نقد و بررسی اتهام مستشرقان نسبت به خشونت طلبی اسلام و عدم مدارا با پیروان دیگر ادیان (اهل کتاب) متناظر با موضوع جهاد در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
79 - 102
حوزه های تخصصی:
خشونت طلبی و عدم مدارا با پیروان دیگر ادیان و یا عدم توجه به تکثرگرایی عقیدتی و دینی، یکی از اتهاماتی است که از جانب بسیاری از مستشرقان همواره در طی تاریخ متوجه قرآن، پیامبر اسلام (ص) و مسلمانان بوده است. ظهور این اتهام در اندیشه مستشرقان در خصوص اهل کتاب بیشتر در موضوعاتی همچون جهاد و برخورد پیامبر (ص) با مخالفان خود در مدینه و سه طایفه یهودی «بنی قینقاع، بنی النضیر و بنی القریظه» و یهودیان خیبر و فدک و به ویژه شدت مقابله پیامبر (ص) با یهودیان «بنی قریظه» پس از بعثت نبی مکرم اسلام ارزیابی می شود. برخی از خاورشناسان اهداف این جنگ های پیامبر (ص) را مادی دانسته و موضوعاتی همچون کشورگشایی و سلطه گری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و حتی غارت های بدوی را در این اهداف مطرح ساخته اند. در واقع بسیاری از اسلام پژوهان غربی ضمن تعریف مفهوم جهاد در اسلام و تُهی عنوان نمودن این مفهوم از انگیزه های الهی، درک این مفهوم را برای غیرمسلمانان دشوار دانسته و آیات قرآن و رفتارهای پیامبر (ص) را در موقعیت های زمانی مختلف متناقض و به دور از منطق عقلایی و متأثراز ضعف و قدرت مسلمانان در ادوار مختلف و عامل گسترش خشونت ارزیابی می کنند. این اتهام مستشرقان که اسلام و پیامبر (ص) را عامل گسترش خشونت و نابردبار در مقابل دگر اندیشان معرفی می کند با فلسفه بعثت پیامبران الهی هم خوانی ندارد چرا که رسالت انبیاء مشخص نمودن حقوق انسان ها و برپایی عدل، قسط و صلحی پایدار در میان آنهاست. اصل اولیه در اسلام رعایت حقوق همه انسان ها و برقراری ارتباط با همگان مبتنی بر صلح و زندگی مسالمت آمیز است. جهاد نیز در اسلام همواره موضوعی دفاعی بوده و همه جنگ های پیامبر (ص) در صدر اسلام نیز برای دفاع از کیان اسلام و مسلمانان صورت گرفته است. بررسی سیر تشریعی جهاد در اسلام گویای رابطه ای منطقی در سیره رسول گرامی اسلام متناسب با تعامل یا تقابل یهودیان و مسیحیان با اسلام و مسلمانان است. آنچه مسلم است رسول خدا در ابتدای ورود به مدینه با طوایف یهودی ساکن در مدینه پیمان همزیستی مسالمت آمیز امضاء نمودند و حقوق مادی و معنوی آنان را محترم شمردند و از آنها درخواست کردند که از هرگونه همکاری با دشمنان مسلمانان اجتناب ورزند اما متأسفانه هر سه طایفه یهودی یکی پس از دیگری پیمان شکستند و به مسلمان ها خیانت کردند و لذا اخراج دو طایفه یهودی «بنی قینقاع» و «بنی نضیر» از مدینه اقدامی متناسب با خیانت آنها بود و اما آنچه برخی از منابع تاریخی و به تبع آنها مستشرقان در خصوص «بنی قریظه» و کشتارِ جمعیِ اسیرانِ ذکور آنها و متهم کردن پیامبر (ص) به افراط در خشونت گزارش شده علاوه بر عدم تطابق با سیره مسلم رسول خدا(ص) و علی(ع) و فروعات فقهی و موافقت با مجازات پیمان شکنان در تورات منتخب در بین یهودیان با گزارش آیه 26 از سوره احزاب در خصوص داستان بنی قریظه نیز سازگار نیست.