سید حسام حسینی

سید حسام حسینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تفکر خلاق ، مبنای شیوه های آموزشی پیامبر (ص)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفکر خلاق سیره نبوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۰ تعداد دانلود : ۸۴۸
دانشگاه از مهم ترین بسترهای رشد خلاقیت در جامعه است؛ زیرا دانشگاه می تواند دانشجویان را برای بهتر اندیشیدن، ابتکار، نوآوری، مقابله با ناشناخته های علمی و اجتماعی و پر کردن خلا های علمی، آماده سازد و این امر تنها از طریق یک فرایند آموزشی پویا و برانگیزاننده با راهبردهای آموزشی فعال و مؤثر محقق می گردد. در عرصه خلاقیت و سازندگی فکری، هیچ هنرمند و صنعتگری به پای پیامبران نمی رسد و هیچ نظام فکری و عملی ای، همچون اسلام بر تفکر خلاق و خلاقیت تاکید نداشته است. مسئله تفکر، تدبر و خلاقیت فکری در سیره پیامبر اعظم(ص) درخشش خاصی دارد. پیامبر اعظم(ص) همواره با شیوه های متعدد خلاقی همچون: استقلال فکری، گفتگو و مباحثه، داستان و عبرت آموزی، استدلالی، عملی، سمعی ـ بصری، تشبیه و همانندسازی و برانگیختن اذهان، مردم را به تفکر برمی انگیخت تا استعدادهای پنهان آنها از قوه به فعل درآید و زمینه حرکت آنها به سوی کمال فراهم شود. در این مقاله، تفکر خلاق به عنوان محور اصلی در روش آموزشی پیامبر(ص) معرفی می شود و سپس به شیوه هایی که پیامبر(ص) جهت برانگیختن مردم به خلاقیت و تفکر خلاق به کار برده است، پرداخته و جایگاه تفکر خلاق در شیوه آموزشی پیامبر(ص) تحلیل شده است.
۲.

بررسی رویکردهای مختلف در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان و نسبت آن با برنامه درسی رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه برای کودکان برنامه درسی رویکرد آموزش فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۱
اگر یک نظام آموزشی بر آن است تا دانش آموختگان آن از آموزش و پرورشی متوازن و متعادلی بهره مند شوند، طبیعی است که به برنامه های مناسب تربیت فلسفی، فکری و استدلالی آن نظام به طور جدّی توجه شود تا بروز خلّاقیت ها و شایستگی های نهفته آنها امکان پذیر شود و این ضرورتی است که بسیاری از کشورها به آن توجّه کرده اند. در حال حاضر توسعه مهارت ها و برنامه های آموزش فلسفه برای کودکان در کشورهای مختلف جهان از روند در حال رشدی برخوردار شده، و کشورهای مختلف با توجّه به نیازهای آموزشی و بافت اجتماعی خود شکل خاصی از این برنامه را در کشور خود پیاده کرده اند. لذا با توجّه به این مهم در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی رویکردهای مختلف این برنامه بررسی و نسبت آنها با برنامه درسی رسمی تبیین شد. نتایج که به طور کلی دو رویکرد فلسفه در مقام فلسفیدن و فلسفه در مقام آموزش آراء فلاسفه در آموزش های فلسفی مطرح است. که به رویکرد فلسفیدن به واسطه برنامه فلسفه برای کودکان در کشورهای مختلف توجّه شده است. امّا حضور این برنامه در برنامه درسی کشورهای مختلف تفاوت هایی را در پی داشته و به سه شیوه به آن توجّه شده است: 1. به عنوان واحد درسی مستقل در برنامه درسی رایج؛ 2. به عنوان جاری شدن روش و روح فلسفیدن در کل برنامه درسی؛ 3. به صورت ترکیبی یعنی هم به عنوان واحد درسی مستقل و هم به صورت تلفیق در دروس دیگر.
۳.

تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت برمبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی مطلوب خردورزی سقراطی دیالوگ مایوتیک جهان بینی مراجع مشاوره فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۲۶
هدف : این پژوهش با هدف تبیین الگوی نظری مشاوره فلسفی در تعلیم و تربیت بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی صورت گرفت. روش پژوهش : نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می باشد و جهت تبیین هدف و دستیابی به پاسخ سؤالات از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری بهره گرفته شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از آثار دسته اول و پژوهش های صورت گرفته در خصوص عنوان پژوهش، شامل دیالوگ های افلاطون، پایان نامه ها، مقالات، آثار و نوشته ها و روایت های تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. بدین منظور نمونه های در دسترس و مناسب از منابع مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و برای ثبت داده ها از فرم فیش برداری استفاده شد و داده های بدست آمده در طول تحقیق به صورت مستمر تحلیل و تفسیر گردید. یافته ها : براساس یافته های پژوهش، ابعاد اصیل هویت انسانی به واسطه سلطه هویت های کاذب برخاسته از جهان بینی های غیر اصیل در حاشیه قرار گرفته و بخش قابل توجّهی از نگرانی ها و تعارضات درونی وی با این تعارضات گره خورده است. و رویکرد مشاوره فلسفی بر مبنای خردورزی و دیالوگ سقراطی با این پیش فرض که این تعارضات دارای ریشه ای درونی شامل ناآگاهی و نیروی برتر اقناع جهان بینی های سطحی است و با تکیه بر این مهم که انسان اراده ذاتی به خیر دارد، در تلاش است تا با خودشناسی و کشف فلسفه خود بنیاد زندگی بر اساس دیالوگی درونی بر این تعارضات غلبه یابد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که الگوی مطلوب برخاسته از این رویکرد فرایندی سه مرحله ای مشتمل بر کشف هویت های کاذب، به چالش کشیدن و زیر سؤال بردن این هویت ها و حرکت به سوی یک جهان بینی نوین است.
۴.

تبیین پدیدارشناختی ادراک معلّمان سرآمد از ابعاد و مؤلفه های فلسفه معلّمی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه معلمی پدیدار شناسی تجربه زیسته معلمان سرآمد دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف : این پژوهش با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه های مبین فلسفه معلّمی، از تجارب زیسته معلّمان سرآمد صورت گرفت. روش پژوهش : نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می باشد و برای دستیابی به هدف تحقیق از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلّمان شهرستان سقز در سال تحصیلی 99-400 بودند که از میان معلّمان سرآمد به صورت هدفمند تعداد 14 معلّم، شامل 6 معلّم مرد و 8 معلّم زن انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و مصاحبه ها تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام و با استفاده از کد گذاری موضوعی کدهای محوری از کدهای باز و کدهای انتخابی از کدهای محوری استنباط و طبقه بندی گردید. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش از مجموع 190 مفهوم استخراج شده از مصاحبه ها 81 مفهوم در خصوص فلسفه معلّمی در قالب 12 مؤلفه یا کد محوری (تحول آفرین، همدل، کاشف ذهن و توانایی دانش آموز، کل نگر و ژرف اندیش، مشوّق عمق نگری و مروج پرسشگری، روح انتقادی، سعه صدر، عامل و مروج ارزش های انسانی، الگوی اخلاقی عامل، ادراک فضای فیزیکی، سازنده فضای یادگیری اثربخش، ادراک جهان دانش آموز) و 9 بعد یا کد انتخابی (الگوی نوآوری، عواطف انسانی سرشار، کاشف قابلیت دانش آموز، نمونه عینی جامع نگری، عالم و عامل انتقادی، صبور، اخلاقی ارزش مدار، عالم به زمان و مکان، در جهان بوده متعامل با دانش آموز) دسته بندی شدند. نتیجه گیری : کنار هم گذاشتن این ابعاد و مؤلّفه ها توصیف جامعی از ادراک معلّمان پیرامون پدیده مورد بررسی را به دست می دهد.
۵.

تبیین و نقد رویکرد لیپمن در برنامه فلسفه برای کودکان از منظر پرسشگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه برای کودکان لیپمن پرسشگری وجودی اجتماع پژوهشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
هدف : این پژوهش با هدف تبیین و نقد رویکرد لیپمن در برنامه فلسفه برای کودکان از منظر پرسش گری وجودی صورت گرفت. روش پژوهش : نوع این پژوهش کیفی و جهت دستیابی و تبیین هدف، از روش توصیفی - تحلیلی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل آثار مرتبط لیپمن درخصوص مضامین وجودی و مقالات و پژوهش های صورت گرفته در این موضوع بوده است. بدین منظور برای جمع آوری اطلاعات، نمونه های مناسب از منابع مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و برای ثبت داده ها از فرم فیش برداری استفاده شد و داده های به دست آمده در طول تحقیق به طور مستمر تحلیل و تفسیر گردید.. یافته ها : براساس یافته های پژوهش مضامین وجودی توجه به معنا، اصالت و مسؤلیّت مورد توجّه برنامه درسی فلسفه برای کودکان بوده است؛ امّا با بررسی دیدگاه های اندیشمندان و راهنماهای برنامه درسی فلسفه برای کودکان، ملاحظه گردید که در این برنامه، سؤالات وجودی کودکان نادیده گرفته شده است. نتیجه گیری : در نتیجه نادیده گرفتن سؤالات وجودی کودکان، برنامه درسی فلسفه برای کودکان با دو آرمان اصلی این رویکرد یعنی ایجاد فضایی امن برای پرسش گری آزاد کودکان و همچنین مراقبت عاطفی از آنان در تضاد است.
۶.

بررسی تأثیر باور به معاد و تصویر همه جانبۀ آن در تربیت عقلانی از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر باور به معاد و تصویر همه جانبه آن در تربیت عقلانی از منظر علامه مصباح یزدی است. پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و درنهایت نظریات تربیتی این فیلسوف استنتاج شد. در مراحل انجام پژوهش، نخست، معنای تربیت عقلانی که شامل تعریف لغوی عقلانی، تعریف ماهوی عقلانی، تعریف مصداقی عقلانی است، بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در پرتو باور به معاد، عقل انسان، تمرکز پیدا کرده و هدفمند می شود. قلمرو اندیشه و نظر انسان و به تبع آن، معرفت او هم توسعه می یابد. زندگی اش از یک معنا و ارزش خاصی برخوردار خواهد شد. در پرتو این باور مراتب معرفتی انسان که عبارتند از: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین تعالی یافته و انسان ترغیب می شود که خود را از هر مرتبه به مرتبه های بالاتری از معرفت، برساند.
۷.

مبانی، اصول و روش های تربیت عرفانی در مکتب غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزالی تربیت عرفانی مبانی اصول روش ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۹
این پژوهش با هدف تبیین مبانی، اصول و روش های تربیت عرفانی در مکتب تربیتی غزالی صورت گرفت. نوع این پژوهش کیفی و برای دستیابی به هدف پژوهش، از سه روش تحلیل اسنادی، روش داده بنیاد و استنتاج عملی فرانکنا بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که تربیت عرفانی در مکتب غزالی، حرکت درونی متربی در جهت نیل به قرب الهی است. در این حرکت، متربی با تکیه بر ظرفیت های وجودی و در راستای تغییر در جهان بینی، نیاز به طی مسیری دارد که بر مبانی و اصول و روش هایی برگرفته از اسلام و سنت استوار است. در این پژوهش، سه مبنا، پنج اصل و چهارده روش تربیتی استنتاج گردید. مبنای اول: بیداری و معرفت یابی است. اصل اول ناظر به این مبنا، غفلت زدایی است و روش های ناظر به این اصل، اتکال به مرشد و خودیابی است. اصل دوم ناظر بر مبنای اول، تحول درون است که روش های ناظر به این اصل، روش توبه، زهدورزی و صبر است. مبنای دوم، ثبات قدم و حفظ شرایط است. اصل ناظر به این مبنا، مرابطه است و شش روش ناظر بر این اصل، مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاقبه، مجاهده و معاتبه هستند. سومین مبنا، خدادوستی و خداگونگی است. اصل اول ناظر به این مبنا، عشق ورزی است و روش های ناظر بر این اصل، تفکر و خلوت و وجد و سماع است. اصل دوم ناظر بر این مبنا، خداگونگی و معرفت یابی و روش ناظر بر این اصل، رازداری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان