ابزار و شیوههای تبلیغ دینی
آرشیو
چکیده
متن
مبلغان مرزداران اندیشههای دینی و فرهنگی جامعه هستند. آنچه در کلام و قلم و هنر این سفیران سعادت موج میزند، بیدارگری نسلهای امروز و فرداهاست و تبلیغ، هنری است جاودانه که با تلاش پیگیر مبلغان بر تابلوی هستی به نمایش در میآید. در این میان تبلیغ دینی از اهمیت شایانی برخوردار است.
اسلام، کاملترین شریعت آسمانى، با تبلیغ متولد شد و بقاء و جاودانگی آن نیز در سایهسار تبلیغ مبلغان و هدایتگران مذهبی به وجود خواهد آمد از اینرو آشنایی مبلغان فرهیخته و وارستهی عرصهی دینباوری با شیوههای گوناگون تبلیغی در سراسر گیتی امری ضروری است. آگاهی از ابزارهای تبلیغ و جدیدترین شیوهها و روشها به مبلغان این امکان را خواهد داد که افزون بر هدایت جامعهی اسلامی به سوی سعادت و سلامت دینى، از ورود افکار و اندیشههایی که بر مبنای دینگریزی و یا دینستیزی است ممانعت به عمل آورند.
در جامعهی کنونی بشری به علت گسترش ارتباطات و سهولت دستیابی به اندیشههای به ظاهر منطقی غرب و پیشرفت سریع تکنولوژی در جوامع گوناگون و در نتیجه مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتن کشورهای جهان سوم و در حال توسعه؛ تبلیغهای دینی نیز باید تحوّلی ژرف یافته و در شیوهها و ابزارهای تبلیغی تجدید نظر گردد. ماهوارهها و ویدئوها چشمهای ناپاک قرن بیستم هستند که به عنوان خطری نابود کننده، فرهنگ و مبانی دینی ما را مورد حمله قرار دادهاند و تبلیغات ما باید علاوه بر تعلیم مفاهیم و تعالیم مذهبی و دینی در پی خنثی کردن آثار شوم این پدیدهی فرهنگ برانداز باشند. این نوشتار در پی بیان شیوهها و ابزارهای تبلیغ است که با تجربهای نه چندان بزرگ آمیخته است تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
تبلیغ دینی و عناصر بنیادین آن
در تبلیغ دینی باید به دو عنصر ساختاری و بنیادین توجه داشت و مباحث را با توجه به آنها مطرح کرد:
الف. تجلّی جامعیت، کمال و پویایی دین:
آنچه در تبلیغ دینی به عنوان اصل و محور مورد نظر است جامعیت دین است. دین اسلام به عنوان آخرین شریعت الهی و کاملترین آنها همواره پاسخگوی نیاز بشر بوده و هست و اگر این چهرهی کمال در دین تبیین نشود بحث خاتمیّت پیامبر گرامی اسلام مورد شبهه قرار میگیرد.
بنا براین دین اسلام کامل کننده شریعتهای پیشین خود بوده و ناگفتههای ادیان قبلی در این دین مبین بیان شده و انسانها به مقدار بینش و نگرش خویش از آن بهره میجویند.
برای اثبات جامعیت دین اسلام نکاتی به نظر میرسد که عبارتند از:
تناسب تعالیم دینی و مفاهیم آن با مسایل روز و به اصطلاح به روز بودن آن.
جوابگویی به نیازهای بشری از سوی آموزههای آسمانی در هر زمان که این مسأله با قرآن و سنّت که مفسّر و مبیّن قرآن کریم است صورت میگیرد.
قدرت رقابت دین اسلام با دیگر ادیان آسمانی و تکامل محسوس آن نسبت به ادیان پیشین.
بهرهمندی از اهرمهای شایسته و مفید در زمانهای گوناگون به ویژه در زمان پیشرفت علم و دانش و تکنولوژى.
ناب بودن مفاهیم دینی و تطابق همه جانبه آنها با منطق و عقل که چراغ درونی هدایت بشری است.
فطری بودن معارف دینی و سازش آن با فطرت بشرى.
ب. ویژگی خاص تشیع در حفظ و پاسداری از دین اسلام در تمامی عرصههای فکرى، فرهنگى، اعتقادی و اخلاقى.
به نظر میرسد و به واقع چنین است که شیعه به علت وجود سرمایهی گرانسنگ عترت و همچنین استفاده از سیرهی ائمه در کنار قرآن کریم در اثبات جامعیت اسلام بسیار موفق میباشد. در مذهب شیعه علاوه بر بحثهای تئوری و فرمولهای گوناگون فردی و اجتماعی که در قرآن کریم و فرامین پیامبر بزرگوار اسلام وجود دارد و برای تبلیغ به عنوان اصل مطرح است؛ سیره و رفتار پیامبر و ائمه معصومین: به عنوان الگوهای عملی مورد نظر قرار میگیرد.
کتاب شریف سنن النبی([1]) و سیرهی ائمه اطهار([2]) و صدها کتاب دیگر که به سیره و رفتار اهل بیت عصمت و طهارت پرداخته و این اسوههای حسنه را معرفی میکند بهترین زمینهها را برای تبلیغ دینی فراهم میسازند. از اینرو بحث الگوگیری و سنخیّت و همرنگی با ائمه: از سرمایههای بسیار ارجمند و ارزشمند تشیع است که مبلغان همواره باید از آن به عنوان بهترین نعمت الهی یاد کرده و مردم را یادآور این ذخایر الهی کنند.
اکنون که جوهرهی اصلی تبلیغ دینی مطرح شد بحث را دربارهی وظایف مبلغان پی میگیریم. روحانیت و مبلغان به عنوان مرزبانان فکرى، فرهنگى همواره باید دغدغهی پاسداری از دین را داشته و راههای نفوذ دشمنان به اندیشه و باورهای دینی جامعهی خود را مسدود کرده و حتی از این مقام بالاتر رفته و به سوی اندیشههای ملحدانه و شرکآلود دشمنان اسلام نقب زده و بذر باورهای دینی را در سرزمین وجود آنان بیافشانند.
در این میان استفاده از مساجد، تکایا، حسینهها و توجه به بُرد قداستی منبر که نگاه همگان همواره متوجه آن است از بهترین شیوههای پاسداری از دین و مفاهیم دینی است از طرفی استفاده از زمانهایی که تناسب بیشتری با تبلیغ داشته در اثرگذاری برونی جامعه مؤثر است؛ زمانهایی مثل ماه محرم، صفر و ماه مبارک رمضان و فاطمیّهها و ... باید بدانیم که زبان، سفیر و پیکی است برای ایجاد ارتباط با مردم چنانچه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید:
... وَل یَکُن لَکَ إلیَ الناسِ سَفیرٌ إلاّ لِسانُک([3]).
امام علی(ع) در نامهای که به قُثمبن عباس فرماندار مکه مینویسد میفرماید: و در بین تو و مردم باید واسطه و سفیری جز زبانت و حاجب و پردهای جز چهرهات نباشد.
روش شناختی در سیستمهای آموزشى
بحثهای روش شناختی از مهمترین مباحث روز است که در دنیا و به ویژه دنیای پیشرفتهی صنعتی از آن به عنوان راز اصلی موفقیت یاد میکنند. مباحثی مثل: روش تدریس، روش سخنرانى، شیوه و روش نویسندگی از مسایل محوری در آموزش کنونی جوامع پیشرفته است. در سمیناری که با عنوان سمینار آموزش و پرورش برگزار شد سخن گرانقدری از سوی یکی از سخنرانان مطرح شد که راهکارهای عملی برای داشتن آموزش و پرورش شایسته را مطرح میکرد ایشان میگفت: در جوامع پیشرفتهای مثل ژاپن و برخی از کشورهای اروپایی درسهایی مثل انشا نویسی و روش تدریس و به طور کلی روشها در بهترین ساعات روز برای تحصیل قرار داده میشود تا دانش پژوه و دانشآموز با طراوت کامل به کلاس آمده و روشها را بیاموزد در حالی که متأسفانه در برنامههای آموزشی ما برای این بحثهای روششناسی، ساعات آخر روز انتخاب میگردد و بهترین ساعتها برای ریاضی و آمار و غیره مصرف میشود.
اگرچه برنامهی ما تقلید کورکورانه از غرب و سیستم آنها نیست امّا به راستی اگر دانشپژوهان ما روش صحیح مطالعه یا خلاصه برداری و یا سخنوری را بدانند هرگز با مشکلات آموزشی که امروز بر سر راه آنان قرار دارد مواجه نخواهند شد. در حوزههای علمیه نیز درسهایی مثل اصول و فلسفه و منطق و ادبیات عرب در بهترین ساعات مثلاً هشت تا ده بر قرار میشود و کلاس فن خطابه و روش تدریس و هنر نویسندگی عموماً یا ساعت 8 7 است و یا 12 11.
اکنون که دانستیم آشنایی با روشها ما را در حرکتهای علمی و عملی یاری میکند به شیوههای تبلیغ دینی میپردازیم.
شیوههای تبلیغ دینى
تبلیغ دینی از موضوعهای عام و فراگیر است. در واقع هر حرکتی که موجب شناساندن و معرفی کردن دین به کار میرود نوعی تبلیغ است. آنجا که حضرت علی(ع) با بدرقهی یک یهودی اگرچه با چند قدم باشد او را به دین اسلام جذب میکند و آنجا که بر منبر خطابه و وعظ نشسته و خطبههایی به عظمت همهی هستی را میخواند و آنجا که قرآن را با قلم تفسیر میکند همه و همه تبلیغ محسوب میشوند.
شیوههای گوناگون تبلیغ عبارتند از:
1. قلم تکرار واژهی قلم در قرآن کریم نشان دهندهی عظمت نگارش و نویسندگی است.([4])
آیاتی مثل: )إقْرَأْ وَ رَبُّکَ اْلأکْرَمُ? الّذی عَلّمَ بِالْقَلَمِ(([5])؛ و )ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ(([6]) و آیات متعدد دیگر که نوشتار و نویسندگی را تعظیم میکند. در مورد قلم و نوشتار سخن فراوان است و ما به علت دوری از استطراد، از آن میگذریم و به مجالی دیگر وا میگذاریم و تنها میگوییم که تبلیغ در سایهی قلم جاودانه میشود و فراگیر.
2. جلوههای هنرى؛ زبان هنر، زبان بینالمللی است و اگرچه قلم زدن و خطابه و بیان نیز هنر است ولی هنرهایی مثل نقاشى، نمایش، فیلم، خط و مجسمهسازی از جمله هنرهایی است که بدون استفاده از تکلم میتوان از طریق آنها پیام رسانی کرد. هنرهای تجسمی از مهمترین وسایل و شیوههای تبلیغی هستند ولی پیامهای بزرگ معرفتی و اخلاقی و دینی همیشه در قالب این هنرها نمیگنجد.
3. بیان و سخنورى؛ یکی از متداولترین انواع شیوههای تبلیغ، بیان است. و قرآن کریم به اهمیت بیان و استفاده صحیح به جا از لسان پرداخته است و میفرماید:
)الرّحْمنُ ? عَلّمَ الْقُرْآنَ? خَلَقَ اْلإِنْسانَ? عَلّمَهُ الْبَیانَ(([7]) خداوند متعال بلافاصله پس از بیان نعمت آفرینش و خلقت، نعمت بیان و گفتار را ذکر کرده و اینگونه اهمیت بیان معلوم میشود.
پس بیان و قدرت گفتار از زمان خلقت با انسان بوده است و نیاز بشر به سخن گفتن در احادیثی که خلقت آدم7 و حوا را ذکر کرده و توضیح داده است به وضوح و روشنی بیان شده است.
مولیالموحدین حضرت علی(ع) در اینباره سخنی بسیار زیبا و گرانقدر دارد، میفرماید:
... ثُمَّ مَنَحَهُ قَلباً حافظاً و لساناً لافظاً و بصراً لاحظاً... ([8])؛ کودک کم کم بزرگ شد تا نوجوانی خوش منظر گردید؛ سپس به او فکری حافظ و زبانی گویا بخشید تا درک کند و عبرت گیرد. و زبان گویا و بیان شیرین از ویژگیهای انسانهاست و بسیاری از اندیشمندان معتقدند که اگر نادانترین انسانها را بیابید و در برابر او کار ناپسند انجام دهید و او را در مقام موعظه قرار دهید به سخن میآید و بدون اشتباه سخنانی در مورد کار ناپسندی که از شما سرزده است خواهد گفت. پس سخنوری و گفتار در نهاد همه هست ولی باید این استعداد پس از کشف، پرورش داده شود و با تمرین و تلاش و مطالعهی تجربیات دیگران به تعالی و کمال برسد.
اکنون که شیوههای تبلیغ بیان شد و اهمیت هر یک به گونهای مختصر ذکر شد، باید در نظر داشته باشیم که دشمن از هر سه قسم تبلیغ استفاده میکند تا باورهای دینی جامعهی ما را مورد تهاجم قرار دهد. ما نیز در تمام موارد باید مسلح باشیم. سید شرفالدین سخن بسیار گرانقدری دارد میفرماید:
لاینتشر الهدی الاّ مِن حیثُ انتشر الضّلال([9])؛ هدایت به جز از همان جاییراهی که گمراهی گسترش یافته است منتشر نمیشود.
به عبارت دیگر میفرماید پادزهر و خنثی کنندهی تبلیغات غیر دینی، استفاده از همان شیوهی تبلیغ در ابلاغ دین و معرفت دینی است. اکنون ماهوارهها و اینترنت به عنوان مهمترین سلاحهای فرهنگى غرب، تفکرات و اندیشههای غیر اسلامی و گاه ضدّ اسلامی را به جوانان ما تزریق میکنند و مسلماً پادزهر آنها ساختن فیلمهای جذاب، زیبا و قوی با توجه به وجود پیامهای دینی است. نه اینکه برای عقب نیفتادن از ماهواره پا به پای این ارمغان شوم تکنولوژی حرکت کرده و فیلمهای نزدیک به آنها بسازیم!!!
القاء شبهات اعتقادی از سوی دگراندیشان و روشنفکر مآبان و علم زدگان آنسوی مرزها و حتی در این سوی مرز، داخل میهن اسلامى، نیز از تبلیغات ظلمانی شیطان است. مبلغان با آگاهی از شبهات مطرح شده و بالا بردن سطح دانش و آگاهیهای خود در زمینههای گوناگون و استفاده از بیانی شیوا و زیبا باید آثار سوء این تبلیغها را از بین برده و مرزهای فکری دینی را حفظ کنند. در بقیهی موارد تهاجم فرهنگى نیز به همین صورت باید عمل کرد.
بیان، اکسیری بینظیر
فن خطابه و بیان یکی از شیوههای متداول و مؤثر تبلیغی است. چه بسیار بزرگ مردانی در تاریخ بشریت بودهاند که مسیر زندگی آنان با یک موعظه و شنیدن سخنی از یک منبری با تقوا تغییر یافته و از حضیض ذلت به اوج عزّت و سربلندی رسیدهاند. موعظه و خطابه و سخنوری اگرچه با مرور زمان ممکن است به فراموشی سپرده شود ولی اگر شخصی با آن بیدار شده و منشأ خیرات و برکات شود، آثار این سخن تا قیامت باقی خواهد ماند. اگرچه زبان موعظههای خداوند که همانا قرآن مجید است بلیغتر و شیواتر از انسانهاست ولی کلام خداوند و پندهای او از زبان انسانهای برجسته و کامل و اولیاء الهی به گوش مخلوقات میرسد که آنان سفیران الهی هستند.
علی(ع) میفرماید: و لمّا وَعَظَهُمُ اللهُ بِهِ أبْلَغُ مِنْ لِسَانِی([10])؛ پند و اندرزهای خداوند از گفتار منزبان من رساتر است.
در طول تاریخ ائمه معصومین: مفسّر و مبیّن کلام خدا بوده و همواره درصدد تربیت مبلغان و مروجان دینی برای تفهیم بهتر و ماندنیتر تعالیم دینی بودهاند.
به راستی که زبان و بیان نیکو اکسیری است که مس وجود آدمیان را مبدل به طلای ناب میسازد و بذرهای معرفت و عبودیت را در سرزمین دلهای انسانها میافشاند. پس باید بگوشیم این تبلیغ و ابلاغ در بالاترین مرحله و به بهترین صورت انجام گیرد تا مؤثرتر و ماندگارتر گردد.
در قرآن کریم وظیفهی رسولان را بلاغ مبین دانسته و با تعابیر گوناگون از تبلیغ شیوا و بلیغ سخن میگوید:
)... وَ مَا عَلَی الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبینُ(([11])؛ و بر فرستادهی خد جز ابلاغ آشکارمأموریتی نیست.
و نیز میفرماید: )أُولئِکَ الّذِینَ یَعْلَمُ اللّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِی أنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغًا(([12])؛ اینان همان کسانی هستند که خدا میداند چه در دل دارند. پس از آنها روی برتاب، ولی پندشان ده و با آنها سخنی رسا که در دلشانمؤثر افتد، بگوى.
با توجه به آیات فوق و آیات فراوانی که از ذکر آنها معذوریم، در مییابیم که تبلیغ صحیح و موفق آن است که به صورت بلاغ مبین باشد؛ یعنی پیامهای دینی را در حد کمال به شنونده برساند. بزرگان تبلیغ در این زمینه سخن دقیق و مهمی را بیان کردهاند که یک سخنران موفق باید از دو مرحلهی اساسی و مهم پیروز و سربلند بیرون آید:
1. اقناع، 2. ترغیب.
اقناع به این معناست که سخنور در طی سخنرانی آن خلأهای درونی مستمع را پر کرده و شبهات موجود در ذهن او را پاسخ گوید و از راهیابی شبهات غیر منطقی در آینده ممانعت کند. به عبارت دیگر باید شنونده را نسبت به شبهات اعتقادی واکسینه کرد و اطلاعات لازم را در زمینه مبانی دینی به او داد تا در مقابل شبهات، خود، اولین مدافع دین باشد، نه آنکه در فرصت کوتاهی تسلیم گردد. منظور از ترغیب این است که رغبت گوش دادن و پیگیری سخنان خود را در شنونده ایجاد کند و لازمهی ایجاد این رغبت آگاهی سخنور از فنون و شیوههای صحیح سخنوری و به کار بردن هنر در جای جای سخنرانیاش میباشد. به نظر میرسد حسن مطلع، حسن ختام و استفاده از تنوع در نوع بیان بهترین وسیله برای ایجاد ترغیب است که در جای خود از آن بحث میشود.
یکی از سخنرانان موفق دنیای غرب مینویسد:
در سخنرانی چیزی غیر از کلمات وجود دارد که دارای اهمیت بسیار است و آن لطف و مزهای است که ناطق در حین سخنرانی در آن میگنجاند. آنچه در یک سخنرانی مهم است کمیت نیست، کیفیّت است و طرز بیان.([13])
توجه به این نکته در نوع تبلیغ بسیار مؤثر خواهد بود که مستمعین ما انسانهای ناآگاهی نیستند آنها میفهمند، میدانند و قدرت تحلیل دارند، اگرچه از سواد کلاسیک برخوردار نباشند. باید آنها را آگاه بدانیم تا آگاهانه سخن گوییم و در پی تهیهی مطالب مستند و مناسب باشیم.
حضرت علی(ع) پدر علم و عدالت، میفرماید:
اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤمِنینَ فَإنَّ اللهَ تعالی جَعَلَ الحَقَّ عَلی ألْسِنَتِهِم([14])؛ از حدس و گمان افراد با ایمان برحذر باشید، چرا که خداوند حق را بر زبان آنها قرار داده است.
بدترین آفت سخنرانی این است که سخنران مردم را دیرفهم و یا کم فهم بداند و بدون مطالعه و یا با مطالعهای اندک و ناکافی بر مسند خطابه بنشیند. خداوند حق و درک آن را در دلهای انسانهای مؤمن قرار داده است. از اینرو باید بر زبان مبلغ دین، جز حقّ جاری نشود و این مفهوم سخن مولا علی(ع) است.
ابزار تبلیغ دینى
برای هر حرفه و فنّی ابزار مناسب با آن وجود دارد که بدون آن ابزار، رسیدن به مقصود و ایجاد تحوّل و حرکت میَسر نخواهد بود و آگاهی انسان از ابزار مورد نیازش در صدر مسایل قرار دارد.
در مورد تبلیغ باید گفت با توجه به اینکه تبلیغ با فکر، فرهنگ و روح و روان جامعه در ارتباط است، ابزار آن هم به طور عمده فرهنگى و فکری است اگرچه ابزار دیگری نیز وجود دارد. ابزار تبلیغ عبارت است از آگاهیهای لازم که یک مبلّغ باید در ابتدای امر مقدس تبلیغ و در طول آن همواره متوجه آنها باشد.
این آگاهیها در سه محور مهم مورد بحث و بررسی قرار میگیرند که عبارتند از:
آگاهیهای مربوط به نطق و متن خطابه.
دانشها و آگاهیهای مربوط به شخص و شخصیت سخنور.
دانستنیهای مربوط به مستمع و جامعهای که سخنور در آن زندگی میکند و به تبلیغ میپردازد.
لازم به ذکر است که هر یک از این موارد نیز ابزاری خاص را میطلبد. اینک به بیان موارد هر یک میپردازیم.
1. آگاهیهای مربوط به متن خطابه
در این بحث به دو مسأله باید توجه داشت: الف. ویژگیهای متن جذّاب و اثرگذار
یک متن جذاب و اثرگذار باید دارای موضوع مناسب باشد؛ موضوعی که پاسخگوی نیازهای روحى، روانی و اعتقادی جامعه بوده و به اصطلاح دردی را درمان کند. موضوعهای تکراری و کلیشهای ممکن است زمان خاص یک سخنران را پر کند و در اصطلاح به آن سخنرانی گفته شود، ولی هرگز یک سخنرانی و یک متن مفید و راهبردی در جامعه نخواهد بود. خصوصیت دیگر متن این است که باید از استحکام خاصی برخوردار باشد و مطالب آن سُست و خرافهای و یا مبتنی بر سخنان غیر واقع نباشد. مستند بودن سخنرانی سبب ایجاد اعتماد نسبت به سخنران در قلب شنونده میشود و این اعتماد برای یک سخنران بسیار مؤثر خواهد بود.
مطلب دیگر تناسب متن با ضرورتهای زمانی و ویژگیهای افراد شنونده است. به عبارت دیگر در هر زمانی موضوع خاصی مطرح است و دردهای جامعه به نسبت زمان تغییر میکند؛ بنابراین متنها و نطقها باید متناسب با ضرورتهای زمانی و شخصی باشد. نوع شغل و زندگی شنوندهها، سطح سواد و سن آنها در تهیهی متنِ مناسب مؤثر است. به عبارت دیگر قبل از تهیهی نطق باید بدانیم برای چه کسانی سخنرانی میکنیمبر این اساس سخنورِ دردآشنا از دیگران موفقتر خواهد بود.
مطلب مهم دیگر در ویژگیهای متن،وجود تنوع، نوآوری و خلاقیّت در مباحث قابل طرح است. مطالب مفید، الگو دهی و تأثیرگذاری در هر مقام باید با تنوع همراه باشد.
استفاده از واژههای زیبا و آفرینشهای ادبی در حدی که به اصل پیام و پیام رسانی ضربهای وارد نسازد و همچنین استفاده از جملههای آهنگین، واژههای روان و زیبا، حکایات نغز، لطایف، ظرایف و اشعار حکیمانه در زیبایی و غنای متن کمک فراوانی خواهند کرد.
در یک متن شایسته و زیبا هرگز از تقلید بیاساس و کپیبرداری استفاده نمیشود و در واقع جوهر نوشتن نطقها و متنها، خونجگر سخنران و گوینده است. هرچه او سوز و عشق بیشتر نسبت به هدایت جامعه داشته و از ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی رنج ببرد، به یقین در شنوندگان خود نیز سوز ایجاد خواهد کرد.
آیت الله جوادی میفرماید: تنها تبلیغ نکنید، بلکه تعلیم هم بدهید تا جنبهی تعلیمی اثر بکند؛ زیرا رسالت شما هم تبلیغ است و هم تعلیم. تبلیغ، )الذِینَ یُبَلّغُونَ رِسالاتِ اللهِ وَ یَخْشَوْنَه وَلا یَخْشَوْنَ أحَداً إلاّ اللهَ(([15]) است و تعلیم، )یُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ والحِکْمَةَ(.([16])و([17])
پس تعلیم باعث اثر پذیری بیشتر تبلیغ میشود و همواره باید این دو رسالت مهم کنار یکدیگر باشند. یکی از سخنوران موفق از قول سیدنی ف . ویکس مینویسد:
چیزهایی هست که ما را به هم پیوند میدهد چیزهایی که قویتر از قوایی است که بین ما جدایی میاندازد اینها چیستند؟ موفقیّت شما در سخنرانی بستگی دارد به کشف این راز.([18])
با اندک تأمل در مییابیم که عوامل پیوند ما و شنوندگان ما، اعتقادات، ناموس، وطن، خاک، جوانان و ... هستند. همهی ما برای این ارزشها احترام قائل بوده و آنگاه که آنها را در خطر ببینیم، حتی از جان خود خواهیم گذشت. پس یک متن خوب و جذّاب همواره به مشترکات بین سخنران و شنونده بها میدهد و این خود بستر مناسبی برای تأثیرگذاری است.
آگاهی و شناخت سخنور نسبت به ویژگیهای متن، او را در تهیهی یک متن جالب و شیوا یاری خواهد کرد و این آگاهی از ابزار مهم تبلیغ به شمار میرود.
ب. کیفیّت تهیهی متن:
سخنور موفّق با آگاهی از کیفیّت تهیهی نطق و متن میتواند در زمان کوتاه، نطقهای جاذبی را تهیه کند. چگونگی استفاده از دایرة المعارفها، موسوعهها و فرهنگنامههای گوناگون برای درک واژهها و مطالب مختلف علمى، عرفانی و اجتماعی و مهمتر از همه چگونگی استفاده از تفاسیر مفسران و شناخت بهترین تفسیر در مذهب شیعه و یا عامّه و آشنایی با کتابهای روایی برای تهیهی متن و کیفیت آن بسیار مؤثر است. اکنون که معاجم مختلف در زمینهی آیات قرآن، نهج البلاغه و کتابهای معتبر روایی همچون کتب اربعه تهیه شده است و رایانهها به برکت پیشرفت تکنولوژی در خدمت بشر هستند، باید از این نعمتها به بهترین نحو استفاده شود.
مسألهی دیگر چگونگی چینش و یا به عبارتی مرتب کردن مطالب تهیه شده است که گاه براساس ملاکهایی چون تقدّم و تأخر، جزء و کل و ... مطالبی را اول و مطالب دیگر را در پایان ذکر میکنیم. گفتنی است که یک سخنران با توجه به امکانات امروز جامعهی ما باید همواره متنهایی آماده داشته و دایم در حال تحقیق، پژوهش و فیشبرداری از مطالب باشد، در غیر این صورت به حوزه علمیه، جامعهی اسلامی و روح مطهر شهداء جفا کرده است و ضامن خواهد بود.
2.آگاهیهای مربوط به شخص و شخصیت سخنور
در تبلیغ بیانی برخلاف تبلیغ قلمی که تنها شخصیت نگارنده و اثر او مورد نظر خواننده است، شخص و بُعد ظاهری گوینده و سخنران نیز مورد توجه مستمعین میباشد؛ از اینرو آگاهیهایی در این زمینه لازم و ضروری است که سخنور در سایهی این آگاهیها بتواند مؤثرتر واقع شود. آگاهیهای سخنور دربارهی شخص سخنران در دو بُعد مورد بحث قرار میگیرد:
الف. شخصیت سخنور؛ برخی از کمالات نفسانی و روحانی برای سخنور بسیار لازم و ضروری است. مستمعین آنگاه که سخنور خود را صادق میبینند و او را عامل به علم و دارای ویژگیهای معنوی مییابند، از او الگو میسازند. در واقع سخنور باید الگوی عملیِ سخنان خود باشد.
اگر حکم فقهی را میگوید که با پای راست وارد مسجد شوید و خود بدون توجه با پای چپ وارد میشود، ارزش سخنان خود را از بین برده و باب انجام مکروهات و ترک مستحبات را میگشاید.
از طرفی حالت نفسانی خاصی که باعث تأثیر نَفس میشود باید از طریق سخنور کسب شود؛ انجام عبادتها و دوری از گناهان و توجه به مفاهیم و تعالیم اخلاق اسلامی در ایجاد این نور بسیار مؤثرند.
ب. شخص سخنور؛ با توجه به اینکه مستعمین در اثناء سخنرانی چشم به سخنور دوخته و تمامی حالات و ظواهر او مورد نظر آنهاست باید آراستگی ظاهری داشته باشد و با چهرهای بشّاش و ایجاد صمیمیّت بین خود و مستمعین ارتباط و پیوند محکمتری با آنها ایجاد کند.
استفاده از حرکات مناسب دستها و سر و چشمها و تقسیم نگاه سخنور بین شنوندگان بدون هیچگونه تبعیض و بخل در نگاه و استفاده از الفاظ محترمانه و زیبا برای مشارکت دادن آنها در بحث، همه و همه در بُعد ظاهری سخنور مورد بحث قرار میگیرند.
باید دانست که یکی از مهمترین عوامل موفقیّت تبلیغ پیامبر(ص) در قشر جوان خوشرویی و اخلاق نیکوی ایشان بود که در قرآن کریم میفرماید: )... وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ... (([19])؛ و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند.
احمدا؛ باغ برین مشتاق توست گل، تبسم کردهی اخلاق توست([20])
پس دانستیم که آگاهی سخنور از کیفیت وضع ظاهری خود، او را در پیامرسانی کمک کرده و به او این فرصت را میدهد که همراه با کلام خود در دلِ مردم جایی بگیرد و به قول بزرگی ....
پینوشت:
[1]. از مرحوم علاّمه طباطبایی(ره).
[2]. از شهید مطهری(ره).
[3]. نهج البلاغه، نامهی 67 .
[4]. رسالت قلم، سخنرانی آیت الله مکارم شیرازى.
[5]. العلق96 : 3 و 4.
[6]. القلم68 : 1.
[7]. الرّحمن55 : 4 1.
[8]. نهج البلاغه، خطبه 83 .
[9]. رسالت قلم، ص 149، به نقل از علاّمه سید شرف الدّین.
[10]. نهج البلاغه، خطبه 75.
[11]. النور24 : 54 و العنکبوت29 : 18.
[12]. النساء4 : 63 .
[13]. کارنگى، دیل، آیین سخنرانى، مهرداد مهرینمترجم، ص 205.
[14]. نهج البلاغه، حکمت 309.
[15]. الأحزاب33 : 39.
[16]. الجمعه62 : 2.
[17]. رهتوشهی راهیان نور، سال 1375، ص 47، سخنی از آیت الله جوادی آملى.
[18]. کارنگى، همان، ص 275.
[19]. آل عمران3 : 159.
[20]. احمد عزیزى، شرجی آواز.
اسلام، کاملترین شریعت آسمانى، با تبلیغ متولد شد و بقاء و جاودانگی آن نیز در سایهسار تبلیغ مبلغان و هدایتگران مذهبی به وجود خواهد آمد از اینرو آشنایی مبلغان فرهیخته و وارستهی عرصهی دینباوری با شیوههای گوناگون تبلیغی در سراسر گیتی امری ضروری است. آگاهی از ابزارهای تبلیغ و جدیدترین شیوهها و روشها به مبلغان این امکان را خواهد داد که افزون بر هدایت جامعهی اسلامی به سوی سعادت و سلامت دینى، از ورود افکار و اندیشههایی که بر مبنای دینگریزی و یا دینستیزی است ممانعت به عمل آورند.
در جامعهی کنونی بشری به علت گسترش ارتباطات و سهولت دستیابی به اندیشههای به ظاهر منطقی غرب و پیشرفت سریع تکنولوژی در جوامع گوناگون و در نتیجه مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتن کشورهای جهان سوم و در حال توسعه؛ تبلیغهای دینی نیز باید تحوّلی ژرف یافته و در شیوهها و ابزارهای تبلیغی تجدید نظر گردد. ماهوارهها و ویدئوها چشمهای ناپاک قرن بیستم هستند که به عنوان خطری نابود کننده، فرهنگ و مبانی دینی ما را مورد حمله قرار دادهاند و تبلیغات ما باید علاوه بر تعلیم مفاهیم و تعالیم مذهبی و دینی در پی خنثی کردن آثار شوم این پدیدهی فرهنگ برانداز باشند. این نوشتار در پی بیان شیوهها و ابزارهای تبلیغ است که با تجربهای نه چندان بزرگ آمیخته است تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
تبلیغ دینی و عناصر بنیادین آن
در تبلیغ دینی باید به دو عنصر ساختاری و بنیادین توجه داشت و مباحث را با توجه به آنها مطرح کرد:
الف. تجلّی جامعیت، کمال و پویایی دین:
آنچه در تبلیغ دینی به عنوان اصل و محور مورد نظر است جامعیت دین است. دین اسلام به عنوان آخرین شریعت الهی و کاملترین آنها همواره پاسخگوی نیاز بشر بوده و هست و اگر این چهرهی کمال در دین تبیین نشود بحث خاتمیّت پیامبر گرامی اسلام مورد شبهه قرار میگیرد.
بنا براین دین اسلام کامل کننده شریعتهای پیشین خود بوده و ناگفتههای ادیان قبلی در این دین مبین بیان شده و انسانها به مقدار بینش و نگرش خویش از آن بهره میجویند.
برای اثبات جامعیت دین اسلام نکاتی به نظر میرسد که عبارتند از:
تناسب تعالیم دینی و مفاهیم آن با مسایل روز و به اصطلاح به روز بودن آن.
جوابگویی به نیازهای بشری از سوی آموزههای آسمانی در هر زمان که این مسأله با قرآن و سنّت که مفسّر و مبیّن قرآن کریم است صورت میگیرد.
قدرت رقابت دین اسلام با دیگر ادیان آسمانی و تکامل محسوس آن نسبت به ادیان پیشین.
بهرهمندی از اهرمهای شایسته و مفید در زمانهای گوناگون به ویژه در زمان پیشرفت علم و دانش و تکنولوژى.
ناب بودن مفاهیم دینی و تطابق همه جانبه آنها با منطق و عقل که چراغ درونی هدایت بشری است.
فطری بودن معارف دینی و سازش آن با فطرت بشرى.
ب. ویژگی خاص تشیع در حفظ و پاسداری از دین اسلام در تمامی عرصههای فکرى، فرهنگى، اعتقادی و اخلاقى.
به نظر میرسد و به واقع چنین است که شیعه به علت وجود سرمایهی گرانسنگ عترت و همچنین استفاده از سیرهی ائمه در کنار قرآن کریم در اثبات جامعیت اسلام بسیار موفق میباشد. در مذهب شیعه علاوه بر بحثهای تئوری و فرمولهای گوناگون فردی و اجتماعی که در قرآن کریم و فرامین پیامبر بزرگوار اسلام وجود دارد و برای تبلیغ به عنوان اصل مطرح است؛ سیره و رفتار پیامبر و ائمه معصومین: به عنوان الگوهای عملی مورد نظر قرار میگیرد.
کتاب شریف سنن النبی([1]) و سیرهی ائمه اطهار([2]) و صدها کتاب دیگر که به سیره و رفتار اهل بیت عصمت و طهارت پرداخته و این اسوههای حسنه را معرفی میکند بهترین زمینهها را برای تبلیغ دینی فراهم میسازند. از اینرو بحث الگوگیری و سنخیّت و همرنگی با ائمه: از سرمایههای بسیار ارجمند و ارزشمند تشیع است که مبلغان همواره باید از آن به عنوان بهترین نعمت الهی یاد کرده و مردم را یادآور این ذخایر الهی کنند.
اکنون که جوهرهی اصلی تبلیغ دینی مطرح شد بحث را دربارهی وظایف مبلغان پی میگیریم. روحانیت و مبلغان به عنوان مرزبانان فکرى، فرهنگى همواره باید دغدغهی پاسداری از دین را داشته و راههای نفوذ دشمنان به اندیشه و باورهای دینی جامعهی خود را مسدود کرده و حتی از این مقام بالاتر رفته و به سوی اندیشههای ملحدانه و شرکآلود دشمنان اسلام نقب زده و بذر باورهای دینی را در سرزمین وجود آنان بیافشانند.
در این میان استفاده از مساجد، تکایا، حسینهها و توجه به بُرد قداستی منبر که نگاه همگان همواره متوجه آن است از بهترین شیوههای پاسداری از دین و مفاهیم دینی است از طرفی استفاده از زمانهایی که تناسب بیشتری با تبلیغ داشته در اثرگذاری برونی جامعه مؤثر است؛ زمانهایی مثل ماه محرم، صفر و ماه مبارک رمضان و فاطمیّهها و ... باید بدانیم که زبان، سفیر و پیکی است برای ایجاد ارتباط با مردم چنانچه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید:
... وَل یَکُن لَکَ إلیَ الناسِ سَفیرٌ إلاّ لِسانُک([3]).
امام علی(ع) در نامهای که به قُثمبن عباس فرماندار مکه مینویسد میفرماید: و در بین تو و مردم باید واسطه و سفیری جز زبانت و حاجب و پردهای جز چهرهات نباشد.
روش شناختی در سیستمهای آموزشى
بحثهای روش شناختی از مهمترین مباحث روز است که در دنیا و به ویژه دنیای پیشرفتهی صنعتی از آن به عنوان راز اصلی موفقیت یاد میکنند. مباحثی مثل: روش تدریس، روش سخنرانى، شیوه و روش نویسندگی از مسایل محوری در آموزش کنونی جوامع پیشرفته است. در سمیناری که با عنوان سمینار آموزش و پرورش برگزار شد سخن گرانقدری از سوی یکی از سخنرانان مطرح شد که راهکارهای عملی برای داشتن آموزش و پرورش شایسته را مطرح میکرد ایشان میگفت: در جوامع پیشرفتهای مثل ژاپن و برخی از کشورهای اروپایی درسهایی مثل انشا نویسی و روش تدریس و به طور کلی روشها در بهترین ساعات روز برای تحصیل قرار داده میشود تا دانش پژوه و دانشآموز با طراوت کامل به کلاس آمده و روشها را بیاموزد در حالی که متأسفانه در برنامههای آموزشی ما برای این بحثهای روششناسی، ساعات آخر روز انتخاب میگردد و بهترین ساعتها برای ریاضی و آمار و غیره مصرف میشود.
اگرچه برنامهی ما تقلید کورکورانه از غرب و سیستم آنها نیست امّا به راستی اگر دانشپژوهان ما روش صحیح مطالعه یا خلاصه برداری و یا سخنوری را بدانند هرگز با مشکلات آموزشی که امروز بر سر راه آنان قرار دارد مواجه نخواهند شد. در حوزههای علمیه نیز درسهایی مثل اصول و فلسفه و منطق و ادبیات عرب در بهترین ساعات مثلاً هشت تا ده بر قرار میشود و کلاس فن خطابه و روش تدریس و هنر نویسندگی عموماً یا ساعت 8 7 است و یا 12 11.
اکنون که دانستیم آشنایی با روشها ما را در حرکتهای علمی و عملی یاری میکند به شیوههای تبلیغ دینی میپردازیم.
شیوههای تبلیغ دینى
تبلیغ دینی از موضوعهای عام و فراگیر است. در واقع هر حرکتی که موجب شناساندن و معرفی کردن دین به کار میرود نوعی تبلیغ است. آنجا که حضرت علی(ع) با بدرقهی یک یهودی اگرچه با چند قدم باشد او را به دین اسلام جذب میکند و آنجا که بر منبر خطابه و وعظ نشسته و خطبههایی به عظمت همهی هستی را میخواند و آنجا که قرآن را با قلم تفسیر میکند همه و همه تبلیغ محسوب میشوند.
شیوههای گوناگون تبلیغ عبارتند از:
1. قلم تکرار واژهی قلم در قرآن کریم نشان دهندهی عظمت نگارش و نویسندگی است.([4])
آیاتی مثل: )إقْرَأْ وَ رَبُّکَ اْلأکْرَمُ? الّذی عَلّمَ بِالْقَلَمِ(([5])؛ و )ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ(([6]) و آیات متعدد دیگر که نوشتار و نویسندگی را تعظیم میکند. در مورد قلم و نوشتار سخن فراوان است و ما به علت دوری از استطراد، از آن میگذریم و به مجالی دیگر وا میگذاریم و تنها میگوییم که تبلیغ در سایهی قلم جاودانه میشود و فراگیر.
2. جلوههای هنرى؛ زبان هنر، زبان بینالمللی است و اگرچه قلم زدن و خطابه و بیان نیز هنر است ولی هنرهایی مثل نقاشى، نمایش، فیلم، خط و مجسمهسازی از جمله هنرهایی است که بدون استفاده از تکلم میتوان از طریق آنها پیام رسانی کرد. هنرهای تجسمی از مهمترین وسایل و شیوههای تبلیغی هستند ولی پیامهای بزرگ معرفتی و اخلاقی و دینی همیشه در قالب این هنرها نمیگنجد.
3. بیان و سخنورى؛ یکی از متداولترین انواع شیوههای تبلیغ، بیان است. و قرآن کریم به اهمیت بیان و استفاده صحیح به جا از لسان پرداخته است و میفرماید:
)الرّحْمنُ ? عَلّمَ الْقُرْآنَ? خَلَقَ اْلإِنْسانَ? عَلّمَهُ الْبَیانَ(([7]) خداوند متعال بلافاصله پس از بیان نعمت آفرینش و خلقت، نعمت بیان و گفتار را ذکر کرده و اینگونه اهمیت بیان معلوم میشود.
پس بیان و قدرت گفتار از زمان خلقت با انسان بوده است و نیاز بشر به سخن گفتن در احادیثی که خلقت آدم7 و حوا را ذکر کرده و توضیح داده است به وضوح و روشنی بیان شده است.
مولیالموحدین حضرت علی(ع) در اینباره سخنی بسیار زیبا و گرانقدر دارد، میفرماید:
... ثُمَّ مَنَحَهُ قَلباً حافظاً و لساناً لافظاً و بصراً لاحظاً... ([8])؛ کودک کم کم بزرگ شد تا نوجوانی خوش منظر گردید؛ سپس به او فکری حافظ و زبانی گویا بخشید تا درک کند و عبرت گیرد. و زبان گویا و بیان شیرین از ویژگیهای انسانهاست و بسیاری از اندیشمندان معتقدند که اگر نادانترین انسانها را بیابید و در برابر او کار ناپسند انجام دهید و او را در مقام موعظه قرار دهید به سخن میآید و بدون اشتباه سخنانی در مورد کار ناپسندی که از شما سرزده است خواهد گفت. پس سخنوری و گفتار در نهاد همه هست ولی باید این استعداد پس از کشف، پرورش داده شود و با تمرین و تلاش و مطالعهی تجربیات دیگران به تعالی و کمال برسد.
اکنون که شیوههای تبلیغ بیان شد و اهمیت هر یک به گونهای مختصر ذکر شد، باید در نظر داشته باشیم که دشمن از هر سه قسم تبلیغ استفاده میکند تا باورهای دینی جامعهی ما را مورد تهاجم قرار دهد. ما نیز در تمام موارد باید مسلح باشیم. سید شرفالدین سخن بسیار گرانقدری دارد میفرماید:
لاینتشر الهدی الاّ مِن حیثُ انتشر الضّلال([9])؛ هدایت به جز از همان جاییراهی که گمراهی گسترش یافته است منتشر نمیشود.
به عبارت دیگر میفرماید پادزهر و خنثی کنندهی تبلیغات غیر دینی، استفاده از همان شیوهی تبلیغ در ابلاغ دین و معرفت دینی است. اکنون ماهوارهها و اینترنت به عنوان مهمترین سلاحهای فرهنگى غرب، تفکرات و اندیشههای غیر اسلامی و گاه ضدّ اسلامی را به جوانان ما تزریق میکنند و مسلماً پادزهر آنها ساختن فیلمهای جذاب، زیبا و قوی با توجه به وجود پیامهای دینی است. نه اینکه برای عقب نیفتادن از ماهواره پا به پای این ارمغان شوم تکنولوژی حرکت کرده و فیلمهای نزدیک به آنها بسازیم!!!
القاء شبهات اعتقادی از سوی دگراندیشان و روشنفکر مآبان و علم زدگان آنسوی مرزها و حتی در این سوی مرز، داخل میهن اسلامى، نیز از تبلیغات ظلمانی شیطان است. مبلغان با آگاهی از شبهات مطرح شده و بالا بردن سطح دانش و آگاهیهای خود در زمینههای گوناگون و استفاده از بیانی شیوا و زیبا باید آثار سوء این تبلیغها را از بین برده و مرزهای فکری دینی را حفظ کنند. در بقیهی موارد تهاجم فرهنگى نیز به همین صورت باید عمل کرد.
بیان، اکسیری بینظیر
فن خطابه و بیان یکی از شیوههای متداول و مؤثر تبلیغی است. چه بسیار بزرگ مردانی در تاریخ بشریت بودهاند که مسیر زندگی آنان با یک موعظه و شنیدن سخنی از یک منبری با تقوا تغییر یافته و از حضیض ذلت به اوج عزّت و سربلندی رسیدهاند. موعظه و خطابه و سخنوری اگرچه با مرور زمان ممکن است به فراموشی سپرده شود ولی اگر شخصی با آن بیدار شده و منشأ خیرات و برکات شود، آثار این سخن تا قیامت باقی خواهد ماند. اگرچه زبان موعظههای خداوند که همانا قرآن مجید است بلیغتر و شیواتر از انسانهاست ولی کلام خداوند و پندهای او از زبان انسانهای برجسته و کامل و اولیاء الهی به گوش مخلوقات میرسد که آنان سفیران الهی هستند.
علی(ع) میفرماید: و لمّا وَعَظَهُمُ اللهُ بِهِ أبْلَغُ مِنْ لِسَانِی([10])؛ پند و اندرزهای خداوند از گفتار منزبان من رساتر است.
در طول تاریخ ائمه معصومین: مفسّر و مبیّن کلام خدا بوده و همواره درصدد تربیت مبلغان و مروجان دینی برای تفهیم بهتر و ماندنیتر تعالیم دینی بودهاند.
به راستی که زبان و بیان نیکو اکسیری است که مس وجود آدمیان را مبدل به طلای ناب میسازد و بذرهای معرفت و عبودیت را در سرزمین دلهای انسانها میافشاند. پس باید بگوشیم این تبلیغ و ابلاغ در بالاترین مرحله و به بهترین صورت انجام گیرد تا مؤثرتر و ماندگارتر گردد.
در قرآن کریم وظیفهی رسولان را بلاغ مبین دانسته و با تعابیر گوناگون از تبلیغ شیوا و بلیغ سخن میگوید:
)... وَ مَا عَلَی الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبینُ(([11])؛ و بر فرستادهی خد جز ابلاغ آشکارمأموریتی نیست.
و نیز میفرماید: )أُولئِکَ الّذِینَ یَعْلَمُ اللّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِی أنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغًا(([12])؛ اینان همان کسانی هستند که خدا میداند چه در دل دارند. پس از آنها روی برتاب، ولی پندشان ده و با آنها سخنی رسا که در دلشانمؤثر افتد، بگوى.
با توجه به آیات فوق و آیات فراوانی که از ذکر آنها معذوریم، در مییابیم که تبلیغ صحیح و موفق آن است که به صورت بلاغ مبین باشد؛ یعنی پیامهای دینی را در حد کمال به شنونده برساند. بزرگان تبلیغ در این زمینه سخن دقیق و مهمی را بیان کردهاند که یک سخنران موفق باید از دو مرحلهی اساسی و مهم پیروز و سربلند بیرون آید:
1. اقناع، 2. ترغیب.
اقناع به این معناست که سخنور در طی سخنرانی آن خلأهای درونی مستمع را پر کرده و شبهات موجود در ذهن او را پاسخ گوید و از راهیابی شبهات غیر منطقی در آینده ممانعت کند. به عبارت دیگر باید شنونده را نسبت به شبهات اعتقادی واکسینه کرد و اطلاعات لازم را در زمینه مبانی دینی به او داد تا در مقابل شبهات، خود، اولین مدافع دین باشد، نه آنکه در فرصت کوتاهی تسلیم گردد. منظور از ترغیب این است که رغبت گوش دادن و پیگیری سخنان خود را در شنونده ایجاد کند و لازمهی ایجاد این رغبت آگاهی سخنور از فنون و شیوههای صحیح سخنوری و به کار بردن هنر در جای جای سخنرانیاش میباشد. به نظر میرسد حسن مطلع، حسن ختام و استفاده از تنوع در نوع بیان بهترین وسیله برای ایجاد ترغیب است که در جای خود از آن بحث میشود.
یکی از سخنرانان موفق دنیای غرب مینویسد:
در سخنرانی چیزی غیر از کلمات وجود دارد که دارای اهمیت بسیار است و آن لطف و مزهای است که ناطق در حین سخنرانی در آن میگنجاند. آنچه در یک سخنرانی مهم است کمیت نیست، کیفیّت است و طرز بیان.([13])
توجه به این نکته در نوع تبلیغ بسیار مؤثر خواهد بود که مستمعین ما انسانهای ناآگاهی نیستند آنها میفهمند، میدانند و قدرت تحلیل دارند، اگرچه از سواد کلاسیک برخوردار نباشند. باید آنها را آگاه بدانیم تا آگاهانه سخن گوییم و در پی تهیهی مطالب مستند و مناسب باشیم.
حضرت علی(ع) پدر علم و عدالت، میفرماید:
اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤمِنینَ فَإنَّ اللهَ تعالی جَعَلَ الحَقَّ عَلی ألْسِنَتِهِم([14])؛ از حدس و گمان افراد با ایمان برحذر باشید، چرا که خداوند حق را بر زبان آنها قرار داده است.
بدترین آفت سخنرانی این است که سخنران مردم را دیرفهم و یا کم فهم بداند و بدون مطالعه و یا با مطالعهای اندک و ناکافی بر مسند خطابه بنشیند. خداوند حق و درک آن را در دلهای انسانهای مؤمن قرار داده است. از اینرو باید بر زبان مبلغ دین، جز حقّ جاری نشود و این مفهوم سخن مولا علی(ع) است.
ابزار تبلیغ دینى
برای هر حرفه و فنّی ابزار مناسب با آن وجود دارد که بدون آن ابزار، رسیدن به مقصود و ایجاد تحوّل و حرکت میَسر نخواهد بود و آگاهی انسان از ابزار مورد نیازش در صدر مسایل قرار دارد.
در مورد تبلیغ باید گفت با توجه به اینکه تبلیغ با فکر، فرهنگ و روح و روان جامعه در ارتباط است، ابزار آن هم به طور عمده فرهنگى و فکری است اگرچه ابزار دیگری نیز وجود دارد. ابزار تبلیغ عبارت است از آگاهیهای لازم که یک مبلّغ باید در ابتدای امر مقدس تبلیغ و در طول آن همواره متوجه آنها باشد.
این آگاهیها در سه محور مهم مورد بحث و بررسی قرار میگیرند که عبارتند از:
آگاهیهای مربوط به نطق و متن خطابه.
دانشها و آگاهیهای مربوط به شخص و شخصیت سخنور.
دانستنیهای مربوط به مستمع و جامعهای که سخنور در آن زندگی میکند و به تبلیغ میپردازد.
لازم به ذکر است که هر یک از این موارد نیز ابزاری خاص را میطلبد. اینک به بیان موارد هر یک میپردازیم.
1. آگاهیهای مربوط به متن خطابه
در این بحث به دو مسأله باید توجه داشت: الف. ویژگیهای متن جذّاب و اثرگذار
یک متن جذاب و اثرگذار باید دارای موضوع مناسب باشد؛ موضوعی که پاسخگوی نیازهای روحى، روانی و اعتقادی جامعه بوده و به اصطلاح دردی را درمان کند. موضوعهای تکراری و کلیشهای ممکن است زمان خاص یک سخنران را پر کند و در اصطلاح به آن سخنرانی گفته شود، ولی هرگز یک سخنرانی و یک متن مفید و راهبردی در جامعه نخواهد بود. خصوصیت دیگر متن این است که باید از استحکام خاصی برخوردار باشد و مطالب آن سُست و خرافهای و یا مبتنی بر سخنان غیر واقع نباشد. مستند بودن سخنرانی سبب ایجاد اعتماد نسبت به سخنران در قلب شنونده میشود و این اعتماد برای یک سخنران بسیار مؤثر خواهد بود.
مطلب دیگر تناسب متن با ضرورتهای زمانی و ویژگیهای افراد شنونده است. به عبارت دیگر در هر زمانی موضوع خاصی مطرح است و دردهای جامعه به نسبت زمان تغییر میکند؛ بنابراین متنها و نطقها باید متناسب با ضرورتهای زمانی و شخصی باشد. نوع شغل و زندگی شنوندهها، سطح سواد و سن آنها در تهیهی متنِ مناسب مؤثر است. به عبارت دیگر قبل از تهیهی نطق باید بدانیم برای چه کسانی سخنرانی میکنیمبر این اساس سخنورِ دردآشنا از دیگران موفقتر خواهد بود.
مطلب مهم دیگر در ویژگیهای متن،وجود تنوع، نوآوری و خلاقیّت در مباحث قابل طرح است. مطالب مفید، الگو دهی و تأثیرگذاری در هر مقام باید با تنوع همراه باشد.
استفاده از واژههای زیبا و آفرینشهای ادبی در حدی که به اصل پیام و پیام رسانی ضربهای وارد نسازد و همچنین استفاده از جملههای آهنگین، واژههای روان و زیبا، حکایات نغز، لطایف، ظرایف و اشعار حکیمانه در زیبایی و غنای متن کمک فراوانی خواهند کرد.
در یک متن شایسته و زیبا هرگز از تقلید بیاساس و کپیبرداری استفاده نمیشود و در واقع جوهر نوشتن نطقها و متنها، خونجگر سخنران و گوینده است. هرچه او سوز و عشق بیشتر نسبت به هدایت جامعه داشته و از ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی رنج ببرد، به یقین در شنوندگان خود نیز سوز ایجاد خواهد کرد.
آیت الله جوادی میفرماید: تنها تبلیغ نکنید، بلکه تعلیم هم بدهید تا جنبهی تعلیمی اثر بکند؛ زیرا رسالت شما هم تبلیغ است و هم تعلیم. تبلیغ، )الذِینَ یُبَلّغُونَ رِسالاتِ اللهِ وَ یَخْشَوْنَه وَلا یَخْشَوْنَ أحَداً إلاّ اللهَ(([15]) است و تعلیم، )یُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ والحِکْمَةَ(.([16])و([17])
پس تعلیم باعث اثر پذیری بیشتر تبلیغ میشود و همواره باید این دو رسالت مهم کنار یکدیگر باشند. یکی از سخنوران موفق از قول سیدنی ف . ویکس مینویسد:
چیزهایی هست که ما را به هم پیوند میدهد چیزهایی که قویتر از قوایی است که بین ما جدایی میاندازد اینها چیستند؟ موفقیّت شما در سخنرانی بستگی دارد به کشف این راز.([18])
با اندک تأمل در مییابیم که عوامل پیوند ما و شنوندگان ما، اعتقادات، ناموس، وطن، خاک، جوانان و ... هستند. همهی ما برای این ارزشها احترام قائل بوده و آنگاه که آنها را در خطر ببینیم، حتی از جان خود خواهیم گذشت. پس یک متن خوب و جذّاب همواره به مشترکات بین سخنران و شنونده بها میدهد و این خود بستر مناسبی برای تأثیرگذاری است.
آگاهی و شناخت سخنور نسبت به ویژگیهای متن، او را در تهیهی یک متن جالب و شیوا یاری خواهد کرد و این آگاهی از ابزار مهم تبلیغ به شمار میرود.
ب. کیفیّت تهیهی متن:
سخنور موفّق با آگاهی از کیفیّت تهیهی نطق و متن میتواند در زمان کوتاه، نطقهای جاذبی را تهیه کند. چگونگی استفاده از دایرة المعارفها، موسوعهها و فرهنگنامههای گوناگون برای درک واژهها و مطالب مختلف علمى، عرفانی و اجتماعی و مهمتر از همه چگونگی استفاده از تفاسیر مفسران و شناخت بهترین تفسیر در مذهب شیعه و یا عامّه و آشنایی با کتابهای روایی برای تهیهی متن و کیفیت آن بسیار مؤثر است. اکنون که معاجم مختلف در زمینهی آیات قرآن، نهج البلاغه و کتابهای معتبر روایی همچون کتب اربعه تهیه شده است و رایانهها به برکت پیشرفت تکنولوژی در خدمت بشر هستند، باید از این نعمتها به بهترین نحو استفاده شود.
مسألهی دیگر چگونگی چینش و یا به عبارتی مرتب کردن مطالب تهیه شده است که گاه براساس ملاکهایی چون تقدّم و تأخر، جزء و کل و ... مطالبی را اول و مطالب دیگر را در پایان ذکر میکنیم. گفتنی است که یک سخنران با توجه به امکانات امروز جامعهی ما باید همواره متنهایی آماده داشته و دایم در حال تحقیق، پژوهش و فیشبرداری از مطالب باشد، در غیر این صورت به حوزه علمیه، جامعهی اسلامی و روح مطهر شهداء جفا کرده است و ضامن خواهد بود.
2.آگاهیهای مربوط به شخص و شخصیت سخنور
در تبلیغ بیانی برخلاف تبلیغ قلمی که تنها شخصیت نگارنده و اثر او مورد نظر خواننده است، شخص و بُعد ظاهری گوینده و سخنران نیز مورد توجه مستمعین میباشد؛ از اینرو آگاهیهایی در این زمینه لازم و ضروری است که سخنور در سایهی این آگاهیها بتواند مؤثرتر واقع شود. آگاهیهای سخنور دربارهی شخص سخنران در دو بُعد مورد بحث قرار میگیرد:
الف. شخصیت سخنور؛ برخی از کمالات نفسانی و روحانی برای سخنور بسیار لازم و ضروری است. مستمعین آنگاه که سخنور خود را صادق میبینند و او را عامل به علم و دارای ویژگیهای معنوی مییابند، از او الگو میسازند. در واقع سخنور باید الگوی عملیِ سخنان خود باشد.
اگر حکم فقهی را میگوید که با پای راست وارد مسجد شوید و خود بدون توجه با پای چپ وارد میشود، ارزش سخنان خود را از بین برده و باب انجام مکروهات و ترک مستحبات را میگشاید.
از طرفی حالت نفسانی خاصی که باعث تأثیر نَفس میشود باید از طریق سخنور کسب شود؛ انجام عبادتها و دوری از گناهان و توجه به مفاهیم و تعالیم اخلاق اسلامی در ایجاد این نور بسیار مؤثرند.
ب. شخص سخنور؛ با توجه به اینکه مستعمین در اثناء سخنرانی چشم به سخنور دوخته و تمامی حالات و ظواهر او مورد نظر آنهاست باید آراستگی ظاهری داشته باشد و با چهرهای بشّاش و ایجاد صمیمیّت بین خود و مستمعین ارتباط و پیوند محکمتری با آنها ایجاد کند.
استفاده از حرکات مناسب دستها و سر و چشمها و تقسیم نگاه سخنور بین شنوندگان بدون هیچگونه تبعیض و بخل در نگاه و استفاده از الفاظ محترمانه و زیبا برای مشارکت دادن آنها در بحث، همه و همه در بُعد ظاهری سخنور مورد بحث قرار میگیرند.
باید دانست که یکی از مهمترین عوامل موفقیّت تبلیغ پیامبر(ص) در قشر جوان خوشرویی و اخلاق نیکوی ایشان بود که در قرآن کریم میفرماید: )... وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ... (([19])؛ و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند.
احمدا؛ باغ برین مشتاق توست گل، تبسم کردهی اخلاق توست([20])
پس دانستیم که آگاهی سخنور از کیفیت وضع ظاهری خود، او را در پیامرسانی کمک کرده و به او این فرصت را میدهد که همراه با کلام خود در دلِ مردم جایی بگیرد و به قول بزرگی ....
پینوشت:
[1]. از مرحوم علاّمه طباطبایی(ره).
[2]. از شهید مطهری(ره).
[3]. نهج البلاغه، نامهی 67 .
[4]. رسالت قلم، سخنرانی آیت الله مکارم شیرازى.
[5]. العلق96 : 3 و 4.
[6]. القلم68 : 1.
[7]. الرّحمن55 : 4 1.
[8]. نهج البلاغه، خطبه 83 .
[9]. رسالت قلم، ص 149، به نقل از علاّمه سید شرف الدّین.
[10]. نهج البلاغه، خطبه 75.
[11]. النور24 : 54 و العنکبوت29 : 18.
[12]. النساء4 : 63 .
[13]. کارنگى، دیل، آیین سخنرانى، مهرداد مهرینمترجم، ص 205.
[14]. نهج البلاغه، حکمت 309.
[15]. الأحزاب33 : 39.
[16]. الجمعه62 : 2.
[17]. رهتوشهی راهیان نور، سال 1375، ص 47، سخنی از آیت الله جوادی آملى.
[18]. کارنگى، همان، ص 275.
[19]. آل عمران3 : 159.
[20]. احمد عزیزى، شرجی آواز.