جایگاه پاسخ گویی در کار آمدی نظام اسلامی (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
ملاکهای نظام سیاسی پاسخگو، آسیبشناسی وضعیت موجود نظام اجرایی کشور در امر پاسخگویی و بررسی ساز و کار قانون گذاری و تأثیر آن در بهرهوری نظام پاسخگو، اهدافی است که در این نوشتار، در قالب اقتراحی مکتوب، دنبال شده است. رهیافت جستار حاضر بیش از سایر جنبهها، صبغهی اقتصادی دارد و بر مبنای نسبت پاسخگویی و کارامدی شکل گرفته است.متن
: نقش پاسخ گویی در ایجاد توانمندی و کارامدی حکومت را بیان فرمایید.
پاسخگویی، حداقل از دو ناحیه، در ایجاد کارامدی برای حکومت مؤثر است.
ناحیهی اول آن است که پاسخگو وقتی میداند که باید در قبال اقدامات و فعالیتها و وظایف محوله به خود پاسخگویی کند، قاعدتاً، تمامی اهتمام خود را مصروف انجام درست کارها نموده و تلاش میکند وظایف محوله را به خوبی سامان دهی کند تا در قبال جامعه احساس شرمندگی و وظیفهنشناسی نکند. به عنوان مثال، از واقعیات اقتصادی کشور ما این است که مسؤولین کشور در قبال فقر مردم حساسیت دارند، بنابر این اگر اتفاقاتی بیفتد که آن اتفاقات مثلاً از طریق تورم، تودهی مردم را فقیرتر کند، به دخالت مقامات سیاسی در اصلاح وضعی که به وجود آمده منجر میشود، لذا برنامه متوقف میشود و آن برنامهای که گزینش شده دیگر به خوبی پیش نمیرود. حال آنچه که مهم است، و نیاز به پاسخگویی دارد، این است که چرا از اول برنامهای تدوین شود که احتیاج به توقف داشته باشد یا در حالی که منطقاً برنامهای که در جغرافیا و نظام سیاسی ایران طراحی میشود از آن انتظار فقرزدایی میرود ولی پس از اجرای آن تلاش میشود تا با لایحهای فقر کمتر شود، یعنی پس از اینکه دورهی زدودن فقر تمام میشود تازه میرسیم به دورهی کاهش فقر، و این نشان دهندهی آن است که آن برنامه، فقرزدا که نبوده هیچ، بلکه فقیرزا هم بوده است که ما مجبور میشویم با لایحهی دیگری آثار آن را کم کنیم.
لذا به اعتقاد بنده احساس پاسخگویی، به طور طبیعی، جریانی از تلاش فکری و پژوهش و به دنبال آن اقدامات معطوف به مطالبات انجام شده را سر و سامان میدهد و قوام و ساز و کار حکومت را به استحکام فرامیخواند و بنیان مرصوصی از نهادی پاسخگو را پایه گذاری میکند.
ناحیهی دوم آن است که وقتی مردم و آحاد جامعه ملاحظه میکنند که حکومت آنان در قبال کارهایی که انجام میدهد، و در قبال وظایفی که برعهده گرفته است، پاسخگویی میکند و توضیحات لازم را در خصوص توفیقات و یا ناکامیهای خود ارائه میکند و به خصوص در این توضیح و بیان صداقت لازم را نشان میدهد، نسبت به لیاقت و توانایی و قابلیت حکومت خود دل گرم شده و انگیزهی حمایت از اقدامات آن را کسب مینمایند و از آن گذشته حکومت را در طی کردن مسیرهای توسعه و پیشرفت یاری میکنند. این کار موجب میشود حکومت برخوردار از پشتوانههای حمایت مردمی موفق شود کارامدیها و توانمندیهای خود را در انجام کارها بهتر به کار بگیرد و بدین ترتیب از امکان خدمترسانی هر چه بیشتر به مردم بهرهمند شود.
: چگونه میتوان یک سیستم پاسخ گو به وجود آورد؟
به نظر میرسد بهترین راه برای داشتن یک سیستم پاسخگو آن است که مردم در تأمین هزینههای حکومت احساس نمایند که اگر مالیات پرداختی توسط آنان نباشد چرخهای حکومت نمیچرخد و کارها متوقف میشود. اگر چنین ادراکی به خوبی واقع شود، در آن صورت مردم در قبال کارها و اقدامات حکومت خود حساس میشوند، زیرا میدانند کارمندی که در ادارهی معینی باید کارهای ارباب رجوع را انجام دهد از مالیات پرداختی توسط امثال آنها حقوق میگیرد و لذا چنانچه کار خود را به خوبی انجام ندهد و یا در به کار گرفتن اموال بیت المال حیف و میل را پیشه کند، به طور طبیعی عکس العمل مردم را موجب میشود و این کار باعث میشود که کارمند مورد نظر کارش را به خوبی انجام داده و در قبال مردم پاسخگو باشد. متأسفانه یکی از عواملی که موجب شده است پاسخگویی در سیستمهای اجرایی ما نباشد و یا کمرنگ باشد آن است که چون دولتها پول نفت را هزینه میکنند، مردم به طور مستقیم احساس نمیکنند که امورات کشور از جیب آنها میچرخد (هر چند در واقع چنین است و آنها از ثروت خود پرداخت میکنند) و به همین جهت هم در قبال نوع هزینههایی که صورت میگیرد حساسیت لازم را نشان نمیدهند. گفته میشود در کشوری مثل کشور ما که امورات و هزینههای دولت از پول نفت اداره میشود؛ «استبداد نفتی» وجود دارد یعنی دولت با فروش ثروت مردم و هزینه کردن آن خود را به درآمدهای مالیاتی نیازمند نمیبیند و به تبع آن در قبال مردم پاسخگو هم نیست. بنابر این سیستمی کردن پاسخگویی به تدارک هزینههای دولت توسط مردم برمیگردد، به نحوی که احساس تأمین این هزینه در مردم و همچنین در دولت بسیار پررنگ باشد.
: سیستم پاسخ گو به چه مقولههایی باید پاسخ دهد؟
هر سیستم پاسخگو به کلیهی اموری که برای انجام آنها، مطابق وظایف قانونی، به وجود آمده است پاسخگو است. در قوای مختلف کشور مجموعهی کسانی که تکالیفی را برعهده گرفتهاند باید در یک سیستم پاسخگو به آن تکالیف به نحوی عامل باشند که انتخاب کنندگان آنها، که ممکن است مردم و یا نمایندگانی از مردم باشند، احساس کنند که کارهای لازمالاجرا توسط عاملان موظف آنها در تمامی عرصهها انجام میگیرد و به خوبی هم ساماندهی میشود.
البته برای اینکه پاسخگویی عملیاتی شود باید تکلیف را شناخت؛ هم از سوی پرسشگر و هم از سوی مسؤولی که کار برعهدهی او قرار میگیرد. پرسشگری که از حقوق خود مطلع نباشد، بایستههای لازم را ندارد و مسؤول برکنار از نظارت و تکلیف هم از بایدهای پاسخگویی میگریزد.
: چرا مدیریتهای فعلی نمیتوانند و یا نمیخواهند پاسخ گو باشند؟
بخشی از پاسخ معطوف به توسعه نیافتگی ما میشود، و بخشی دیگر از پاسخ به مسؤولیتنشناسی پاسخگویان برمیگردد. وقتی جامعهای توسعه نیافته باشد دچار انواع و اقسام مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و از جملهی آنها این است که مردم به حقوق خود واقف نیستند تا بتوانند به خوبی احقاق آن را از مسؤولین بخواهند. در نظام اداری توسعه نیافته، فساد، رشوه و مفاسد مختلف برای خود جای پا باز میکنند و فقر و کم درآمدی هم موجب میشود که در غیاب حکومت قانون و در غیاب معنویت کافی و اعتقادات مذهبی، که میتواند مانع از انحرافات و مفاسد شود، کسانی به سوء استفاده از موقعیتهای خود بپردازند و تودهی مردم نیز، که مستأصل هستند، غافل از حقوقی که بر مسؤولین دارند، برای اکتساب حقوق خود به تقاضا و درخواست مبادرت کنند. البته افراد حکومتی که به دلایل مختلف و از جمله عدم ادراک این معنی که از پول مردم اعم از مالیات و یا فروش نفت آنان است که امور خود را میگذرانند و به خاطر مردم است که آنان مسؤولیت یافتهاند تا کارهایی را انجام دهند، در موارد بسیاری از مردم توقع و انتظاراتی دارند که درست باید برعکس باشد؛ یعنی به جای اینکه تکالیف خود را در قبال مردم انجام دهند و از این بابت ممنون هم باشند، در قبال انجام تکالیف از مردم طلبکاری میکنند. اینها دچار عقب افتادگی فرهنگی هستند و متأسفانه ظرف همهی این امور، جامعهی توسعه نیافته میباشد.
: در سیستم اجرایی موجود چه کاستیها و نارسائیهایی در امر پاسخ گویی وجود دارد؟
اجمالاً میشود گفت که انواع مشکلات و مسائل حل نشدهای در ارتباط مابین مردم و مأموران حکومتی، در طی زمان، به وجود آمده و تعمیق گردیده است که واقعاً پرداختن به آن را با نیت حل شدن مشکل کرده است. کاستیها و نارساییهای موجود در پاسخگویی ریشه در مشکلات عدیدهای از جامعه دارند و مشکل مزمنی را به وجود آوردهاند که امکان ارائهی خدمات بایسته به ارباب رجوع را، تا حدودی، در بعضی از دستگاهها مختل کرده است.
شاید مهمترین کاستی در آن باشد که قانون به خوبی اجرا نمیشود و لذا چنانچه کسانی هم بخواهند مسؤولین را به اجرای قانون بخوانند، و در قبال قانونی شکنی آنها به دادگستری شکایت برند، این اطمینان وجود ندارد که، حتی با تحمل مشکلاتی، به نتیجه برسند، و حتی این برداشت عمومی وجود دارد که در چنین وضعیتی هم به زحمت میافتند و هم به نتیجه نمیرسند. باید برای این گونه امور، که تحولات عمدهای را در افق زمان میطلبد، برنامه ریزی کرد.
: مجلس شورای اسلامی چه نقشی را در رفع کاستیها و نارساییها میتواند داشته باشد؟
مجلس شورای اسلامی مرکز قدرت در کشور است و میتواند، در صورتی که آگاهانه عمل کند، کشور را به سمت توسعه یافتگی سوق دهد و در این صورت است که بسترهای لازم را برای پاسخگویی فراهم نموده است. از مجلس انتظار کارهای کلان و آینده نگر میرود. بدیهی است قانون گزاری برای رفع مشکلات عاجل و فوری هم در اختیار مجلس است، لیکن ما معتقدیم که مجموعهی کاستیهای موجود در غیاب قوانین اساسی و در غیبت نظارت بایسته بر کار دولتها از سوی مجالس به وجود آمده است. مجلس، از طریق تذکر، سؤال، استیضاح و تحقیق و تفحص در امور، میتواند امر نظارت درکشور را نهادینه کند و از طریق کمیسیون اصل 90 خود میتواند با رسیدگی به شکایات مردم از قوای سه گانه کشور یعنی قضائیه، مجریه و مقننه این پیام را به جامعه القا نماید که به عنوان نمایندهی ملت جلوی هر نوع تخلف و عدم پاسخگویی در قبال تکالیف و کاستی در ایفای وظایف را سد خواهد کرد.
به طور کلی، - مجالس قانون گذاری، به عنوان یکی از اصلیترین نهادهای مردمی، میتوانند وظایف مهمی را در پیش گیری سوء استفاده از قدرت انجام دهند و با وضع قوانین مناسب جلوی هر نوع سوء استفادهای را از قدرت بگیرند.
البته آنچه در این جا حائز اهمیت است، این است که قانون گزاران، قبل از هر چیز، خود باید از سوء استفاده کردن مبرا شوند. از این رو باید در گام نخست ضوابطی را برای پیش گیری از لغزشهای خود وضع نموده و در نظر بگیرند. زیرا بدون برقراری چنین ضوابطی دیگر ملاکی برای سنجش اعمال و رفتار نمایندگان وجود نخواهد داشت، تا مردم بتوانند براساس آن به قضاوت بنشینند و از نماینده بخواهند که نسبت به آنان پاسخگو باشد.
: ملاکهای دولت پاسخ گو را بیان کنید؟
اگر چه نحوهی ادارهی هر کشور به نوعی منحصر به فرد است و از بسترهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن ناشی میشود، ولی آنچه مسلم است این است که نمیتوان به ادارهی مطلوب جامعه به چشم یک پدیدهی فرمایشی نگریست. بر این اساس بایستههای دولت پاسخگو را باید در راستای تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن جستجو کرد. ولی حداقلهایی است که تمامی دولتهای مردمی، ناگزیر، باید به آن متعهد باشند.
بنابر این دولت پاسخگو دولتی است که :
- در قبال فقر و مسکنت آحاد مردم خود حساسیت داشته باشد و ترتیبات لازم را برای رفع این مشکلات ساماندهی کند.
- نسبت به ارتقای سطح زندگی اقتصادی مردم اهتمام داشته باشد و در عین حال در امور آنان مداخله نکند.
- نسبت به عقاید و فرهنگ و سنن مردم و اتخاذ تمهیداتی برای حفظ و احیا و گسترش آنها حساس باشد.
- در قبال مردم متواضع و در قبال دشمنان آنان سرسخت باشد.
- در قبال به کارگیری بودجهی کشور، که از مالیات و ثروت آنان تأمین میشود، به لحاظ حیف و میل نشدن، حساسیت لازم را داشته باشد.
- به سهولت و با شجاعت خطاها و کاستیهای احتمالی خود را توضیح داده و در قبال آنها از مردم عذرخواهی کند.
- به آموزش و تربیت مردم در حاکمیت خویش و آینده نگری برای آنان توجه کارامد داشته باشد.- برای مردم فضایی از آرامش و نقد فراهم کند و چنین نباشد که نقد را تخطئه بنامد و در موضع رقیبی برای مردم بنشیند، با استفاده از امکانات آنان به قلع و قمع رقبای خود بپردازد، و جامعه و مردم را از امکان بهرهمندی از خدمات همهی کسانی که مایل به خدمت گزاری برای کشور هستند محروم سازد و در قبال مردم طلب کاری کند.
پاسخگویی، حداقل از دو ناحیه، در ایجاد کارامدی برای حکومت مؤثر است.
ناحیهی اول آن است که پاسخگو وقتی میداند که باید در قبال اقدامات و فعالیتها و وظایف محوله به خود پاسخگویی کند، قاعدتاً، تمامی اهتمام خود را مصروف انجام درست کارها نموده و تلاش میکند وظایف محوله را به خوبی سامان دهی کند تا در قبال جامعه احساس شرمندگی و وظیفهنشناسی نکند. به عنوان مثال، از واقعیات اقتصادی کشور ما این است که مسؤولین کشور در قبال فقر مردم حساسیت دارند، بنابر این اگر اتفاقاتی بیفتد که آن اتفاقات مثلاً از طریق تورم، تودهی مردم را فقیرتر کند، به دخالت مقامات سیاسی در اصلاح وضعی که به وجود آمده منجر میشود، لذا برنامه متوقف میشود و آن برنامهای که گزینش شده دیگر به خوبی پیش نمیرود. حال آنچه که مهم است، و نیاز به پاسخگویی دارد، این است که چرا از اول برنامهای تدوین شود که احتیاج به توقف داشته باشد یا در حالی که منطقاً برنامهای که در جغرافیا و نظام سیاسی ایران طراحی میشود از آن انتظار فقرزدایی میرود ولی پس از اجرای آن تلاش میشود تا با لایحهای فقر کمتر شود، یعنی پس از اینکه دورهی زدودن فقر تمام میشود تازه میرسیم به دورهی کاهش فقر، و این نشان دهندهی آن است که آن برنامه، فقرزدا که نبوده هیچ، بلکه فقیرزا هم بوده است که ما مجبور میشویم با لایحهی دیگری آثار آن را کم کنیم.
لذا به اعتقاد بنده احساس پاسخگویی، به طور طبیعی، جریانی از تلاش فکری و پژوهش و به دنبال آن اقدامات معطوف به مطالبات انجام شده را سر و سامان میدهد و قوام و ساز و کار حکومت را به استحکام فرامیخواند و بنیان مرصوصی از نهادی پاسخگو را پایه گذاری میکند.
ناحیهی دوم آن است که وقتی مردم و آحاد جامعه ملاحظه میکنند که حکومت آنان در قبال کارهایی که انجام میدهد، و در قبال وظایفی که برعهده گرفته است، پاسخگویی میکند و توضیحات لازم را در خصوص توفیقات و یا ناکامیهای خود ارائه میکند و به خصوص در این توضیح و بیان صداقت لازم را نشان میدهد، نسبت به لیاقت و توانایی و قابلیت حکومت خود دل گرم شده و انگیزهی حمایت از اقدامات آن را کسب مینمایند و از آن گذشته حکومت را در طی کردن مسیرهای توسعه و پیشرفت یاری میکنند. این کار موجب میشود حکومت برخوردار از پشتوانههای حمایت مردمی موفق شود کارامدیها و توانمندیهای خود را در انجام کارها بهتر به کار بگیرد و بدین ترتیب از امکان خدمترسانی هر چه بیشتر به مردم بهرهمند شود.
: چگونه میتوان یک سیستم پاسخ گو به وجود آورد؟
به نظر میرسد بهترین راه برای داشتن یک سیستم پاسخگو آن است که مردم در تأمین هزینههای حکومت احساس نمایند که اگر مالیات پرداختی توسط آنان نباشد چرخهای حکومت نمیچرخد و کارها متوقف میشود. اگر چنین ادراکی به خوبی واقع شود، در آن صورت مردم در قبال کارها و اقدامات حکومت خود حساس میشوند، زیرا میدانند کارمندی که در ادارهی معینی باید کارهای ارباب رجوع را انجام دهد از مالیات پرداختی توسط امثال آنها حقوق میگیرد و لذا چنانچه کار خود را به خوبی انجام ندهد و یا در به کار گرفتن اموال بیت المال حیف و میل را پیشه کند، به طور طبیعی عکس العمل مردم را موجب میشود و این کار باعث میشود که کارمند مورد نظر کارش را به خوبی انجام داده و در قبال مردم پاسخگو باشد. متأسفانه یکی از عواملی که موجب شده است پاسخگویی در سیستمهای اجرایی ما نباشد و یا کمرنگ باشد آن است که چون دولتها پول نفت را هزینه میکنند، مردم به طور مستقیم احساس نمیکنند که امورات کشور از جیب آنها میچرخد (هر چند در واقع چنین است و آنها از ثروت خود پرداخت میکنند) و به همین جهت هم در قبال نوع هزینههایی که صورت میگیرد حساسیت لازم را نشان نمیدهند. گفته میشود در کشوری مثل کشور ما که امورات و هزینههای دولت از پول نفت اداره میشود؛ «استبداد نفتی» وجود دارد یعنی دولت با فروش ثروت مردم و هزینه کردن آن خود را به درآمدهای مالیاتی نیازمند نمیبیند و به تبع آن در قبال مردم پاسخگو هم نیست. بنابر این سیستمی کردن پاسخگویی به تدارک هزینههای دولت توسط مردم برمیگردد، به نحوی که احساس تأمین این هزینه در مردم و همچنین در دولت بسیار پررنگ باشد.
: سیستم پاسخ گو به چه مقولههایی باید پاسخ دهد؟
هر سیستم پاسخگو به کلیهی اموری که برای انجام آنها، مطابق وظایف قانونی، به وجود آمده است پاسخگو است. در قوای مختلف کشور مجموعهی کسانی که تکالیفی را برعهده گرفتهاند باید در یک سیستم پاسخگو به آن تکالیف به نحوی عامل باشند که انتخاب کنندگان آنها، که ممکن است مردم و یا نمایندگانی از مردم باشند، احساس کنند که کارهای لازمالاجرا توسط عاملان موظف آنها در تمامی عرصهها انجام میگیرد و به خوبی هم ساماندهی میشود.
البته برای اینکه پاسخگویی عملیاتی شود باید تکلیف را شناخت؛ هم از سوی پرسشگر و هم از سوی مسؤولی که کار برعهدهی او قرار میگیرد. پرسشگری که از حقوق خود مطلع نباشد، بایستههای لازم را ندارد و مسؤول برکنار از نظارت و تکلیف هم از بایدهای پاسخگویی میگریزد.
: چرا مدیریتهای فعلی نمیتوانند و یا نمیخواهند پاسخ گو باشند؟
بخشی از پاسخ معطوف به توسعه نیافتگی ما میشود، و بخشی دیگر از پاسخ به مسؤولیتنشناسی پاسخگویان برمیگردد. وقتی جامعهای توسعه نیافته باشد دچار انواع و اقسام مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و از جملهی آنها این است که مردم به حقوق خود واقف نیستند تا بتوانند به خوبی احقاق آن را از مسؤولین بخواهند. در نظام اداری توسعه نیافته، فساد، رشوه و مفاسد مختلف برای خود جای پا باز میکنند و فقر و کم درآمدی هم موجب میشود که در غیاب حکومت قانون و در غیاب معنویت کافی و اعتقادات مذهبی، که میتواند مانع از انحرافات و مفاسد شود، کسانی به سوء استفاده از موقعیتهای خود بپردازند و تودهی مردم نیز، که مستأصل هستند، غافل از حقوقی که بر مسؤولین دارند، برای اکتساب حقوق خود به تقاضا و درخواست مبادرت کنند. البته افراد حکومتی که به دلایل مختلف و از جمله عدم ادراک این معنی که از پول مردم اعم از مالیات و یا فروش نفت آنان است که امور خود را میگذرانند و به خاطر مردم است که آنان مسؤولیت یافتهاند تا کارهایی را انجام دهند، در موارد بسیاری از مردم توقع و انتظاراتی دارند که درست باید برعکس باشد؛ یعنی به جای اینکه تکالیف خود را در قبال مردم انجام دهند و از این بابت ممنون هم باشند، در قبال انجام تکالیف از مردم طلبکاری میکنند. اینها دچار عقب افتادگی فرهنگی هستند و متأسفانه ظرف همهی این امور، جامعهی توسعه نیافته میباشد.
: در سیستم اجرایی موجود چه کاستیها و نارسائیهایی در امر پاسخ گویی وجود دارد؟
اجمالاً میشود گفت که انواع مشکلات و مسائل حل نشدهای در ارتباط مابین مردم و مأموران حکومتی، در طی زمان، به وجود آمده و تعمیق گردیده است که واقعاً پرداختن به آن را با نیت حل شدن مشکل کرده است. کاستیها و نارساییهای موجود در پاسخگویی ریشه در مشکلات عدیدهای از جامعه دارند و مشکل مزمنی را به وجود آوردهاند که امکان ارائهی خدمات بایسته به ارباب رجوع را، تا حدودی، در بعضی از دستگاهها مختل کرده است.
شاید مهمترین کاستی در آن باشد که قانون به خوبی اجرا نمیشود و لذا چنانچه کسانی هم بخواهند مسؤولین را به اجرای قانون بخوانند، و در قبال قانونی شکنی آنها به دادگستری شکایت برند، این اطمینان وجود ندارد که، حتی با تحمل مشکلاتی، به نتیجه برسند، و حتی این برداشت عمومی وجود دارد که در چنین وضعیتی هم به زحمت میافتند و هم به نتیجه نمیرسند. باید برای این گونه امور، که تحولات عمدهای را در افق زمان میطلبد، برنامه ریزی کرد.
: مجلس شورای اسلامی چه نقشی را در رفع کاستیها و نارساییها میتواند داشته باشد؟
مجلس شورای اسلامی مرکز قدرت در کشور است و میتواند، در صورتی که آگاهانه عمل کند، کشور را به سمت توسعه یافتگی سوق دهد و در این صورت است که بسترهای لازم را برای پاسخگویی فراهم نموده است. از مجلس انتظار کارهای کلان و آینده نگر میرود. بدیهی است قانون گزاری برای رفع مشکلات عاجل و فوری هم در اختیار مجلس است، لیکن ما معتقدیم که مجموعهی کاستیهای موجود در غیاب قوانین اساسی و در غیبت نظارت بایسته بر کار دولتها از سوی مجالس به وجود آمده است. مجلس، از طریق تذکر، سؤال، استیضاح و تحقیق و تفحص در امور، میتواند امر نظارت درکشور را نهادینه کند و از طریق کمیسیون اصل 90 خود میتواند با رسیدگی به شکایات مردم از قوای سه گانه کشور یعنی قضائیه، مجریه و مقننه این پیام را به جامعه القا نماید که به عنوان نمایندهی ملت جلوی هر نوع تخلف و عدم پاسخگویی در قبال تکالیف و کاستی در ایفای وظایف را سد خواهد کرد.
به طور کلی، - مجالس قانون گذاری، به عنوان یکی از اصلیترین نهادهای مردمی، میتوانند وظایف مهمی را در پیش گیری سوء استفاده از قدرت انجام دهند و با وضع قوانین مناسب جلوی هر نوع سوء استفادهای را از قدرت بگیرند.
البته آنچه در این جا حائز اهمیت است، این است که قانون گزاران، قبل از هر چیز، خود باید از سوء استفاده کردن مبرا شوند. از این رو باید در گام نخست ضوابطی را برای پیش گیری از لغزشهای خود وضع نموده و در نظر بگیرند. زیرا بدون برقراری چنین ضوابطی دیگر ملاکی برای سنجش اعمال و رفتار نمایندگان وجود نخواهد داشت، تا مردم بتوانند براساس آن به قضاوت بنشینند و از نماینده بخواهند که نسبت به آنان پاسخگو باشد.
: ملاکهای دولت پاسخ گو را بیان کنید؟
اگر چه نحوهی ادارهی هر کشور به نوعی منحصر به فرد است و از بسترهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن ناشی میشود، ولی آنچه مسلم است این است که نمیتوان به ادارهی مطلوب جامعه به چشم یک پدیدهی فرمایشی نگریست. بر این اساس بایستههای دولت پاسخگو را باید در راستای تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن جستجو کرد. ولی حداقلهایی است که تمامی دولتهای مردمی، ناگزیر، باید به آن متعهد باشند.
بنابر این دولت پاسخگو دولتی است که :
- در قبال فقر و مسکنت آحاد مردم خود حساسیت داشته باشد و ترتیبات لازم را برای رفع این مشکلات ساماندهی کند.
- نسبت به ارتقای سطح زندگی اقتصادی مردم اهتمام داشته باشد و در عین حال در امور آنان مداخله نکند.
- نسبت به عقاید و فرهنگ و سنن مردم و اتخاذ تمهیداتی برای حفظ و احیا و گسترش آنها حساس باشد.
- در قبال مردم متواضع و در قبال دشمنان آنان سرسخت باشد.
- در قبال به کارگیری بودجهی کشور، که از مالیات و ثروت آنان تأمین میشود، به لحاظ حیف و میل نشدن، حساسیت لازم را داشته باشد.
- به سهولت و با شجاعت خطاها و کاستیهای احتمالی خود را توضیح داده و در قبال آنها از مردم عذرخواهی کند.
- به آموزش و تربیت مردم در حاکمیت خویش و آینده نگری برای آنان توجه کارامد داشته باشد.- برای مردم فضایی از آرامش و نقد فراهم کند و چنین نباشد که نقد را تخطئه بنامد و در موضع رقیبی برای مردم بنشیند، با استفاده از امکانات آنان به قلع و قمع رقبای خود بپردازد، و جامعه و مردم را از امکان بهرهمندی از خدمات همهی کسانی که مایل به خدمت گزاری برای کشور هستند محروم سازد و در قبال مردم طلب کاری کند.