پاسخ گویی و نقش آن در تقویت اعتماد اجتماعی (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
اعتماد، یکی از عناصر کلیدی در توسعهی مناسبات اجتماعی است. همچنین اعتماد اجتماعی (اعتماد عمومی) برای دولت، به مثابه سرمایهی اجتماعی است. بقا و دوام دولتها، تا حد زیادی، وابسته به میزان برخورداری دولت از این سرمایه است. بنابراین جلب اعتماد عمومی و تقویت آن برای تمامی دولتها ضروری است. از طرفی پاسخ گویی یکی از حقوق مسلم شهروندان است و در مقابل، وظیفهی دولت پاسخ گویی است. به علاوه، پاسخ گویی از طریق شفاف سازی اطلاع رسانی و از رونق انداختن بازار شایعات علیه دولت، نگرش مردم را نسبت به دولت مثبتتر کرده و، این گرایش مثبت، اعتماد مردم نسبت به دولت را افزایش میدهد که هدفی عالی محسوب میشود.متن
یکی از عوامل و عناصر کلیدی و ضروری برای دوام و گسترش مناسبات اجتماعی، اعتماد است. بدون اعتماد امکان گسترش مناسبات اجتماعی فراهم نمیشود.
دولتها، به عنوان نمایندگان ملتها، در تعاملات داخلی و بینالمللی خود به چنین سرمایهی اجتماعی نیاز دارند. دولتی که نتواند سرمایهی اجتماعی کسب نماید و سرمایهی موجود خود را حفظ نماید، محکوم به فناست. دولتها از طریق پاسخ گویی شفاف و مسؤولانه میتوانند پایههای اعتماد عمومی را تحکیم نموده و با تقویت این سرمایهی اجتماعی، پشتوانهی مردمی خود را تقویت نمایند.
تعریف اعتماد اجتماعی
برای تعریف واژهی اعتماد اجتماعی، ابتدا بایستی واژهی اعتماد را معنا کنیم. فرهنگ معین اعتماد را تکیه کردن بر واگذشتن کار به کسی و سپردن چیزی به کسی معنا کرده است و اعتماد کردن را به معنای وثوق به کسی یا اطمینان کردن به کار برده است. فرهنگ عمید نیز همین معانی را به کار برده است، اعتماد یعنی تکیه کردن، متکی شدن به کسی، کاری را بیگمان به او سپردن و واگذاشتن کار به کسی.
در زبان انگلیسی، معادل کلمهی اعتماد واژهی tlust به کار میرود که از نظر معنا و مفهوم مشابه معنای آن در زبان فارسی است. وثوق شدید و تکیه به کسی بدون شک و گمان. بر این اساس میتوان گفت واژهی اعتماد یک گرایش ذهنی است، طرز تلقی فرد نسبت به یک پدیده یا شخص که بسیار مثبت است. در واقع اعتماد یک واقعیت ذهنی است که نتیجهی آن در عمل آشکار میشود. واقعیتی است که براساس آن فرد به دیگری تکیه میکند و یا احتمالاً سرمایهی خود را بدون هیچ شک و گمانی در اختیار وی قرار میدهد. هر چند این عمل او همراه با ریسک است، اما این ریسک را دلیل همان طرز تلقی مثبت میپذیرد. اما منظور از اعتماد اجتماعی، همین اطمینان و وثوق نسبت به جامعه و نظام اجتماعی است و میتواند شامل اعتماد به خانواده، همسر، فرزندان، همسایگان، دولت، مسؤولین نظام سیاسی، مجلس و قوه قضائیه و... باشد.
اعتماد اجتماعی در واقع سرمایهی اجتماعی است و ضمانت اجرای بسیاری از فعالیتها و مناسبات اجتماعی است.
ماهیت اعتماد
انسان موجودی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی، وجود کنش متقابل اجتماعی یک ضرورت است. کنش متقابل بین اشخاص یک نوع مبادلهی پایاپای و تهاتری نیست و در این مبادله کالاهای مادی و غیرمادی مبادله میشود، بنابراین یک مبادلهی صرفاً اقتصادی نیست. یکی از نظریات جامعهشناسی، که به تحلیل و تبیین رفتار اجتماعی میپردازد، نظریهی مبادلهی اجتماعی است. بر اساس این نظریه، رفتار اجتماعی انسان بر مبنای مبادله شکل میگیرد. به عبارت دیگر تمامی رفتارهای انسانها نوعی مبادلهی و بده، بستان است که شباهت زیادی با مبادلهی اقتصادی دارد. در هر دو نوع مبادله نیاز به سرمایه است. در مبادله اقتصادی، پول به عنوان سرمایه و در مبادله اجتماعی اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی تلقی میشود. در هر دو نوع مبادله، مبادله کنندگان ارزیابی هزینه - فایده در مورد مبادله شان انجام میدهند. چنان چه هزینههای یک رفتار بیشتر از منافعی باشد که فرد در نتیجهی آن رفتار به دست میآورد، آن رفتار را انجام نخواهد داد و هر چقدر منافع آن رفتار بیشتر از هزینههایی باشد که کنشگر متحمل خواهد شد آن رفتار برای او مطلوبیت بیشتری خواهد داشت و احتمال انجام آن بیشتر است. البته لازم به توضیح است که این ارزیابی ذهنی صورت میگیرد. در بازار کامل اقتصادی معامله بدون هزینه و فوری است، اما در بازار واقعی و عینی معمولاً معامله با تأخیر زمانی همراه است. این است که فروشنده کالایی را به خریدار تحویل میدهد و در قبال آن پول، چک، چک پول، و یا اسناد بهادار دیگری را دریافت میکند تا مدتی بعد بتواند آن پول یا اسناد را به کالای مورد نیاز خود تبدیل کند، مثال بارز آن کار پزشکان و داروخانههای طرف قرارداد بیمه است که با جدا کردن برگهی دفترچه بخشی از منافع خود را از بیمار دریافت نمیکنند. پس از جمع شدن چندین برگهی دفترچه، آنها را به سازمان تأمین اجتماعی یا خدمات درمانی تحویل داده و حقوق باقیماندهی خود را دریافت میکنند.
