سیره مردان آسمانی
آرشیو
چکیده
متن
نگاه امیرالمؤمنین(ع) به حکومت، نگاهی الهی است؛ نگاهی که با نگاه دنیامدارانه و قدرت محسورانه به حکومت تفاوت اساسی دارد. امام علی(ع) جهان را آفریده حضرت حق و خدا را مالک مطلق هستی میداند؛ خداوندی که خلق را به حال خود رها نساخته است، بلکه زمینه هدایت و راهیابیاش به کمال حقیقتی را از طریق بعثت پیامبران فراهم نموده است و این هدایت به سوی حقیقت تحقق نمییابد، مگر اینکه لوازم تحقق این هدف در محیط زندگی و جامعه وجود داشته باشد.
امام علی(ع) در سیره حکومتی خویش بسیار مراقب بود، تا افراد صالح و شایسته را برای اداره امور انتخاب کنند و کسانی را که لیاقت، شایستگی و برتری نسبت به سایرین دارند، برای انجام مسئولیت برگزینند. آن حضرت هرگز اجازه نمیدادند والیان ناشایست بر مردم حکومت کنند؛ چنانکه همه افرادی را که عثمان بر سر کار آورده بود، از کار برکنار نمودند و افرادی را که شایستگی کافی برای انجام مسئولیت داشتند، بر سر کار آوردند؛ زیرا آنان پست و مقام خود را یا به سبب اشرافیت و یا بازیهای سیاسی به دست آورده بودند. حتی خود معاویه را نیز که از سران قبیله قریش بود، از کار برکنار نمودند. ابنعباس میگوید:
وقتی از مکه به مدینه بازگشتم، زمانی بود که مردم با علی(ع) بیعت کرده بودند. به منزل علی(ع) رفتم و دیدم مغیرة بن شعبه با حضرت خلوت کرده است. صبر کردم تا مغیره از منزل خارج شد. نزد حضرت رفتم و پرسیدم: مغیره چه میگفت؟ حضرت فرمود: مغیره دوباره نزد من آمد. یک بار از من خواست تا معاویه را از کار برکنار کنم. ابن عباس گفت: مغیره بار اول از روی خیرخواهی از تو درخواست ابقای معاویه را کرد و بار دوم به تو خیانت ورزید.
حضرت فرمود: حال، چه نصیحتی دارى؟ ابن عباس گفت: من نیز از تو میخواهم که معاویه را ابقا کنى؛ زیرا اگر چنین نکنى، درباره بیعت بازخواست خواهی شد و قتل عثمان را به گردن تو خواهند گذاشت و شام را بر ضد تو خواهند شوراند و از طرف دیگر، من از طلحه و زبیر ایمن نیستم که بر تو نیاشوبند و عراق را بر ضد تو بسیج نکنند. حضرت فرمود: اینکه میگفتی صلاح است معاویه را ابقا کنم؛ به خدا سوگند شک ندارم که خیرخواهی است، اما زودگذر است. بار دیگر ابن عباس از حضرت خواست که چند روزی از خلافت کنارهگیری کند و بعد که اوضاع آرام شد، بازگردد. چون مردم کسی بهتر از او را ندارند، باز به سراغ او خواهند رفت و دوباره با او بیعت خواهند کرد و یا اینکه معاویه را ابقا کند. حضرت7 این بار نیز نپذیرفت و فرمود یک ساعت هم معاویه را ابقا نخواهم کرد. ([1])
بنابراین، آن حضرت به وظیفه سنگین و الهی خویش عمل نمود. امام(ع) نه تنها عدالت را فدای امیال و حکومت خویش نکرد، بلکه خود و حکومتش را فدای حق و عدالت کرد.
امام(ع) در مورد انتخاب فرد شایسته برای حکومت و ویژگی او چنین میفرماید:
یا أیُّها النّاس إنّ أحقَّ النّاس بهذا الأمر اقواهُم علیه، وَأعمُهُم بأمرالله فیه([2]) ؛ ای مردم سزاوارترین فرد به حکومت، قویترین مردم نسبت به آن و داناترین آنان به فرمان خداوند در مورد آن است.
[1]. محمدبن جریر طبرى، تاریخ طبرى، ج 4، ص 439.
[2]. ابن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 144.
زن در اندیشه امام خمینی(ره) محبوبه جوکار
قسمت دوم:
حجاب و پوشش
یکی ازستیزه جوییهای مهم جهان اول با اسلام، حجاب زنان است. غرب که خود را سردمدار دنیای امروزمیداند، حجاب را باعث محدودیت و محصور بودن زنان میشمارد و آن را عامل انحطاط و عقب ماندگی زنان و به تبع آن جوامع آنان میداند.
از نگاهی دیگر، غرب الزام به حجاب زنان را مخالف حقوق بشر، محسوب میکند. محدودیت و اجبار افراد به هر شکل و نوعی را تجاوز به حقوق شهروندی انس آنها میداند.
در برابر جهان اول، اسلام پوشش مناسب را نوعی تحفظ برای امنیت جامعه و افراد آن به حساب میآورد. جامعه را بستر تلاش و سازندگی و تعاملهای معنوی میداند و تظاهرهای تفاخرطلبانهی اقشار جامعه را به صلاح نمی داند و آن اعمال را سبب ایجاد روحیههای نامتعادل و جریانهای دست نایافتنی به حساب میآورد. در اندیشه سترگ حضرت امام این موضوع به وضوح مشاهده میشود.
با اندک توجهی در سیره حضرت امام میتوان پی برد که اگر چه ایشان با توجه به شرایط حاکم بر آن زمان پوشیدن چادر را لازم نمی دانست، اما پوشیدن چادر را به عنوان سمبل انقلاب اسلامى، ارجح میدانست. از جمله نقل شده است:
امام در پوشش خانمها روی رنگ نظر خاصی نداشتند و در کل، معتقد بودند که پوشش نباید مفسده انگیز باشد. البته چادر را بهتر میدانستند؛چون معتقد بودند چادر برای زن برازنده تر است و سمبل انقلاب اسلامی است.([1])
و نیزخانم مرضیه دباغ نقل میکند: من وقتی از فرانسه آمدم هنوز مانتو شلوار تنم بود، در مهران که پایم صدمه خورده بود و عصایی زیر دستم بود، با آن مانتو شلوار خدمتشان رسیدم تا گزارش بدهم. فرمودند:شما چادر ندارید بگویم احمد برایتان یک چادر بخرد. گفتم: نه حاج آقا چادر دارم اما چون به کوه میرفتم و اسلحه روی دوشم و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم آویزان بود و گاهی هم سه پایهی تیر بار را هم روی دوشم میگرفتم و از کوه بالا میرفتم، این بود که اگر چادر هم به سر میکردم دیگر خیلی مشکل بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است.([2])
این در حالی است که حضرت امام نسبت به پوشش در منزل یا رنگ لباس قید ایجاد نمی کردند؛ خانم طباطبایی نقل میکند: در داخل خانه آزادی مطلق وجود داشت.از همان ابتدا به خانم گفته بودند که ملاکشان تبعیت از شرع و عمل به واجبات است. مثلا در آن زمان پوشیدن لباس آستین کوتاه در خانه برای دختر یک روحانی پسندیده نبود، اما امام میگفتند در خانه اشکال ندارد چون خلاف شرع نیست. اما در بیرون از خانه باید کاملا پوشیده باشد یا پوشیدن لباس زرد، سرخ وآبی و... را برای زنان و دختران، در خانه مسئله ای نمی دانستند و میفرمودند: دختر تا تکلیف نشده، حجاب برای او لازم نیست. میتواند هررنگی که میخواهد بپوشد؛ ولی وقتی تکلیف شد، دیگر نگویید عیب ندارد.([3])
انحرافات اجتماعى
در اثر تبلیغات خود باختگان غربی در دوران امارت سرسپردگان بی هویت، برهنگی و بی بند و باری نشانه تمدن و ترقی بود. اگرتقلید از غربیهادر همه ابعاد بود، لااقل در علم و تکنولوژی نیز پیشرفتی حاصل میشد، اما از میان همه امتیازات آن فرهنگ و تمدن، تنها برهنگی و بی بندو بارى، برای جوامع شرقی به ارمغان آمد. امام خمینی(ره) معتقد بود که در عصر پهلوی تربیت انسانی را از ایران به طور کلی از بین بردند و تربیتهای غربى، نه آن هم تربیتهای صحیح غربى، تربیتهای فاسدغربی در بین ما رواج دادند.([4]) آنان از این نوع تربیت دو هدف عمده را دنبال میکردند: یکی سرگرم کردن مردم به عیش و نوش و در نتیجه تباه کردن آنان برای جلوگیری از روح تفکر،استقلال و مقاومت در برابر استعمار، و دیگری مصرفی بار آوردن مردم با هدف فروش محصولات خود و چرخش کارخانجات اروپایی و در نتیجه عقب ماندگی ملل مشرق زمین.([5])
شأنی که حضرت امام برای زن قائل میشود همتای شأنی است که برای مرد قائل است. از این رو میفرماید:
اسلام زن را مثل مرد در همه شئون در همه شئون همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. همان طوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبهی دست جوانهای هرزه بشوند. زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بَزَک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند. زنها باید تقوا داشته باشند. زنها مقام کرامت دارند. زنها اختیار دارند؛ همان طوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.([6])
ایشان بر این عقیده است که، اسلام هیچگاه با تفریحات سالم مخالفت نکرده، بلکه اسلام با کارهای خلاف اخلاق مخالف است. آن یگانه دوران در جایی از بیانات خود میفرماید:
در مورد آن چه را که به نام تفریحات شناخته شده است، اسلام با هر چیزی که انسان را به پوچی و از خود بیگانه شدن میکشاند، مبارزه میکند. شرابخواری و میگساری در اسلام ممنوع است. فیلمهای منحرف کننده از اخلاق متعالی انسانی ممنوع است. آنی که اسلام جلویش را گرفته و آزاد نیست؛ قمار بازی است که تباه میکند ملت را؛ شرابخواری است که تباه میکند ملت راانواع فحشایی که در زمان این مرد جنایتکار بود و فراهم کرده بودند اسبابش را. اینهاست که در اسلام ممنوع است.([7])
ایشان در وصیت نامه الهی سیاسی خود جوانان را وصیت میکند به این که از جوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، و لو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی بندوباری ها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی وطن به شما عرضه میشود نکنند.([8])
مشارکت اجتماعی زن و نقش او در توسعه
موضوع زن و مقوله مشارکت فعال این قشر در برنامههای توسعه از مسائل عمده فرهنگی اجتماعی جهان امروز بوده و گواه آشکار بر این نکته توجه برنامه ریزان بین المللی و داخلی نظام جمهوری اسلامی به نقش و جایگاه چند بعدی زن در عرصههای مختلف است. توسعه عبارت است از: بهبود، رشد و گسترش همه شرایط و جنبههای مادی و معنوی زندگی اجتماعى.([9]) تعریف مذکور، مشارکت عموم آحاد انسانی را در جهت پیشبرد فرایند توسعه یافتگی ضروری تشخیص میدهد.
