آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

تعریف رمان و علل پیدایش آن از مباحث عمده در ادبیات جهان است. از دیرباز انواع ادبی با توجه به طبقه بندی خستین ارسطویی که ادبیات را به دو نوع روایتی و نمایشی تقسیم می کند و آثاری چون حماسه را از نوع اول، و تراژدی و کمدی را از نوع دوم می داند، گرایش طبقه بندی نوعی، ظاهرا گام نخستین در راه شناخت هر اثر ادبی نو پیدا بوده است. در مورد رمان، به نظر می رسد که از قرن هجدهم تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم، تعریف این نوع ادبی و تاریخچه پیدایی و تکامل آن، اموری شناخته شده و معلوم فرض شده اند. در دو دهه اخیر، با توجه به اشکالات عمده ای که بر اصل طبقه بندی ارسطویی، از سوی اندیشمندانی چون میشل فوکو وارد شده است، تعریف رایج رمان و در نتیجه تاریخچه آن مورد شک و تردید قرار گرفته و مطالعات رمان شناسی و در نتیجه تدریس آن را در محافل دانشگاهی دنیا دگرگون ساخته است. مطالعات و پژوهشهای جدید تا به آنجا پیش رفته که رمان را روایتی گفتمانی و ساختگی می داند که کارش نه به تصویر کشیدن واقعیت زندگی انسانی، بلکه آفریننده و شکل دهنده عالم واقع است. نگاهی اجمالی به دیدگاه های پیش از دهه هشتاد قرن بیستم، که دیگر امروزه نگاه سنتی به رمان شمرده می شود و مباحث و مسائلی که در دو دهه اخیر مطرح شده اند، برای پژوهندگان رمان شناسی راهگشا است.

تبلیغات