در بازار مبادلهی اجتماعی نیز وضع به همین منوال است، یعنی کنشگران در مقابل کنش خود، به طور مستقیم و فوری پاسخی که منجر به تأمین منافع آنان گردد را دریافت نمیکنند، در این میان کنشگر اول به کنشگر دوم اعتماد میکند که وی پاسخ مناسب را در زمان بعد به او خواهد داد؛ یعنی در این مبادله کنشگر اول (اعتماد کننده) در بادی امر در مقابل کنش خود پاسخی دریافت نمیکند، بلکه تدریجاً در زمانهای بعد این پاسخ به او میرسد. گاهی اوقات این پاسخ با چند واسطه به او برمیگردد.
در هر رابطهی اعتماد، حداقل، دو طرف وجود دارد؛ طرف اول، اعتماد کننده و طرف دوم، امین (اعتماد شونده). بنابر این در یک ارتباط سادهی اعتماد دو کنشگر وجود دارد و از آنجا که کنشهای اجتماعی هدفمندند و میتوان گفت هر دو کنشگر در تعامل خود اهدافی را پیگیری میکنند که رسیدن به آن اهداف منافع آنان را تأمین خواهد کرد. مثلاً فروشندهای که کالای خود را به صورت نسیه به خریدار میفروشد یک رابطهی اعتماد برقرار کرده است و هدف فروشنده، بالا بردن میزان فروش و در نتیجه افزایش سود است و در مقابل هدف امین تأمین کالای مورد نیازش، بدون پرداخت فوری هزینهی آن، است. البته در تمامی روابط اعتماد، امین میتواند اعتماد شکنی کند و رابطهی اعتماد را نقض کند یا اینکه اعتماد کننده هم میتواند به امین اعتماد نکند و رابطهی اعتماد شکل نگیرد. در این صورت هر دو طرف برای رسیدن به منافع و اهداف خود دچار مشکل خواهند شد. البته در شرایطی که منافع دو طرف اعتماد به همدیگر گره نخورده باشد، امکان نقض اعتماد بیشتر است. نکتهی قابل توجه دیگری که از این مطالب برمیآید این است که ریسک پذیری از ویژگیهای دیگر اعتماد است؛ یعنی اعتماد کننده در واقع ریسک اعتماد شکنی امین را به جان میخرد و در محاسباتش احتمال نقض اعتماد از سوی امین را لحاظ میکند، در نتیجه ریسک جزء لاینفک اعتماد است. کریستانو کاستل فرانچی و رینو فالکونه(1) در مقالهای مربوط به اعتماد اجتماعی(2) به ویژگیهای اعتماد اشاره میکنند که ریسک پذیری یکی از آن ویژگیهاست. ذهنی بودن، از دیگر ویژگیهای اعتماد است، در واقع نوعی طرز تلقی(3) نسبت به دیگران است. کسی که به کس دیگری اعتماد میکند در واقع از نظر ذهنی فرد مقابل را قبول داشته و به او تکیه میکند. ویژگی دیگر اعتماد این است که با ارزیابیهای ذهنی همراه است. اعتماد کننده احتمال دریافت پاسخ مناسب را از سوی امین محاسبه خواهد کرد و در واقع گزینههای مختلف و امینهای مختلف را مورد ارزیابی قرار میدهد. البته این ارزیابی تنها به زمان حال اشاره ندارد، بلکه چشم انداز آینده نیز مورد توجه قرار میگیرد. پس از این ارزیابیهاست که اعتماد کننده به امین خاص اعتماد میکند.
اعتماد دارای شدت و ضعف است؛ به عبارت دیگر اعتماد دارای درجاتی است. ممکن است فردی فقط در حد مبلغ معینی به فرد دیگری اعتماد کند، مثلاً یکصد هزار تومان یا یک میلیون تومان و یا این اعتماد تمام زندگی فرد اعتماد کننده را شامل شود.
شخصیت افراد بر جلب اعتماد دیگران تأثیر دارد. در مورد تأثیر شخصیت، ارسطو در 300 سال قبل از میلاد حضرت مسیح علیهالسلام نوشت ما به مردان نیک بسیار همه جانبهتر و بیچون و چراتر از دیگران اعتماد میکنیم. این امر صرف نظر از محتوای موضوع عموماً صدق میکند و در مواردی که اطمینان کامل غیرممکن و عقاید مختلف است مطلقاً صحیح میباشد و اینکه برخی میگویند نیک سیرتی آشکار شخص تأثیری در قدرت اقناعی او ندارد صحیح نیست بلکه برعکس شخصیت کلی از مهمترین وسایل برای اقناع کردن و جلب اعتماد دیگران است. اصالت و نجابت نیز نشان دهندهی نیک سیرتی فرد است. در جامعهی سنتی و به خصوص در بازار، تجار و کسبه به راحتی به یکدیگر اعتماد میکنند و به همین دلیل کسی که در این نوع بازارها ورشکست میشد، بدون داشتن سرمایه، به راحتی میتوانست با اعتباری (اعتماد) که در بازار داشت به داد و ستد بپردازد و از این طریق سرمایهی از دست رفته را به دست آورد.
وضع ظاهری افراد نیز در جلب اعتماد دیگران مؤثر است. نوع لباس و حتی گران قیمت و مرتب بودن آن میتواند موجب جلب اعتماد شود و به همین دلیل است که کسانی که قصد فریب مردم، کلاهبرداری و سوء استفاده از اعتماد مردم را دارند با تغییر چهره و لباس به مردم مراجعه میکنند و باز به همین دلیل است که بیشتر کلاهبرداران چهرههای موجه و قابل اعتمادی دارند.
انواع روابط اعتماد
آن چه مسلم است روابط اعتماد به اشکال مختلفی میتواند وجود داشته باشد و تمامی این روابط در جامعه وجود دارد. شدت و ضعف اعتماد در هر کدام از انواع، بستگی به شرایط خاص آن نوع، نحوهی عملکرد امین و تصور اعتماد کننده دارد.
الف) ارتباط یک طرفه
در این نوع ارتباط اعتماد کننده به امین اعتماد میکند ولی امین نیازی ندارد به اعتماد کننده اعتماد کند و شاید اصلاً نیازی به اعتماد به فرد اعتماد کننده نداشته باشد. در این رابطه A اعتماد کننده و B امین است.A Ä B
ب ) ارتباط متقابل
در این نوع ارتباط، فرد اعتماد کننده به امین اعتماد میکند و در مقابل امین نیز به عنوان اعتماد کننده به اعتماد کننده به عنوان امین اعتماد میکند. البته این تقابل گاهی اوقات با تأخر زمانی همراه است، یعنی ابتدا فرد اعتماد کننده به امین اعتماد میکند، سپس در زمان دیگری فرد امین به اعتماد کنندهی قبلی اعتماد میکند.A ï B
ج ) ارتباط باواسطه
در این نوع از ارتباط، فرد اعتماد کننده به امین اعتماد میکند، امین به فرد دیگری اعتماد میکند و با انتقال این اعتماد به اعتماد کنندهی اولی، در واقع اعتماد کنندهی اولی به امین دومی اعتماد میکند، بدون آن که شناختی از او داشته باشد و باواسطهی اعتماد، فرد امین اولی به امین دوم اعتماد میکند.
A Ä B Ä C
د ) ارتباط گروهی
در این ارتباط گروهی از مردم به یک مؤسسه یا فرد، به عنوان امین، اعتماد میکنند. مثلاً مردم به یک بانک خاص اعتماد میکنند و در آن بانک سرمایهگذاری میکنند یا مردم یک منطقه به یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس اعتماد میکنند و با رأی خود او را به مجلس میفرستند. در این رابطه نمایندهی منتخب امین مردم است. یا اینکه مردم به دعوت یک حزب سیاسی اعتماد میکنند و در راه پیمایی اعلام شده از سوی آن حزب شرکت میکنند. یا در انتخابات ریاست جمهوری یکی از کاندیداها، اعتماد نسبت بیشتری از مردم را جلب میکند و با رأی آنان قدرت را در دست میگیرد و بر پایهی اعتماد مردم اعمال قدرت میکند. در همهی این مثالها ممکن است امین خود به فرد یا مؤسسهی دیگری، به عنوان امین، اعتماد کند. مثلاً بانک پول مردم را، که با اعتماد به او سپردهاند، در اختیار یک تولید کننده قرار میدهد. در واقع او به تولید کننده اعتماد میکند. یا نمایندهی مجلس با دادن رأی اعتماد به یک وزیر در واقع اعتماد مردم به خود را به او منتقل میکند. یا رئیس جمهوری با انتخاب معاون، وزرای کابینه و رؤسای سازمانهای زیرنظر دولت به آنان اعتماد میکنند و بخشی از قدرتی که بر اثر اعتماد مردم به دست آورده را به آنان تفویض میکند و در این جریان در واقع به آنان اعتماد کرده است.
رابطهی بین پاسخ گویی و اعتماد اجتماعی
امروزه با توسعهی امکانات و تکنولوژیهای ارتباطی و سلطهی بیچون و چرای رسانههای گروهی، سطح آگاهیهای اجتماعی مردم به شدت افزایش پیدا کرده است. رواج استفاده از اینترنت موجب شده است که اطلاعات و اخبار راست و دروغ و حتی شایعات، به راحتی، از طریق شبکههای کامپیوتری در اختیار میلیونها نفر، در سرتاسر جهان، قرار گیرد. افزایش آگاهی مردم موجب گرایش شدید مردم به حکومتهای مردم سالار و مردم محور گردیده است. حکومتهایی که براساس خواست و نظر مردم بر سر کار آمدهاند، رأی مردم آنان را بر کرسی قدرت سیاسی نشانده است. حکومتهایی که خود را نمایندهی مردم میدانند و تلاش میکنند در تمامی امور به مردم توجه نموده و خواستههای آنان را محور قرار داده و در جهت جلب رضایت آنان فعالیت کنند. این گونه حکومتها مشروعیت اجتماعی خود را از مشارکت مردم در انتخابات و رأی عمومی کسب میکنند و با توجه به اینکه مدت حکومت افراد منتخب محدود است و برای ادامهی کار باید مجدداً آراء عمومی را کسب نمایند و این آراء در واقع اعتمادی است که مردم به دولت کردهاند، بنابراین اعتماد مردم برای مسؤولین نظام سرمایهی گرانبهایی است، که به سادگی به دست نمیآید، اما به سادگی از دست میرود. دولت با جلب اعتماد عمومی، مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان در صحنههای مختلف را به نفع خود تضمین میکند. مشارکت اجتماعی و شرکت مردم در انتخابات پشتوانهی مردمی و نشان دهندهی مقبولیت و محبوبیت دولت در نزد مردم است. از طرف دیگر دولت، با تشدید اعتماد مردم نسبت به خود، میتواند از مشارکت همه جانبهی مردم (مالی، فکری و بدنی) در اجرای پروژهها و برنامههای مختلف فرهنگی - اجتماعی، برخوردار گردد. به علاوه دولتی که از سرمایهی گرانبهای اعتماد اجتماعی در حد بالایی برخوردار است، به دلیل پشتوانهی قوی مردمی، از هیچ بحران و فشار داخلی و خارجی ترس و واهمهای نخواهد داشت، زیرا مردم به دلیل اعتماد، در کنار دولت، با هرگونه مشکلی مقابله خواهند کرد. بر این اساس، جلب اعتماد اجتماعی یک ضرورت غیر قابل انکار است وتلاش برای حفظ آن نیز ضرورتی حیاتی است. البته این ضرورت تنها برای دولتها مطرح نمیشود، بلکه افراد در زندگی اجتماعی خود نیز نیاز به جلب اعتماد دیگران و اعتماد دیگران به دیگران دارند.
با توجه به این که دولت نمایندهی مردم است، باید در مورد عملکرد و تصمیمات خود به مردم پاسخ گو باشد. تمامی ادارات، سازمانها و شرکتهای وابسته به دولت نیز باید پاسخ گویی به مردم را یک وظیفهی اساسی بدانند.
علاوه بر این که پاسخ گویی، وظیفهی دولت است، میتواند در تشدید و تقویت اعتماد اجتماعی نسبت به دولت نقش مهمی ایفا نماید. در شرایطی که مجاری موثق اطلاع رسانی در جامعه وجود نداشته باشد، و یا این مجاری به درستی نقش اطلاع رسانی خود را ایفا ننماید، بازار شایعه و دروغپردازی داغ خواهد شد و اطلاعات غلط و نادرست، اعتماد مردم نسبت به مسؤولین را سست خواهند نمود و رواج شایعات یقین و اعتماد را متزلزل خواهد کرد.
پاسخ گویی دولت و مسؤولین مربوطه، چنانچه با صداقت و شفافیت همراه باشد، بازار شایعه سازی و شایعه پراکنی را از رونق خواهد انداخت. علاوه بر آن، اطلاع رسانی و تعامل مسؤولین با مردم، شناخت آنان را نسبت به مسؤولین افزایش خواهد داد و هر قدر شناخت اعتماد کننده از امین بیشتر باشد، میزان ریسک پایین آمده و احتمال اعتماد افزایش خواهد یافت. معمولاً افراد به اشخاص غریبه و ناشناس کمتر اعتماد میکنند و هر قدر شخص آشناتر باشد، معمولاً، بیشتر قابل اعتماد است. بر این اساس دولت با گسترش پاسخ گویی، اطلاع رسانی را افزایش خواهد داد و هر قدر اطلاع رسانی افزایش یابد، تعامل و شناخت افزایش خواهد یافت. افزایش شناخت میتواند نگرش مثبت به طرف مقابل شناخت را فراهم آورد و معمولاً انسان به کسانی که نگرش مثبت نسبت به آنان دارد راحتتر و بیشتر اعتماد میکند. بنابر این میتوان یک دیاگرام ساده را به منظور بیان چگونگی رابطهی پاسخ گویی و اعتماد اجتماعی ترسیم نمود.
اعتماد اجتماعی Ä نگرش مثبت Ä شناخت بیشتر Ä اطلاع رسانی Ä پاسخ گویی
(مقابله با شایعه سازی)
آنچه مسلم است، اعتماد به عنوان سرمایهی اجتماعی برای دوام و بقای نظام اجتماعی لازم و ضروری است و دولتها میتوانند از طریق پاسخ گویی روشن و شفاف و مسؤولانه به مردم و رسانههای گروهی، سرمایهی اجتماعی جامعه را تقویت نموده و از این مسیر زمینههای جلب مشارکت و همکاری همه جانبهی مردم با دولت را فراهم کرده و محبوبیت و مقبولیت مسؤولین نظام در نزد مردم را افزایش دهند.
منابع و مآخذ
- قرآن کریم
- پراتکانیس، آنتونی و الیوت ارنسون (1380)، عصر تبلیغات، ترجمهی دکتر کاووس سید امامی و محمد صادق عباسی، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم.
- توسلی، غلامعباس (1369)، نظریههای جامعهشناسی، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
- عمید، حسن (1364)، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، جلد اول.
- کلمن، جیمز (1377)، بنیادهای نظریهی اجتماعی، ترجمهی منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، چاپ اول.
- کوزر، لوئیس و برنارد روزنبرگ (1378)، نظریههای بنیادی جامعهشناسی، ترجمهی فرهنگ ارشاد، تهران، نشر نی، چاپ اول.
- معین، محمد (1376)، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ یازدهم.
- Cristiano Castel Flanch: and Rino Falcone, Social trust.
- National Research Council, Institue of Psychology, Roma, Italy
- Oxford advanced Learner''s Dictionary,
پینوشتها
______________________________
1 ) Cristiano Castel Franchi and Rino Falcone
2 ) Social tlust
3 ) Attitude
دولتها، به عنوان نمایندگان ملتها، در تعاملات داخلی و بینالمللی خود به چنین سرمایهی اجتماعی نیاز دارند. دولتی که نتواند سرمایهی اجتماعی کسب نماید و سرمایهی موجود خود را حفظ نماید، محکوم به فناست. دولتها از طریق پاسخ گویی شفاف و مسؤولانه میتوانند پایههای اعتماد عمومی را تحکیم نموده و با تقویت این سرمایهی اجتماعی، پشتوانهی مردمی خود را تقویت نمایند.
تعریف اعتماد اجتماعی
برای تعریف واژهی اعتماد اجتماعی، ابتدا بایستی واژهی اعتماد را معنا کنیم. فرهنگ معین اعتماد را تکیه کردن بر واگذشتن کار به کسی و سپردن چیزی به کسی معنا کرده است و اعتماد کردن را به معنای وثوق به کسی یا اطمینان کردن به کار برده است. فرهنگ عمید نیز همین معانی را به کار برده است، اعتماد یعنی تکیه کردن، متکی شدن به کسی، کاری را بیگمان به او سپردن و واگذاشتن کار به کسی.
در زبان انگلیسی، معادل کلمهی اعتماد واژهی tlust به کار میرود که از نظر معنا و مفهوم مشابه معنای آن در زبان فارسی است. وثوق شدید و تکیه به کسی بدون شک و گمان. بر این اساس میتوان گفت واژهی اعتماد یک گرایش ذهنی است، طرز تلقی فرد نسبت به یک پدیده یا شخص که بسیار مثبت است. در واقع اعتماد یک واقعیت ذهنی است که نتیجهی آن در عمل آشکار میشود. واقعیتی است که براساس آن فرد به دیگری تکیه میکند و یا احتمالاً سرمایهی خود را بدون هیچ شک و گمانی در اختیار وی قرار میدهد. هر چند این عمل او همراه با ریسک است، اما این ریسک را دلیل همان طرز تلقی مثبت میپذیرد. اما منظور از اعتماد اجتماعی، همین اطمینان و وثوق نسبت به جامعه و نظام اجتماعی است و میتواند شامل اعتماد به خانواده، همسر، فرزندان، همسایگان، دولت، مسؤولین نظام سیاسی، مجلس و قوه قضائیه و... باشد.
اعتماد اجتماعی در واقع سرمایهی اجتماعی است و ضمانت اجرای بسیاری از فعالیتها و مناسبات اجتماعی است.
ماهیت اعتماد
انسان موجودی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی، وجود کنش متقابل اجتماعی یک ضرورت است. کنش متقابل بین اشخاص یک نوع مبادلهی پایاپای و تهاتری نیست و در این مبادله کالاهای مادی و غیرمادی مبادله میشود، بنابراین یک مبادلهی صرفاً اقتصادی نیست. یکی از نظریات جامعهشناسی، که به تحلیل و تبیین رفتار اجتماعی میپردازد، نظریهی مبادلهی اجتماعی است. بر اساس این نظریه، رفتار اجتماعی انسان بر مبنای مبادله شکل میگیرد. به عبارت دیگر تمامی رفتارهای انسانها نوعی مبادلهی و بده، بستان است که شباهت زیادی با مبادلهی اقتصادی دارد. در هر دو نوع مبادله نیاز به سرمایه است. در مبادله اقتصادی، پول به عنوان سرمایه و در مبادله اجتماعی اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی تلقی میشود. در هر دو نوع مبادله، مبادله کنندگان ارزیابی هزینه - فایده در مورد مبادله شان انجام میدهند. چنان چه هزینههای یک رفتار بیشتر از منافعی باشد که فرد در نتیجهی آن رفتار به دست میآورد، آن رفتار را انجام نخواهد داد و هر چقدر منافع آن رفتار بیشتر از هزینههایی باشد که کنشگر متحمل خواهد شد آن رفتار برای او مطلوبیت بیشتری خواهد داشت و احتمال انجام آن بیشتر است. البته لازم به توضیح است که این ارزیابی ذهنی صورت میگیرد. در بازار کامل اقتصادی معامله بدون هزینه و فوری است، اما در بازار واقعی و عینی معمولاً معامله با تأخیر زمانی همراه است. این است که فروشنده کالایی را به خریدار تحویل میدهد و در قبال آن پول، چک، چک پول، و یا اسناد بهادار دیگری را دریافت میکند تا مدتی بعد بتواند آن پول یا اسناد را به کالای مورد نیاز خود تبدیل کند، مثال بارز آن کار پزشکان و داروخانههای طرف قرارداد بیمه است که با جدا کردن برگهی دفترچه بخشی از منافع خود را از بیمار دریافت نمیکنند. پس از جمع شدن چندین برگهی دفترچه، آنها را به سازمان تأمین اجتماعی یا خدمات درمانی تحویل داده و حقوق باقیماندهی خود را دریافت میکنند.
در بازار مبادلهی اجتماعی نیز وضع به همین منوال است، یعنی کنشگران در مقابل کنش خود، به طور مستقیم و فوری پاسخی که منجر به تأمین منافع آنان گردد را دریافت نمیکنند، در این میان کنشگر اول به کنشگر دوم اعتماد میکند که وی پاسخ مناسب را در زمان بعد به او خواهد داد؛ یعنی در این مبادله کنشگر اول (اعتماد کننده) در بادی امر در مقابل کنش خود پاسخی دریافت نمیکند، بلکه تدریجاً در زمانهای بعد این پاسخ به او میرسد. گاهی اوقات این پاسخ با چند واسطه به او برمیگردد.
در هر رابطهی اعتماد، حداقل، دو طرف وجود دارد؛ طرف اول، اعتماد کننده و طرف دوم، امین (اعتماد شونده). بنابر این در یک ارتباط سادهی اعتماد دو کنشگر وجود دارد و از آنجا که کنشهای اجتماعی هدفمندند و میتوان گفت هر دو کنشگر در تعامل خود اهدافی را پیگیری میکنند که رسیدن به آن اهداف منافع آنان را تأمین خواهد کرد. مثلاً فروشندهای که کالای خود را به صورت نسیه به خریدار میفروشد یک رابطهی اعتماد برقرار کرده است و هدف فروشنده، بالا بردن میزان فروش و در نتیجه افزایش سود است و در مقابل هدف امین تأمین کالای مورد نیازش، بدون پرداخت فوری هزینهی آن، است. البته در تمامی روابط اعتماد، امین میتواند اعتماد شکنی کند و رابطهی اعتماد را نقض کند یا اینکه اعتماد کننده هم میتواند به امین اعتماد نکند و رابطهی اعتماد شکل نگیرد. در این صورت هر دو طرف برای رسیدن به منافع و اهداف خود دچار مشکل خواهند شد. البته در شرایطی که منافع دو طرف اعتماد به همدیگر گره نخورده باشد، امکان نقض اعتماد بیشتر است. نکتهی قابل توجه دیگری که از این مطالب برمیآید این است که ریسک پذیری از ویژگیهای دیگر اعتماد است؛ یعنی اعتماد کننده در واقع ریسک اعتماد شکنی امین را به جان میخرد و در محاسباتش احتمال نقض اعتماد از سوی امین را لحاظ میکند، در نتیجه ریسک جزء لاینفک اعتماد است. کریستانو کاستل فرانچی و رینو فالکونه(1) در مقالهای مربوط به اعتماد اجتماعی(2) به ویژگیهای اعتماد اشاره میکنند که ریسک پذیری یکی از آن ویژگیهاست. ذهنی بودن، از دیگر ویژگیهای اعتماد است، در واقع نوعی طرز تلقی(3) نسبت به دیگران است. کسی که به کس دیگری اعتماد میکند در واقع از نظر ذهنی فرد مقابل را قبول داشته و به او تکیه میکند. ویژگی دیگر اعتماد این است که با ارزیابیهای ذهنی همراه است. اعتماد کننده احتمال دریافت پاسخ مناسب را از سوی امین محاسبه خواهد کرد و در واقع گزینههای مختلف و امینهای مختلف را مورد ارزیابی قرار میدهد. البته این ارزیابی تنها به زمان حال اشاره ندارد، بلکه چشم انداز آینده نیز مورد توجه قرار میگیرد. پس از این ارزیابیهاست که اعتماد کننده به امین خاص اعتماد میکند.
اعتماد دارای شدت و ضعف است؛ به عبارت دیگر اعتماد دارای درجاتی است. ممکن است فردی فقط در حد مبلغ معینی به فرد دیگری اعتماد کند، مثلاً یکصد هزار تومان یا یک میلیون تومان و یا این اعتماد تمام زندگی فرد اعتماد کننده را شامل شود.
شخصیت افراد بر جلب اعتماد دیگران تأثیر دارد. در مورد تأثیر شخصیت، ارسطو در 300 سال قبل از میلاد حضرت مسیح علیهالسلام نوشت ما به مردان نیک بسیار همه جانبهتر و بیچون و چراتر از دیگران اعتماد میکنیم. این امر صرف نظر از محتوای موضوع عموماً صدق میکند و در مواردی که اطمینان کامل غیرممکن و عقاید مختلف است مطلقاً صحیح میباشد و اینکه برخی میگویند نیک سیرتی آشکار شخص تأثیری در قدرت اقناعی او ندارد صحیح نیست بلکه برعکس شخصیت کلی از مهمترین وسایل برای اقناع کردن و جلب اعتماد دیگران است. اصالت و نجابت نیز نشان دهندهی نیک سیرتی فرد است. در جامعهی سنتی و به خصوص در بازار، تجار و کسبه به راحتی به یکدیگر اعتماد میکنند و به همین دلیل کسی که در این نوع بازارها ورشکست میشد، بدون داشتن سرمایه، به راحتی میتوانست با اعتباری (اعتماد) که در بازار داشت به داد و ستد بپردازد و از این طریق سرمایهی از دست رفته را به دست آورد.
وضع ظاهری افراد نیز در جلب اعتماد دیگران مؤثر است. نوع لباس و حتی گران قیمت و مرتب بودن آن میتواند موجب جلب اعتماد شود و به همین دلیل است که کسانی که قصد فریب مردم، کلاهبرداری و سوء استفاده از اعتماد مردم را دارند با تغییر چهره و لباس به مردم مراجعه میکنند و باز به همین دلیل است که بیشتر کلاهبرداران چهرههای موجه و قابل اعتمادی دارند.
انواع روابط اعتماد
آن چه مسلم است روابط اعتماد به اشکال مختلفی میتواند وجود داشته باشد و تمامی این روابط در جامعه وجود دارد. شدت و ضعف اعتماد در هر کدام از انواع، بستگی به شرایط خاص آن نوع، نحوهی عملکرد امین و تصور اعتماد کننده دارد.
الف) ارتباط یک طرفه
در این نوع ارتباط اعتماد کننده به امین اعتماد میکند ولی امین نیازی ندارد به اعتماد کننده اعتماد کند و شاید اصلاً نیازی به اعتماد به فرد اعتماد کننده نداشته باشد. در این رابطه A اعتماد کننده و B امین است.A Ä B
ب ) ارتباط متقابل
در این نوع ارتباط، فرد اعتماد کننده به امین اعتماد میکند و در مقابل امین نیز به عنوان اعتماد کننده به اعتماد کننده به عنوان امین اعتماد میکند. البته این تقابل گاهی اوقات با تأخر زمانی همراه است، یعنی ابتدا فرد اعتماد کننده به امین اعتماد میکند، سپس در زمان دیگری فرد امین به اعتماد کنندهی قبلی اعتماد میکند.A ï B
ج ) ارتباط باواسطه
در این نوع از ارتباط، فرد اعتماد کننده به امین اعتماد میکند، امین به فرد دیگری اعتماد میکند و با انتقال این اعتماد به اعتماد کنندهی اولی، در واقع اعتماد کنندهی اولی به امین دومی اعتماد میکند، بدون آن که شناختی از او داشته باشد و باواسطهی اعتماد، فرد امین اولی به امین دوم اعتماد میکند.
A Ä B Ä C
د ) ارتباط گروهی
در این ارتباط گروهی از مردم به یک مؤسسه یا فرد، به عنوان امین، اعتماد میکنند. مثلاً مردم به یک بانک خاص اعتماد میکنند و در آن بانک سرمایهگذاری میکنند یا مردم یک منطقه به یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس اعتماد میکنند و با رأی خود او را به مجلس میفرستند. در این رابطه نمایندهی منتخب امین مردم است. یا اینکه مردم به دعوت یک حزب سیاسی اعتماد میکنند و در راه پیمایی اعلام شده از سوی آن حزب شرکت میکنند. یا در انتخابات ریاست جمهوری یکی از کاندیداها، اعتماد نسبت بیشتری از مردم را جلب میکند و با رأی آنان قدرت را در دست میگیرد و بر پایهی اعتماد مردم اعمال قدرت میکند. در همهی این مثالها ممکن است امین خود به فرد یا مؤسسهی دیگری، به عنوان امین، اعتماد کند. مثلاً بانک پول مردم را، که با اعتماد به او سپردهاند، در اختیار یک تولید کننده قرار میدهد. در واقع او به تولید کننده اعتماد میکند. یا نمایندهی مجلس با دادن رأی اعتماد به یک وزیر در واقع اعتماد مردم به خود را به او منتقل میکند. یا رئیس جمهوری با انتخاب معاون، وزرای کابینه و رؤسای سازمانهای زیرنظر دولت به آنان اعتماد میکنند و بخشی از قدرتی که بر اثر اعتماد مردم به دست آورده را به آنان تفویض میکند و در این جریان در واقع به آنان اعتماد کرده است.
رابطهی بین پاسخ گویی و اعتماد اجتماعی
امروزه با توسعهی امکانات و تکنولوژیهای ارتباطی و سلطهی بیچون و چرای رسانههای گروهی، سطح آگاهیهای اجتماعی مردم به شدت افزایش پیدا کرده است. رواج استفاده از اینترنت موجب شده است که اطلاعات و اخبار راست و دروغ و حتی شایعات، به راحتی، از طریق شبکههای کامپیوتری در اختیار میلیونها نفر، در سرتاسر جهان، قرار گیرد. افزایش آگاهی مردم موجب گرایش شدید مردم به حکومتهای مردم سالار و مردم محور گردیده است. حکومتهایی که براساس خواست و نظر مردم بر سر کار آمدهاند، رأی مردم آنان را بر کرسی قدرت سیاسی نشانده است. حکومتهایی که خود را نمایندهی مردم میدانند و تلاش میکنند در تمامی امور به مردم توجه نموده و خواستههای آنان را محور قرار داده و در جهت جلب رضایت آنان فعالیت کنند. این گونه حکومتها مشروعیت اجتماعی خود را از مشارکت مردم در انتخابات و رأی عمومی کسب میکنند و با توجه به اینکه مدت حکومت افراد منتخب محدود است و برای ادامهی کار باید مجدداً آراء عمومی را کسب نمایند و این آراء در واقع اعتمادی است که مردم به دولت کردهاند، بنابراین اعتماد مردم برای مسؤولین نظام سرمایهی گرانبهایی است، که به سادگی به دست نمیآید، اما به سادگی از دست میرود. دولت با جلب اعتماد عمومی، مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان در صحنههای مختلف را به نفع خود تضمین میکند. مشارکت اجتماعی و شرکت مردم در انتخابات پشتوانهی مردمی و نشان دهندهی مقبولیت و محبوبیت دولت در نزد مردم است. از طرف دیگر دولت، با تشدید اعتماد مردم نسبت به خود، میتواند از مشارکت همه جانبهی مردم (مالی، فکری و بدنی) در اجرای پروژهها و برنامههای مختلف فرهنگی - اجتماعی، برخوردار گردد. به علاوه دولتی که از سرمایهی گرانبهای اعتماد اجتماعی در حد بالایی برخوردار است، به دلیل پشتوانهی قوی مردمی، از هیچ بحران و فشار داخلی و خارجی ترس و واهمهای نخواهد داشت، زیرا مردم به دلیل اعتماد، در کنار دولت، با هرگونه مشکلی مقابله خواهند کرد. بر این اساس، جلب اعتماد اجتماعی یک ضرورت غیر قابل انکار است وتلاش برای حفظ آن نیز ضرورتی حیاتی است. البته این ضرورت تنها برای دولتها مطرح نمیشود، بلکه افراد در زندگی اجتماعی خود نیز نیاز به جلب اعتماد دیگران و اعتماد دیگران به دیگران دارند.
با توجه به این که دولت نمایندهی مردم است، باید در مورد عملکرد و تصمیمات خود به مردم پاسخ گو باشد. تمامی ادارات، سازمانها و شرکتهای وابسته به دولت نیز باید پاسخ گویی به مردم را یک وظیفهی اساسی بدانند.
علاوه بر این که پاسخ گویی، وظیفهی دولت است، میتواند در تشدید و تقویت اعتماد اجتماعی نسبت به دولت نقش مهمی ایفا نماید. در شرایطی که مجاری موثق اطلاع رسانی در جامعه وجود نداشته باشد، و یا این مجاری به درستی نقش اطلاع رسانی خود را ایفا ننماید، بازار شایعه و دروغپردازی داغ خواهد شد و اطلاعات غلط و نادرست، اعتماد مردم نسبت به مسؤولین را سست خواهند نمود و رواج شایعات یقین و اعتماد را متزلزل خواهد کرد.
پاسخ گویی دولت و مسؤولین مربوطه، چنانچه با صداقت و شفافیت همراه باشد، بازار شایعه سازی و شایعه پراکنی را از رونق خواهد انداخت. علاوه بر آن، اطلاع رسانی و تعامل مسؤولین با مردم، شناخت آنان را نسبت به مسؤولین افزایش خواهد داد و هر قدر شناخت اعتماد کننده از امین بیشتر باشد، میزان ریسک پایین آمده و احتمال اعتماد افزایش خواهد یافت. معمولاً افراد به اشخاص غریبه و ناشناس کمتر اعتماد میکنند و هر قدر شخص آشناتر باشد، معمولاً، بیشتر قابل اعتماد است. بر این اساس دولت با گسترش پاسخ گویی، اطلاع رسانی را افزایش خواهد داد و هر قدر اطلاع رسانی افزایش یابد، تعامل و شناخت افزایش خواهد یافت. افزایش شناخت میتواند نگرش مثبت به طرف مقابل شناخت را فراهم آورد و معمولاً انسان به کسانی که نگرش مثبت نسبت به آنان دارد راحتتر و بیشتر اعتماد میکند. بنابر این میتوان یک دیاگرام ساده را به منظور بیان چگونگی رابطهی پاسخ گویی و اعتماد اجتماعی ترسیم نمود.
اعتماد اجتماعی Ä نگرش مثبت Ä شناخت بیشتر Ä اطلاع رسانی Ä پاسخ گویی
(مقابله با شایعه سازی)
آنچه مسلم است، اعتماد به عنوان سرمایهی اجتماعی برای دوام و بقای نظام اجتماعی لازم و ضروری است و دولتها میتوانند از طریق پاسخ گویی روشن و شفاف و مسؤولانه به مردم و رسانههای گروهی، سرمایهی اجتماعی جامعه را تقویت نموده و از این مسیر زمینههای جلب مشارکت و همکاری همه جانبهی مردم با دولت را فراهم کرده و محبوبیت و مقبولیت مسؤولین نظام در نزد مردم را افزایش دهند.
منابع و مآخذ
- قرآن کریم
- پراتکانیس، آنتونی و الیوت ارنسون (1380)، عصر تبلیغات، ترجمهی دکتر کاووس سید امامی و محمد صادق عباسی، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم.
- توسلی، غلامعباس (1369)، نظریههای جامعهشناسی، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
- عمید، حسن (1364)، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، جلد اول.
- کلمن، جیمز (1377)، بنیادهای نظریهی اجتماعی، ترجمهی منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، چاپ اول.
- کوزر، لوئیس و برنارد روزنبرگ (1378)، نظریههای بنیادی جامعهشناسی، ترجمهی فرهنگ ارشاد، تهران، نشر نی، چاپ اول.
- معین، محمد (1376)، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ یازدهم.
- Cristiano Castel Flanch: and Rino Falcone, Social trust.
- National Research Council, Institue of Psychology, Roma, Italy
- Oxford advanced Learner''s Dictionary,
پینوشتها
______________________________
1 ) Cristiano Castel Franchi and Rino Falcone
2 ) Social tlust
3 ) Attitude