با غور و بررسی در منابع و ذخایر ارزشمند اسلامى؛ چون قرآن کریم و سیرهی پیشوایان و معصومان، جواز مشارکت اجتماعی زنان در جامعه توسعه یافته اسلامی را مشاهده میکنیم و ضرورت وجود آن را در صحنههای مختلف به خوبی در مییابیم. به عنوان نمونه:
1. قرآن کریم بیعت با حکومت را که بارزترین فعل سیاسی است برای زنان پذیرفته و عرصههای مختلف تاریخ صدر اسلام نشان دهنده تحقق این عمل سیاسی از سوی زنان میباشد.
2. هجرت شکل دیگری از تعامل و مشارکت دو جانبه سیاسی و اجتماعی زنان بوده است و در دو مهاجرت مهم صدر اسلام زنان نقشی مؤثر و فعال داشته اند.
3. مباهله، رفتاری مذهبی اجتماعی است که مشارکت زنان در آن به خوبی مشاهده میشود.
4. اشتغال زنان در عصر پیامبر(ص) به صورتی وسیع وجود داشته است؛ چنان چه در کلیه مشاغل آن روز این مشارکت دیده میشود.
این شواهد نشان میدهد که منابع اصیل دینی ما بر مشارکت فعال زنان و پویایی آنان در این حوزه جواز صادر نموده و حمایت کردهاند.
امام خمینی(ره) نیز از اثرگذاری موفق زنان در امر توسعه آگاه بوده و دخالت زنان در عرصههای مختلف اجتماعی را لازم دانسته اند؛ به زعم آن بزرگوار، رشد و تکامل یک کشور و سازندگی همه جانبه آن مرهون حضور فعال زنان آن میباشد و ایشان در خطاب خویش به زنان جامعه میفرماید: زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعهی اسلامی دارند([10]) و در جای دیگر فرمودهاند: زنان همچون مردان در ساختن جامعهی اسلامی فردا شرکت دارند.([11])
تلقی امام از فقدان وجود مشارکت زنان در ساختار جامعه از هم پاشیدگی آن است؛ زیرا در بیان اضمحلال کشور به جهت نامطلوب بودن بنای آن میفرماید: صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد.([12]) همچنین ایشان سعادت و شقاوت کشورها را بسته به وجود زن ذکر میکند: زن، یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و میتواند به عکس آن باشد.([13])
حضرت امام(ره) حتی همدوشی زنان و مردان در صحنههای سیاسى، اقتصادی و اجتماعی در راستای تثبیت آرمانهای جامعه اسلامی را افتخار رهبری و نظام اسلامی میداند.
بررسی سیره حضرت امام نیز حاکی از جاری بودن این تفکر در عمل ایشان میباشد. از جمله: بعضی از آقایان از تهران و قم به امام در نجف پیام داده بودند که به هر حال ممکن است خانمهایی که در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت میکنند،دستگیر شوند و هتک حرمت شوند و از این رو از امام خواسته بودند: شما بفرمایید که خانمها در راهپیمایی ها شرکت نکنند. اگر نظر شما به آنها برسد، قطعا اطاعت میکنند. امام با شنیدن این پیام به شدت برآشفته و عصبانی شدند؛ چون معتقد بودند مبارزه و حرکت سیاسی و اسلامی بدون حضور خانمها قطعا ناقص است و به ثمر نمی نشیند. هر کس نیز که چنین اعتقادی ندارد، اعتقادش فاسد است و انحراف و اعوجاج دارد.پس از آن نیز پیام دادند: خانمها دوش به دوش مردان و در کنار آقایان در تمام مراحل شرکت داشته باشند و هیچ کس حق ندارد که تفوّهیحرف و سخنی نسبت به مسأله جداکردن خانمها از حرکتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.([14])
جنایات و نقشههای استعماری درباره زنان
امام(ره) مناسبتهای مختلف، مواردی از ظلم رژیم گذشته نسبت به این کشور و ملت و بانوان آن را بیان فرمود؛ مواردی از قبیل به انحراف کشاندن زنان و به تبع آن، جامعه، سعی و تلاش در اروپایی نمودن ایران، ترویج تربیت غربى، ترویج فرهنگ مصرف گرایى، ترویج اندیشهی ناتوانی ایرانی در رسیدن به قله تعالی و پیشرفت و.... ایشان کرارا میفرمود: قلمهای مسموم خطا کار و گفتار گویندگان بی فرهنگ، در این نیم قرن سیاه اسارت بارعصر ننگین پهلوى، زن را به منزلهی کالایی خواستند در آورند و آنان را که آسیب پذیر بودند به مراکزی کشیدند که قلم را یارای ذکر آن نیست.([15])
سخنان حضرت امام در این مبحث را در چند محور میتوان مورد توجه قرار داد:
1 خودباختگی و غرب گرایى
در این موضوع کلامی گویاتر از کلام امام را نمی توان یافت. ایشان میفرماید:
ما را در طول تاریخ نه چندان دورخصوصا، و در سدههای اخیر ازهر پیشرفتی محروم کرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصا، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خود کوچک دیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان، خصوصا طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفی بار آوردن هر چه بیشتر، که خود داستانهای غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکدهها، و دهها از این مصایب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست.([16])
2 کشف حجاب
یکی دیگر از مباحثی که به طور متعدد در سخنرانیهای حضرت امام(ره)، به چشم میخورد چه در زمان شاه خائن و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسأله کشف حجاب بود. امام بارها از مسأله کشف حجاب به عنوان جنایت رضاشاه و به تبع او محمد رضاشاه، نام برد و همگان خصوصا نسل جوان انقلاب را که از جنایات آنها و عمال پلید آنها، اطلاع نداشته یا کم اطلاع بودند، مطلع مینمود. ایشان میفرماید:
... چه قدر به این ملت فشار آورد، این آدم چه اختناقی ایجاد کرد، چه محترماتی را هتک کرد، چقدر سقط جنین شد در 17 دی و این اطراف 17 دى، چقدر مأموران این و دژخیمان این به مردم تعدی کردند و به زنها تعدی کردند و زنها را از توی خانه ها بیرون کشیدند.... .([17])
بانوان را الزام کردند به این که در مجالس کذایی که داشتند حاضر بشوند. مردها با زنهایشان، با دخترهایشان، در آن مجلسهای فاسد، الزام داشتند که حاضر بشوند. حتی در قم، در قم که مرکز روحانیت بود، در قم هم این مسائل بود؛ و در همهی شهرستانه.([18])
3 ادعای تساوی حقوق زنان
زمانی که دستگاه جبار پهلوی با زمزمهی تساوی حقوق زن و مرد، سعی داشت راهی برای پیشرفت مقاصد شوم خود، که به فرموده حضرت امام(ره)، همان ضربهی نهایی به اسلام بود، باز کند، با عکس العمل شدیدی از ناحیهی امام مواجه شد.امام با شدت و قاطعیت با این قانون مبارزه کرد و با صدور اعلامیه و یا ایراد سخنرانی همگان را متوجه عواقب شوم این قانون نمود.از جمله سخنان ایشان:
دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسهی اسلام تجاوز کرد، و به احکام مسلمهی قرآن قصد تجاوزدارد. نوامیس مسلمین در شرف هتک است. و دستگاه جابره با تصویبنامههای خلاف شرع و قانون اساسى، میخواهد زنهای عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند. دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند. یعنی احکام ضروریهی اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هجده ساله را به نظام سربازی ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.([19])
5 اختلاط زن و مرد
یکی دیگر از حربههای رژیم منفور پهلوى، ترویج اختلاط زن و مرد در مدارس و مراکز مختلف، به نام تمدن و به هدف ترویج بی بندو باری و فساد اخلاقی بود که حضرت امام به مقابله با آن پرداخت و فرمود:
هیأت حاکمه به جای این که برای اقتصاد ایران، برای جلوگیری از ورشکستگیهای بازرگانان محترم، برای نان و آب فقرا و مستمندان، برای زمستان سیاه بی خانمانها، برای پیدا کردن کار برای جوانان فارغ التحصیل و سایر طبقات بیچاره، فکری بکند، به کارهای مخرب، مثل آنچه گفته شد و نظایر آن، دست میزند؛ از قبیل استخدام زن برای دبیرستانهای پسرانه و مرد برای دبیرستانهای دخترانه، که فساد آن بر همه روشن است و اصرار به آن که زنها در دستگاههای دولتی وارد شوند، که فساد و بیهوده بودنش بر همه واضح است.([20])
با توجه به تمام آن چه گذشت، میتوان نتیجه گرفت که در میان رهبران سیاسی و فکری جهان، شخصیتی را پیدا نمی کنیم که به اندازهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، از بانوان تجلیل و تکریم کرده باشد و حتی به مسائل جزئی نیز دقت و توجه کافی داشته باشد. ایشان که شاگرد لایقی در مکتب اسلام بوده، نوشته هایش نمایانگر حقایق دین است. ایشان درباره زن ایرانی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامى، در سازندگی پس از پیروزى، در دوران دفاع مقدس، نقش فعالی داشته، به نیکوترین وجه سخن میگوید.
از نظر امام، حضرت زهرا(س) و زینب کبری3 الگوی زنان هستند؛ چنان که با بهترین بیان آنها را توصیف میکند: تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای انسان متصور است، در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده وهست... تمام هویتهایی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در این زن است. ... .([21])
با نگاهی کلان تر به این نکته میرسیم که مبنای نظری امام راجع به زن و به عبارتی به کل عالم هستى، عدالت محوری است و از آن جا که ایشان به عنوان فقیه عادل جامع الشرایط، به تمام ابعاد دین توجه دارد، در این مقوله نیز توجه تام و جامع داشته است. بررسی بیانات و سیره عملی ایشان کاملا بیانگر اندیشه عدالتخواه ایشان است. در واقع میتوان ادعا کرد که امام خمینی احیاگر زن مسلمان بود و به او اعتماد به نفس داد. اگر نبود جامعیت دیدگاه امام نسبت به مسأله زن و توجه ایشان به عدالت، امروزه زنان جامعه اسلامی ما از شأنی در خور توجه برخوردار نبودند.
از این رو زن ایرانی و زنان آزاده دنیا، بازیافتن ارزش و جایگاه خود را مرهون بیدارگریهای آن پیر بتشکن هستند که به حق منادی اسلام و احیا کننده اسلام ناب محمدی بود.
پینوشت:
[1]. ر.ک: مرتضی مطهرى، مسأله حجاب.
[2]. برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، همان، ص 277.
[3]. همان، ص 280.
[4]. تبیان، همان، ص 32.
[5]. همان، ص 60 .
[6]. همان، ص 187.
[7]. وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام(ره).
[8]. تبیان، ص 66.
[9]. علیاکبر آقا بخشى، فرهنگ علوم سیاسى، ص 179.
[10]. تبیان، ص 40.
[11]. همان.
[12]. همان، ص 39.
[13]. همان.
[14]. همان، ص 41.
[15]. همان، ص 179.
[16]. همان، ص 187.
[17]. همان، ص 190.
[18]. همان، ص 195.
[19]. همان، ص 196.
[20]. همان، ص 218.
[21]. همان، ص 59.
امام علی(ع) در سیره حکومتی خویش بسیار مراقب بود، تا افراد صالح و شایسته را برای اداره امور انتخاب کنند و کسانی را که لیاقت، شایستگی و برتری نسبت به سایرین دارند، برای انجام مسئولیت برگزینند. آن حضرت هرگز اجازه نمیدادند والیان ناشایست بر مردم حکومت کنند؛ چنانکه همه افرادی را که عثمان بر سر کار آورده بود، از کار برکنار نمودند و افرادی را که شایستگی کافی برای انجام مسئولیت داشتند، بر سر کار آوردند؛ زیرا آنان پست و مقام خود را یا به سبب اشرافیت و یا بازیهای سیاسی به دست آورده بودند. حتی خود معاویه را نیز که از سران قبیله قریش بود، از کار برکنار نمودند. ابنعباس میگوید:
وقتی از مکه به مدینه بازگشتم، زمانی بود که مردم با علی(ع) بیعت کرده بودند. به منزل علی(ع) رفتم و دیدم مغیرة بن شعبه با حضرت خلوت کرده است. صبر کردم تا مغیره از منزل خارج شد. نزد حضرت رفتم و پرسیدم: مغیره چه میگفت؟ حضرت فرمود: مغیره دوباره نزد من آمد. یک بار از من خواست تا معاویه را از کار برکنار کنم. ابن عباس گفت: مغیره بار اول از روی خیرخواهی از تو درخواست ابقای معاویه را کرد و بار دوم به تو خیانت ورزید.
حضرت فرمود: حال، چه نصیحتی دارى؟ ابن عباس گفت: من نیز از تو میخواهم که معاویه را ابقا کنى؛ زیرا اگر چنین نکنى، درباره بیعت بازخواست خواهی شد و قتل عثمان را به گردن تو خواهند گذاشت و شام را بر ضد تو خواهند شوراند و از طرف دیگر، من از طلحه و زبیر ایمن نیستم که بر تو نیاشوبند و عراق را بر ضد تو بسیج نکنند. حضرت فرمود: اینکه میگفتی صلاح است معاویه را ابقا کنم؛ به خدا سوگند شک ندارم که خیرخواهی است، اما زودگذر است. بار دیگر ابن عباس از حضرت خواست که چند روزی از خلافت کنارهگیری کند و بعد که اوضاع آرام شد، بازگردد. چون مردم کسی بهتر از او را ندارند، باز به سراغ او خواهند رفت و دوباره با او بیعت خواهند کرد و یا اینکه معاویه را ابقا کند. حضرت7 این بار نیز نپذیرفت و فرمود یک ساعت هم معاویه را ابقا نخواهم کرد. ([1])
بنابراین، آن حضرت به وظیفه سنگین و الهی خویش عمل نمود. امام(ع) نه تنها عدالت را فدای امیال و حکومت خویش نکرد، بلکه خود و حکومتش را فدای حق و عدالت کرد.
امام(ع) در مورد انتخاب فرد شایسته برای حکومت و ویژگی او چنین میفرماید:
یا أیُّها النّاس إنّ أحقَّ النّاس بهذا الأمر اقواهُم علیه، وَأعمُهُم بأمرالله فیه([2]) ؛ ای مردم سزاوارترین فرد به حکومت، قویترین مردم نسبت به آن و داناترین آنان به فرمان خداوند در مورد آن است.
[1]. محمدبن جریر طبرى، تاریخ طبرى، ج 4، ص 439.
[2]. ابن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 144.
زن در اندیشه امام خمینی(ره) محبوبه جوکار
قسمت دوم:
حجاب و پوشش
یکی ازستیزه جوییهای مهم جهان اول با اسلام، حجاب زنان است. غرب که خود را سردمدار دنیای امروزمیداند، حجاب را باعث محدودیت و محصور بودن زنان میشمارد و آن را عامل انحطاط و عقب ماندگی زنان و به تبع آن جوامع آنان میداند.
از نگاهی دیگر، غرب الزام به حجاب زنان را مخالف حقوق بشر، محسوب میکند. محدودیت و اجبار افراد به هر شکل و نوعی را تجاوز به حقوق شهروندی انس آنها میداند.
در برابر جهان اول، اسلام پوشش مناسب را نوعی تحفظ برای امنیت جامعه و افراد آن به حساب میآورد. جامعه را بستر تلاش و سازندگی و تعاملهای معنوی میداند و تظاهرهای تفاخرطلبانهی اقشار جامعه را به صلاح نمی داند و آن اعمال را سبب ایجاد روحیههای نامتعادل و جریانهای دست نایافتنی به حساب میآورد. در اندیشه سترگ حضرت امام این موضوع به وضوح مشاهده میشود.
با اندک توجهی در سیره حضرت امام میتوان پی برد که اگر چه ایشان با توجه به شرایط حاکم بر آن زمان پوشیدن چادر را لازم نمی دانست، اما پوشیدن چادر را به عنوان سمبل انقلاب اسلامى، ارجح میدانست. از جمله نقل شده است:
امام در پوشش خانمها روی رنگ نظر خاصی نداشتند و در کل، معتقد بودند که پوشش نباید مفسده انگیز باشد. البته چادر را بهتر میدانستند؛چون معتقد بودند چادر برای زن برازنده تر است و سمبل انقلاب اسلامی است.([1])
و نیزخانم مرضیه دباغ نقل میکند: من وقتی از فرانسه آمدم هنوز مانتو شلوار تنم بود، در مهران که پایم صدمه خورده بود و عصایی زیر دستم بود، با آن مانتو شلوار خدمتشان رسیدم تا گزارش بدهم. فرمودند:شما چادر ندارید بگویم احمد برایتان یک چادر بخرد. گفتم: نه حاج آقا چادر دارم اما چون به کوه میرفتم و اسلحه روی دوشم و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم آویزان بود و گاهی هم سه پایهی تیر بار را هم روی دوشم میگرفتم و از کوه بالا میرفتم، این بود که اگر چادر هم به سر میکردم دیگر خیلی مشکل بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است.([2])
این در حالی است که حضرت امام نسبت به پوشش در منزل یا رنگ لباس قید ایجاد نمی کردند؛ خانم طباطبایی نقل میکند: در داخل خانه آزادی مطلق وجود داشت.از همان ابتدا به خانم گفته بودند که ملاکشان تبعیت از شرع و عمل به واجبات است. مثلا در آن زمان پوشیدن لباس آستین کوتاه در خانه برای دختر یک روحانی پسندیده نبود، اما امام میگفتند در خانه اشکال ندارد چون خلاف شرع نیست. اما در بیرون از خانه باید کاملا پوشیده باشد یا پوشیدن لباس زرد، سرخ وآبی و... را برای زنان و دختران، در خانه مسئله ای نمی دانستند و میفرمودند: دختر تا تکلیف نشده، حجاب برای او لازم نیست. میتواند هررنگی که میخواهد بپوشد؛ ولی وقتی تکلیف شد، دیگر نگویید عیب ندارد.([3])
انحرافات اجتماعى
در اثر تبلیغات خود باختگان غربی در دوران امارت سرسپردگان بی هویت، برهنگی و بی بند و باری نشانه تمدن و ترقی بود. اگرتقلید از غربیهادر همه ابعاد بود، لااقل در علم و تکنولوژی نیز پیشرفتی حاصل میشد، اما از میان همه امتیازات آن فرهنگ و تمدن، تنها برهنگی و بی بندو بارى، برای جوامع شرقی به ارمغان آمد. امام خمینی(ره) معتقد بود که در عصر پهلوی تربیت انسانی را از ایران به طور کلی از بین بردند و تربیتهای غربى، نه آن هم تربیتهای صحیح غربى، تربیتهای فاسدغربی در بین ما رواج دادند.([4]) آنان از این نوع تربیت دو هدف عمده را دنبال میکردند: یکی سرگرم کردن مردم به عیش و نوش و در نتیجه تباه کردن آنان برای جلوگیری از روح تفکر،استقلال و مقاومت در برابر استعمار، و دیگری مصرفی بار آوردن مردم با هدف فروش محصولات خود و چرخش کارخانجات اروپایی و در نتیجه عقب ماندگی ملل مشرق زمین.([5])
شأنی که حضرت امام برای زن قائل میشود همتای شأنی است که برای مرد قائل است. از این رو میفرماید:
اسلام زن را مثل مرد در همه شئون در همه شئون همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. همان طوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبهی دست جوانهای هرزه بشوند. زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بَزَک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند. زنها باید تقوا داشته باشند. زنها مقام کرامت دارند. زنها اختیار دارند؛ همان طوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.([6])
ایشان بر این عقیده است که، اسلام هیچگاه با تفریحات سالم مخالفت نکرده، بلکه اسلام با کارهای خلاف اخلاق مخالف است. آن یگانه دوران در جایی از بیانات خود میفرماید:
در مورد آن چه را که به نام تفریحات شناخته شده است، اسلام با هر چیزی که انسان را به پوچی و از خود بیگانه شدن میکشاند، مبارزه میکند. شرابخواری و میگساری در اسلام ممنوع است. فیلمهای منحرف کننده از اخلاق متعالی انسانی ممنوع است. آنی که اسلام جلویش را گرفته و آزاد نیست؛ قمار بازی است که تباه میکند ملت را؛ شرابخواری است که تباه میکند ملت راانواع فحشایی که در زمان این مرد جنایتکار بود و فراهم کرده بودند اسبابش را. اینهاست که در اسلام ممنوع است.([7])
ایشان در وصیت نامه الهی سیاسی خود جوانان را وصیت میکند به این که از جوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، و لو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی بندوباری ها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی وطن به شما عرضه میشود نکنند.([8])
مشارکت اجتماعی زن و نقش او در توسعه
موضوع زن و مقوله مشارکت فعال این قشر در برنامههای توسعه از مسائل عمده فرهنگی اجتماعی جهان امروز بوده و گواه آشکار بر این نکته توجه برنامه ریزان بین المللی و داخلی نظام جمهوری اسلامی به نقش و جایگاه چند بعدی زن در عرصههای مختلف است. توسعه عبارت است از: بهبود، رشد و گسترش همه شرایط و جنبههای مادی و معنوی زندگی اجتماعى.([9]) تعریف مذکور، مشارکت عموم آحاد انسانی را در جهت پیشبرد فرایند توسعه یافتگی ضروری تشخیص میدهد.
با غور و بررسی در منابع و ذخایر ارزشمند اسلامى؛ چون قرآن کریم و سیرهی پیشوایان و معصومان، جواز مشارکت اجتماعی زنان در جامعه توسعه یافته اسلامی را مشاهده میکنیم و ضرورت وجود آن را در صحنههای مختلف به خوبی در مییابیم. به عنوان نمونه:
1. قرآن کریم بیعت با حکومت را که بارزترین فعل سیاسی است برای زنان پذیرفته و عرصههای مختلف تاریخ صدر اسلام نشان دهنده تحقق این عمل سیاسی از سوی زنان میباشد.
2. هجرت شکل دیگری از تعامل و مشارکت دو جانبه سیاسی و اجتماعی زنان بوده است و در دو مهاجرت مهم صدر اسلام زنان نقشی مؤثر و فعال داشته اند.
3. مباهله، رفتاری مذهبی اجتماعی است که مشارکت زنان در آن به خوبی مشاهده میشود.
4. اشتغال زنان در عصر پیامبر(ص) به صورتی وسیع وجود داشته است؛ چنان چه در کلیه مشاغل آن روز این مشارکت دیده میشود.
این شواهد نشان میدهد که منابع اصیل دینی ما بر مشارکت فعال زنان و پویایی آنان در این حوزه جواز صادر نموده و حمایت کردهاند.
امام خمینی(ره) نیز از اثرگذاری موفق زنان در امر توسعه آگاه بوده و دخالت زنان در عرصههای مختلف اجتماعی را لازم دانسته اند؛ به زعم آن بزرگوار، رشد و تکامل یک کشور و سازندگی همه جانبه آن مرهون حضور فعال زنان آن میباشد و ایشان در خطاب خویش به زنان جامعه میفرماید: زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعهی اسلامی دارند([10]) و در جای دیگر فرمودهاند: زنان همچون مردان در ساختن جامعهی اسلامی فردا شرکت دارند.([11])
تلقی امام از فقدان وجود مشارکت زنان در ساختار جامعه از هم پاشیدگی آن است؛ زیرا در بیان اضمحلال کشور به جهت نامطلوب بودن بنای آن میفرماید: صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد.([12]) همچنین ایشان سعادت و شقاوت کشورها را بسته به وجود زن ذکر میکند: زن، یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و میتواند به عکس آن باشد.([13])
حضرت امام(ره) حتی همدوشی زنان و مردان در صحنههای سیاسى، اقتصادی و اجتماعی در راستای تثبیت آرمانهای جامعه اسلامی را افتخار رهبری و نظام اسلامی میداند.
بررسی سیره حضرت امام نیز حاکی از جاری بودن این تفکر در عمل ایشان میباشد. از جمله: بعضی از آقایان از تهران و قم به امام در نجف پیام داده بودند که به هر حال ممکن است خانمهایی که در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت میکنند،دستگیر شوند و هتک حرمت شوند و از این رو از امام خواسته بودند: شما بفرمایید که خانمها در راهپیمایی ها شرکت نکنند. اگر نظر شما به آنها برسد، قطعا اطاعت میکنند. امام با شنیدن این پیام به شدت برآشفته و عصبانی شدند؛ چون معتقد بودند مبارزه و حرکت سیاسی و اسلامی بدون حضور خانمها قطعا ناقص است و به ثمر نمی نشیند. هر کس نیز که چنین اعتقادی ندارد، اعتقادش فاسد است و انحراف و اعوجاج دارد.پس از آن نیز پیام دادند: خانمها دوش به دوش مردان و در کنار آقایان در تمام مراحل شرکت داشته باشند و هیچ کس حق ندارد که تفوّهیحرف و سخنی نسبت به مسأله جداکردن خانمها از حرکتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.([14])
جنایات و نقشههای استعماری درباره زنان
امام(ره) مناسبتهای مختلف، مواردی از ظلم رژیم گذشته نسبت به این کشور و ملت و بانوان آن را بیان فرمود؛ مواردی از قبیل به انحراف کشاندن زنان و به تبع آن، جامعه، سعی و تلاش در اروپایی نمودن ایران، ترویج تربیت غربى، ترویج فرهنگ مصرف گرایى، ترویج اندیشهی ناتوانی ایرانی در رسیدن به قله تعالی و پیشرفت و.... ایشان کرارا میفرمود: قلمهای مسموم خطا کار و گفتار گویندگان بی فرهنگ، در این نیم قرن سیاه اسارت بارعصر ننگین پهلوى، زن را به منزلهی کالایی خواستند در آورند و آنان را که آسیب پذیر بودند به مراکزی کشیدند که قلم را یارای ذکر آن نیست.([15])
سخنان حضرت امام در این مبحث را در چند محور میتوان مورد توجه قرار داد:
1 خودباختگی و غرب گرایى
در این موضوع کلامی گویاتر از کلام امام را نمی توان یافت. ایشان میفرماید:
ما را در طول تاریخ نه چندان دورخصوصا، و در سدههای اخیر ازهر پیشرفتی محروم کرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصا، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خود کوچک دیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان، خصوصا طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفی بار آوردن هر چه بیشتر، که خود داستانهای غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکدهها، و دهها از این مصایب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست.([16])
2 کشف حجاب
یکی دیگر از مباحثی که به طور متعدد در سخنرانیهای حضرت امام(ره)، به چشم میخورد چه در زمان شاه خائن و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسأله کشف حجاب بود. امام بارها از مسأله کشف حجاب به عنوان جنایت رضاشاه و به تبع او محمد رضاشاه، نام برد و همگان خصوصا نسل جوان انقلاب را که از جنایات آنها و عمال پلید آنها، اطلاع نداشته یا کم اطلاع بودند، مطلع مینمود. ایشان میفرماید:
... چه قدر به این ملت فشار آورد، این آدم چه اختناقی ایجاد کرد، چه محترماتی را هتک کرد، چقدر سقط جنین شد در 17 دی و این اطراف 17 دى، چقدر مأموران این و دژخیمان این به مردم تعدی کردند و به زنها تعدی کردند و زنها را از توی خانه ها بیرون کشیدند.... .([17])
بانوان را الزام کردند به این که در مجالس کذایی که داشتند حاضر بشوند. مردها با زنهایشان، با دخترهایشان، در آن مجلسهای فاسد، الزام داشتند که حاضر بشوند. حتی در قم، در قم که مرکز روحانیت بود، در قم هم این مسائل بود؛ و در همهی شهرستانه.([18])
3 ادعای تساوی حقوق زنان
زمانی که دستگاه جبار پهلوی با زمزمهی تساوی حقوق زن و مرد، سعی داشت راهی برای پیشرفت مقاصد شوم خود، که به فرموده حضرت امام(ره)، همان ضربهی نهایی به اسلام بود، باز کند، با عکس العمل شدیدی از ناحیهی امام مواجه شد.امام با شدت و قاطعیت با این قانون مبارزه کرد و با صدور اعلامیه و یا ایراد سخنرانی همگان را متوجه عواقب شوم این قانون نمود.از جمله سخنان ایشان:
دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسهی اسلام تجاوز کرد، و به احکام مسلمهی قرآن قصد تجاوزدارد. نوامیس مسلمین در شرف هتک است. و دستگاه جابره با تصویبنامههای خلاف شرع و قانون اساسى، میخواهد زنهای عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند. دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند. یعنی احکام ضروریهی اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هجده ساله را به نظام سربازی ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.([19])
5 اختلاط زن و مرد
یکی دیگر از حربههای رژیم منفور پهلوى، ترویج اختلاط زن و مرد در مدارس و مراکز مختلف، به نام تمدن و به هدف ترویج بی بندو باری و فساد اخلاقی بود که حضرت امام به مقابله با آن پرداخت و فرمود:
هیأت حاکمه به جای این که برای اقتصاد ایران، برای جلوگیری از ورشکستگیهای بازرگانان محترم، برای نان و آب فقرا و مستمندان، برای زمستان سیاه بی خانمانها، برای پیدا کردن کار برای جوانان فارغ التحصیل و سایر طبقات بیچاره، فکری بکند، به کارهای مخرب، مثل آنچه گفته شد و نظایر آن، دست میزند؛ از قبیل استخدام زن برای دبیرستانهای پسرانه و مرد برای دبیرستانهای دخترانه، که فساد آن بر همه روشن است و اصرار به آن که زنها در دستگاههای دولتی وارد شوند، که فساد و بیهوده بودنش بر همه واضح است.([20])
با توجه به تمام آن چه گذشت، میتوان نتیجه گرفت که در میان رهبران سیاسی و فکری جهان، شخصیتی را پیدا نمی کنیم که به اندازهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، از بانوان تجلیل و تکریم کرده باشد و حتی به مسائل جزئی نیز دقت و توجه کافی داشته باشد. ایشان که شاگرد لایقی در مکتب اسلام بوده، نوشته هایش نمایانگر حقایق دین است. ایشان درباره زن ایرانی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامى، در سازندگی پس از پیروزى، در دوران دفاع مقدس، نقش فعالی داشته، به نیکوترین وجه سخن میگوید.
از نظر امام، حضرت زهرا(س) و زینب کبری3 الگوی زنان هستند؛ چنان که با بهترین بیان آنها را توصیف میکند: تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای انسان متصور است، در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده وهست... تمام هویتهایی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در این زن است. ... .([21])
با نگاهی کلان تر به این نکته میرسیم که مبنای نظری امام راجع به زن و به عبارتی به کل عالم هستى، عدالت محوری است و از آن جا که ایشان به عنوان فقیه عادل جامع الشرایط، به تمام ابعاد دین توجه دارد، در این مقوله نیز توجه تام و جامع داشته است. بررسی بیانات و سیره عملی ایشان کاملا بیانگر اندیشه عدالتخواه ایشان است. در واقع میتوان ادعا کرد که امام خمینی احیاگر زن مسلمان بود و به او اعتماد به نفس داد. اگر نبود جامعیت دیدگاه امام نسبت به مسأله زن و توجه ایشان به عدالت، امروزه زنان جامعه اسلامی ما از شأنی در خور توجه برخوردار نبودند.
از این رو زن ایرانی و زنان آزاده دنیا، بازیافتن ارزش و جایگاه خود را مرهون بیدارگریهای آن پیر بتشکن هستند که به حق منادی اسلام و احیا کننده اسلام ناب محمدی بود.
پینوشت:
[1]. ر.ک: مرتضی مطهرى، مسأله حجاب.
[2]. برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، همان، ص 277.
[3]. همان، ص 280.
[4]. تبیان، همان، ص 32.
[5]. همان، ص 60 .
[6]. همان، ص 187.
[7]. وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام(ره).
[8]. تبیان، ص 66.
[9]. علیاکبر آقا بخشى، فرهنگ علوم سیاسى، ص 179.
[10]. تبیان، ص 40.
[11]. همان.
[12]. همان، ص 39.
[13]. همان.
[14]. همان، ص 41.
[15]. همان، ص 179.
[16]. همان، ص 187.
[17]. همان، ص 190.
[18]. همان، ص 195.
[19]. همان، ص 196.
[20]. همان، ص 218.
[21]. همان، ص 59.