آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

مساله زمان پیوسته ذهن و دل، حاضر و غایب، و دیروز و امروز انسان را به خود مشغول کرده است. حضور زمان وجوه گوناگون پیدا می کند: تند آهنگ یا کند آهنگ، سبک بار یا گران بار، در آگاهی یا در غفلت. برای زمان، به اعتبارهای متعدد، تقسیم های گوناگونی قایل شده اند؛ اما همه آنها را می توان به دو تجربه یا تلقی عمده تحویل کرد: (?)زمان بیرونی که ظاهرا مستقل از حضور انسان و جدای از آگاهی، ذهن و تجربه هایش، بر مبنای حرکت اجسام و اجرام و تقدم و تاخر و توالی و تعاقب امور و پدیده ها در جریان است. (2)زمان درونی و وجودی، که گذار و گذرش به تجربه درونی و روحی انسان وابسته است. بر حسب آنکه اصالت و اولویت از آن کدام یک از این دو باشد، ادراکات، احساسات، تجربه های بشری و نوع صورت بندی رویدادها و کیفیت نظم و ترتیب آنها رقم می خورد. جهان، به منزله مجموعه امکان های گشوده بر ما- به تعبیر هیدگر- برای همه یکسان و یکنواخت نیست. این تجربه زیستن و به تبع آن «از آن خود کردن» است که جهان ما را شکل می دهد نه صرفا محیط خارجی و پیرامونی یا ظرف مکانی. به این معنا، جهان هرکس حیات منحصر به فرد اوست تا چگونه روایت خود را از این عالم به دست دهد و هستی خود را طرح بریزد، گرچه او را در وضعیت و موقعیتی افکنده باشند که بی حضور او رقم خورده باشد؛ زیرا امکان مقدم بر واقع است و برتر از آن نه بالعکس. این است که، در کنار تقدیرها، تدبیرها و تصمیم ها می رویند...

تبلیغات