آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

مناظره ها یا پیکارهای زبان حالی در تاریخ ادبیات پارسی در زمره انواع ادبی غالبا مرتبط با دربارها بوده است. شاعران یا نویسندگان این آثار را برای خواندن در دربار شاهان و سلاطین یا مجالس وزرا و اعیان و اشراف تصنیف می کرده اند. دلایل و نشانه های متعددی هست که این وابستگی را در این دسته از پیکارها نشان می دهد. گاهی نویسنده یا شاعر، در دیباچه، نام شاه یا وزیر یا شخصیتی را که مخاطب اصلی او بوده و مناظره را برایش نوشته یا سروده بوده ذکر می کرده است. در پاره ای از این آثار، شاعر یا نویسنده، در انتهای اثر، به مدح مخاطب خود می پرداخته یا ممدوح خود را به منزله داور مناظره معرفی می کرده است. این نوع مناظره ها، از این حیث، در واقع، همانند قصایدی است که شاعران در مدح شاهان و بزرگان می سروده اند. قرابت این نوع مناظره ها با قصیده ها به حدی است که حتی، در بعضی از قصاید، شاعر در تشبیب مناظره ای می آورد، مانند مناظره شب و روز یا رمح و قوس از اسدی طوسی؛ «قصیده فی مناظره السیف و القلم»، به عربی، از نظام الدین اصفهانی؛ و «مناظره شمشیر و قلم»، به فارسی، از میر سید شریف جرجانی. پیکارهایی که برای دربارها و مجالس بزرگان تصنیف می شده است هم جنبه آموزشی داشته و هم جنبه تفننی و سرگرم کننده. این دسته از پیکارها و مناظره ها در واقع برای مجالس بزم شاهانه نوشته یا سروده می شده است. خصیت هایی که شاعر یا نویسنده به منزله طرف های مناظره انتخاب می کرده طبعا به نحوی با دربار و موجودات یا مفاهیم مورد توجه یا علاقه صاحب مجلس ارتباط داشته است. شمشیر و قلم بارزترین نمونه پیکارجویان درباری به شمار می آیند و تقریبا همه مناظره هایی که به این نوع فرعی (sub-genre) تعلق دارند جنبه درباری دارند. گل و مل، بزم و رزم، و شطرنج و نرد نیز از طرف های دیگر در مناظره ها یا پیکارهای درباری اند. مناظره ای هم هست که ما آن را در اینجا تصحیح و چاپ کرده ایم و شخصیت هایی که در آن به مناظره می پردازند چهار مفهوم عقل و علم و حلم و دولت اند...

تبلیغات