخش، مبتلا به غفلت از وجود و خلط میان وجود و موجود بودهاست. همه نظام های فلسفی شرق و غرب به دلیل غفلت از علم حضوری و محدود ماندن در تنگنایعلم حصولی، از شرقِ حقیقت دور و گرفتار غرب زدگی شده اند. علاوه بر این، بشر در دوره جدید باطرح «اصالت موضوعیت نفسانی» از سوی دکارت، به خودبنیادی رسیده و غرب زدگیاش مضاعفشده است. ما شرقیان، که صدر تاریخ جدیدمان ذیل تاریخ غرب است، در این ماجرا وضعاسفبارتری داریم. عصر طلایی تاریخ، دوره امّت واحده پریروز بود که انسان در قُرب وجود مأواداشت. دوره دیروزی با متافیزیک آغاز شد و امروز عصر «خودبنیادی» است و فردا دوره آگاهی ازاین وضعیت و تمنّای رهایی از آن. اما دوره نهایی در تاریخ بشر، عصر امّت واحده پس فرداست کهعصر سراسر نور و ظهور است؛ عصری که جامعه انسانی به اوج کمال میرسد. مقاله حاضر این نظامفکری را استخراج، تنظیم، تحلیل و به اجمال، نقد میکند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان