آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

ملاک‏های نظام سیاسی پاسخ‏گو، آسیب‏شناسی وضعیت موجود نظام اجرایی کشور در امر پاسخ‏گویی و بررسی ساز و کار قانون گذاری و تأثیر آن در بهره‏وری نظام پاسخ‏گو، اهدافی است که در این نوشتار، در قالب اقتراحی مکتوب، دنبال شده است. رهیافت جستار حاضر بیش از سایر جنبه‏ها، صبغه‏ی اقتصادی دارد و بر مبنای نسبت پاسخ‏گویی و کارامدی شکل گرفته است.

متن

: نقش پاسخ گویی در ایجاد توان‏مندی و کارامدی حکومت را بیان فرمایید.
پاسخ‏گویی، حداقل از دو ناحیه، در ایجاد کارامدی برای حکومت مؤثر است.
ناحیه‏ی اول آن است که پاسخ‏گو وقتی می‏داند که باید در قبال اقدامات و فعالیت‏ها و وظایف محوله به خود پاسخ‏گویی کند، قاعدتاً، تمامی اهتمام خود را مصروف انجام درست کارها نموده و تلاش می‏کند وظایف محوله را به خوبی سامان دهی کند تا در قبال جامعه احساس شرمندگی و وظیفه‏نشناسی نکند. به عنوان مثال، از واقعیات اقتصادی کشور ما این است که مسؤولین کشور در قبال فقر مردم حساسیت دارند، بنابر این اگر اتفاقاتی بیفتد که آن اتفاقات مثلاً از طریق تورم، توده‏ی مردم را فقیرتر کند، به دخالت مقامات سیاسی در اصلاح وضعی که به وجود آمده منجر می‏شود، لذا برنامه متوقف می‏شود و آن برنامه‏ای که گزینش شده دیگر به خوبی پیش نمی‏رود. حال آنچه که مهم است، و نیاز به پاسخ‏گویی دارد، این است که چرا از اول برنامه‏ای تدوین شود که احتیاج به توقف داشته باشد یا در حالی که منطقاً برنامه‏ای که در جغرافیا و نظام سیاسی ایران طراحی می‏شود از آن انتظار فقرزدایی می‏رود ولی پس از اجرای آن تلاش می‏شود تا با لایحه‏ای فقر کمتر شود، یعنی پس از اینکه دوره‏ی زدودن فقر تمام می‏شود تازه می‏رسیم به دوره‏ی کاهش فقر، و این نشان دهنده‏ی آن است که آن برنامه، فقرزدا که نبوده هیچ، بلکه فقیرزا هم بوده است که ما مجبور می‏شویم با لایحه‏ی دیگری آثار آن را کم کنیم.
لذا به اعتقاد بنده احساس پاسخ‏گویی، به طور طبیعی، جریانی از تلاش فکری و پژوهش و به دنبال آن اقدامات معطوف به مطالبات انجام شده را سر و سامان می‏دهد و قوام و ساز و کار حکومت را به استحکام فرامی‏خواند و بنیان مرصوصی از نهادی پاسخ‏گو را پایه گذاری می‏کند.
ناحیه‏ی دوم آن است که وقتی مردم و آحاد جامعه ملاحظه می‏کنند که حکومت آنان در قبال کارهایی که انجام می‏دهد، و در قبال وظایفی که برعهده گرفته است، پاسخ‏گویی می‏کند و توضیحات لازم را در خصوص توفیقات و یا ناکامی‏های خود ارائه می‏کند و به خصوص در این توضیح و بیان صداقت لازم را نشان می‏دهد، نسبت به لیاقت و توانایی و قابلیت حکومت خود دل گرم شده و انگیزه‏ی حمایت از اقدامات آن را کسب می‏نمایند و از آن گذشته حکومت را در طی کردن مسیرهای توسعه و پیشرفت یاری می‏کنند. این کار موجب می‏شود حکومت برخوردار از پشتوانه‏های حمایت مردمی موفق شود کارامدی‏ها و توانمندی‏های خود را در انجام کارها بهتر به کار بگیرد و بدین ترتیب از امکان خدمت‏رسانی هر چه بیشتر به مردم بهره‏مند شود.
: چگونه می‏توان یک سیستم پاسخ گو به وجود آورد؟
به نظر می‏رسد بهترین راه برای داشتن یک سیستم پاسخ‏گو آن است که مردم در تأمین هزینه‏های حکومت احساس نمایند که اگر مالیات پرداختی توسط آنان نباشد چرخ‏های حکومت نمی‏چرخد و کارها متوقف می‏شود. اگر چنین ادراکی به خوبی واقع شود، در آن صورت مردم در قبال کارها و اقدامات حکومت خود حساس می‏شوند، زیرا می‏دانند کارمندی که در اداره‏ی معینی باید کارهای ارباب رجوع را انجام دهد از مالیات پرداختی توسط امثال آنها حقوق می‏گیرد و لذا چنانچه کار خود را به خوبی انجام ندهد و یا در به کار گرفتن اموال بیت المال حیف و میل را پیشه کند، به طور طبیعی عکس العمل مردم را موجب می‏شود و این کار باعث می‏شود که کارمند مورد نظر کارش را به خوبی انجام داده و در قبال مردم پاسخ‏گو باشد. متأسفانه یکی از عواملی که موجب شده است پاسخ‏گویی در سیستم‏های اجرایی ما نباشد و یا کمرنگ باشد آن است که چون دولت‏ها پول نفت را هزینه می‏کنند، مردم به طور مستقیم احساس نمی‏کنند که امورات کشور از جیب آنها می‏چرخد (هر چند در واقع چنین است و آنها از ثروت خود پرداخت می‏کنند) و به همین جهت هم در قبال نوع هزینه‏هایی که صورت می‏گیرد حساسیت لازم را نشان نمی‏دهند. گفته می‏شود در کشوری مثل کشور ما که امورات و هزینه‏های دولت از پول نفت اداره می‏شود؛ «استبداد نفتی» وجود دارد یعنی دولت با فروش ثروت مردم و هزینه کردن آن خود را به درآمدهای مالیاتی نیازمند نمی‏بیند و به تبع آن در قبال مردم پاسخ‏گو هم نیست. بنابر این سیستمی کردن پاسخ‏گویی به تدارک هزینه‏های دولت توسط مردم برمی‏گردد، به نحوی که احساس تأمین این هزینه در مردم و همچنین در دولت بسیار پررنگ باشد.
: سیستم پاسخ گو به چه مقوله‏هایی باید پاسخ دهد؟
هر سیستم پاسخ‏گو به کلیه‏ی اموری که برای انجام آنها، مطابق وظایف قانونی، به وجود آمده است پاسخ‏گو است. در قوای مختلف کشور مجموعه‏ی کسانی که تکالیفی را برعهده گرفته‏اند باید در یک سیستم پاسخ‏گو به آن تکالیف به نحوی عامل باشند که انتخاب کنندگان آنها، که ممکن است مردم و یا نمایندگانی از مردم باشند، احساس کنند که کارهای لازم‏الاجرا توسط عاملان موظف آنها در تمامی عرصه‏ها انجام می‏گیرد و به خوبی هم ساماندهی می‏شود.
البته برای اینکه پاسخ‏گویی عملیاتی شود باید تکلیف را شناخت؛ هم از سوی پرسش‏گر و هم از سوی مسؤولی که کار برعهده‏ی او قرار می‏گیرد. پرسش‏گری که از حقوق خود مطلع نباشد، بایسته‏های لازم را ندارد و مسؤول برکنار از نظارت و تکلیف هم از بایدهای پاسخ‏گویی می‏گریزد.
: چرا مدیریت‏های فعلی نمی‏توانند و یا نمی‏خواهند پاسخ گو باشند؟
بخشی از پاسخ معطوف به توسعه نیافتگی ما می‏شود، و بخشی دیگر از پاسخ به مسؤولیت‏نشناسی پاسخ‏گویان برمی‏گردد. وقتی جامعه‏ای توسعه نیافته باشد دچار انواع و اقسام مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و از جمله‏ی آنها این است که مردم به حقوق خود واقف نیستند تا بتوانند به خوبی احقاق آن را از مسؤولین بخواهند. در نظام اداری توسعه نیافته، فساد، رشوه و مفاسد مختلف برای خود جای پا باز می‏کنند و فقر و کم درآمدی هم موجب می‏شود که در غیاب حکومت قانون و در غیاب معنویت کافی و اعتقادات مذهبی، که می‏تواند مانع از انحرافات و مفاسد شود، کسانی به سوء استفاده از موقعیت‏های خود بپردازند و توده‏ی مردم نیز، که مستأصل هستند، غافل از حقوقی که بر مسؤولین دارند، برای اکتساب حقوق خود به تقاضا و درخواست مبادرت کنند. البته افراد حکومتی که به دلایل مختلف و از جمله عدم ادراک این معنی که از پول مردم اعم از مالیات و یا فروش نفت آنان است که امور خود را می‏گذرانند و به خاطر مردم است که آنان مسؤولیت یافته‏اند تا کارهایی را انجام دهند، در موارد بسیاری از مردم توقع و انتظاراتی دارند که درست باید برعکس باشد؛ یعنی به جای اینکه تکالیف خود را در قبال مردم انجام دهند و از این بابت ممنون هم باشند، در قبال انجام تکالیف از مردم طلبکاری می‏کنند. این‏ها دچار عقب افتادگی فرهنگی هستند و متأسفانه ظرف همه‏ی این امور، جامعه‏ی توسعه نیافته می‏باشد.
: در سیستم اجرایی موجود چه کاستی‏ها و نارسائی‏هایی در امر پاسخ گویی وجود دارد؟
اجمالاً می‏شود گفت که انواع مشکلات و مسائل حل نشده‏ای در ارتباط مابین مردم و مأموران حکومتی، در طی زمان، به وجود آمده و تعمیق گردیده است که واقعاً پرداختن به آن را با نیت حل شدن مشکل کرده است. کاستی‏ها و نارسایی‏های موجود در پاسخ‏گویی ریشه در مشکلات عدیده‏ای از جامعه دارند و مشکل مزمنی را به وجود آورده‏اند که امکان ارائه‏ی خدمات بایسته به ارباب رجوع را، تا حدودی، در بعضی از دستگاه‏ها مختل کرده است.
شاید مهم‏ترین کاستی در آن باشد که قانون به خوبی اجرا نمی‏شود و لذا چنانچه کسانی هم بخواهند مسؤولین را به اجرای قانون بخوانند، و در قبال قانونی شکنی آنها به دادگستری شکایت برند، این اطمینان وجود ندارد که، حتی با تحمل مشکلاتی، به نتیجه برسند، و حتی این برداشت عمومی وجود دارد که در چنین وضعیتی هم به زحمت می‏افتند و هم به نتیجه نمی‏رسند. باید برای این گونه امور، که تحولات عمده‏ای را در افق زمان می‏طلبد، برنامه ریزی کرد.
: مجلس شورای اسلامی چه نقشی را در رفع کاستی‏ها و نارسایی‏ها می‏تواند داشته باشد؟
مجلس شورای اسلامی مرکز قدرت در کشور است و می‏تواند، در صورتی که آگاهانه عمل کند، کشور را به سمت توسعه یافتگی سوق دهد و در این صورت است که بسترهای لازم را برای پاسخ‏گویی فراهم نموده است. از مجلس انتظار کارهای کلان و آینده نگر می‏رود. بدیهی است قانون گزاری برای رفع مشکلات عاجل و فوری هم در اختیار مجلس است، لیکن ما معتقدیم که مجموعه‏ی کاستی‏های موجود در غیاب قوانین اساسی و در غیبت نظارت بایسته بر کار دولت‏ها از سوی مجالس به وجود آمده است. مجلس، از طریق تذکر، سؤال، استیضاح و تحقیق و تفحص در امور، می‏تواند امر نظارت درکشور را نهادینه کند و از طریق کمیسیون اصل 90 خود می‏تواند با رسیدگی به شکایات مردم از قوای سه گانه کشور یعنی قضائیه، مجریه و مقننه این پیام را به جامعه القا نماید که به عنوان نماینده‏ی ملت جلوی هر نوع تخلف و عدم پاسخ‏گویی در قبال تکالیف و کاستی در ایفای وظایف را سد خواهد کرد.
به طور کلی، - مجالس قانون گذاری، به عنوان یکی از اصلی‏ترین نهادهای مردمی، می‏توانند وظایف مهمی را در پیش گیری سوء استفاده از قدرت انجام دهند و با وضع قوانین مناسب جلوی هر نوع سوء استفاده‏ای را از قدرت بگیرند.
البته آنچه در این جا حائز اهمیت است، این است که قانون گزاران، قبل از هر چیز، خود باید از سوء استفاده کردن مبرا شوند. از این رو باید در گام نخست ضوابطی را برای پیش گیری از لغزش‏های خود وضع نموده و در نظر بگیرند. زیرا بدون برقراری چنین ضوابطی دیگر ملاکی برای سنجش اعمال و رفتار نمایندگان وجود نخواهد داشت، تا مردم بتوانند براساس آن به قضاوت بنشینند و از نماینده بخواهند که نسبت به آنان پاسخ‏گو باشد.
: ملاک‏های دولت پاسخ گو را بیان کنید؟
اگر چه نحوه‏ی اداره‏ی هر کشور به نوعی منحصر به فرد است و از بسترهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن ناشی می‏شود، ولی آنچه مسلم است این است که نمی‏توان به اداره‏ی مطلوب جامعه به چشم یک پدیده‏ی فرمایشی نگریست. بر این اساس بایسته‏های دولت پاسخ‏گو را باید در راستای تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن جستجو کرد. ولی حداقل‏هایی است که تمامی دولت‏های مردمی، ناگزیر، باید به آن متعهد باشند.
بنابر این دولت پاسخ‏گو دولتی است که :
- در قبال فقر و مسکنت آحاد مردم خود حساسیت داشته باشد و ترتیبات لازم را برای رفع این مشکلات ساماندهی کند.
- نسبت به ارتقای سطح زندگی اقتصادی مردم اهتمام داشته باشد و در عین حال در امور آنان مداخله نکند.
- نسبت به عقاید و فرهنگ و سنن مردم و اتخاذ تمهیداتی برای حفظ و احیا و گسترش آنها حساس باشد.
- در قبال مردم متواضع و در قبال دشمنان آنان سرسخت باشد.
- در قبال به کارگیری بودجه‏ی کشور، که از مالیات و ثروت آنان تأمین می‏شود، به لحاظ حیف و میل نشدن، حساسیت لازم را داشته باشد.
- به سهولت و با شجاعت خطاها و کاستی‏های احتمالی خود را توضیح داده و در قبال آنها از مردم عذرخواهی کند.
- به آموزش و تربیت مردم در حاکمیت خویش و آینده نگری برای آنان توجه کارامد داشته باشد.- برای مردم فضایی از آرامش و نقد فراهم کند و چنین نباشد که نقد را تخطئه بنامد و در موضع رقیبی برای مردم بنشیند، با استفاده از امکانات آنان به قلع و قمع رقبای خود بپردازد، و جامعه و مردم را از امکان بهره‏مندی از خدمات همه‏ی کسانی که مایل به خدمت گزاری برای کشور هستند محروم سازد و در قبال مردم طلب کاری کند.

تبلیغات