تحلیل پدیدارشناختی تجارب زیسته معلمان دورۀ ابتدایی از تلفیق بازی در فرایند یاددهی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
43 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از تلفیق بازی در فرایند یاددهی یادگیری است. رویکرد پژوهش کیفی و روش انجام آن پدیدارشناسی است. انتخاب مشارکت کنندگان هدفمند و از نوع معیار است که از میان معلمان دوره ابتدایی با تجربه استفاده از بازی در آموزش، دارای دست کم دو سال تجربه تدریس و علاقه مند به شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شد. داده ها در مصاحبه دوازدهم به اشباع رسید و برای اطمینان، با دو نفر دیگر هم مصاحبه شد. داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد و اعتباریابی یافته ها ازطریق دقت پژوهشگر، ارجاع به همکاران پژوهشگر و بازبینی مشارکت کنندگان انجام شد. برای اطمینان یابی نیز از روش هدایت دقیق جریان مصاحبه، خودبازبینی پژوهشگر و کدگذاری مصاحبه ها به دست پژوهشگر دیگری استفاده شد. تحلیل داده ها به استخراج 10 مضمون اصلی و 62 مضمون فرعی انجامید. ازجمله این مضامین اصلی، انواع بازی از نظر تعداد مشارکت کننده، شکل اجرا، هدف خاص، دستاوردهای جسمی، روانی، مهارتی و آموزشی بازی ها، محدودیت های اجرا، واکنش های مثبت و منفی اولیا، نقش معلمان در جریان بازی و موقعیت های استفاده از بازی بود. با توجه به یافته ها، گفتنی است که اجرای بازی ها دستاوردهای متعددی برای دانش آموزان و حتی معلمان دارد، اما با محدودیت هایی مانند کمبود وقت، محتوای زیاد کتب درسی و فضا و محیط نامتناسب مواجه است. معلمان سعی می کنند در موقعیت های گوناگون مانند رفع خستگی، ایجاد انگیزه، تثبیت یادگیری و... از بازی استفاده کنند .